درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1400/06/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/أحكام التخلي /مسائل
(احکام تخلی - اگر کسی در مکانی بداند که بماند به عورت دیگری نگاه میکند حرام است بماند - تفسیر این مسئله از نظر آقای خویی - اشکال استاد به ایشان - اشکال دیگر آقای خویی - جواب استاد به ایشان)
مسئله نهم: در مکانی که میداند نگاهش به عورت دیگری میافتد جایز نیست توقف کند بلکه واجب است از آن مکان برود و نگاه نکند حال اگر شک دارد یا ظن دارد و علم ندارد که اگر توقف کند نگاهش میافتد توقف ایشان در آن مکان اشکالی ندارد لکن احتیاط مستحب در توقف نکردن است یا اگر توقف کرد نگاه نکند
مرحوم آقای خویی[1] در التنقیح ج ۳ ص ۳۶۵ میفرماید که مراد مرحوم سید در عروه از عدم جواز توقف حرمت توقف است و این حرمت عقلی است نه شرعی، حرمت عقلی توقف بر امتثال دارد یعنی اگر بخواهد نهی مولا را امتثال بکند و به عورت دیگران نگاه نکند عقل میگوید توقف در این مکان حرام است پس این حرمت توقف از مستقلات عقلیه است اما حرمت شرعیه توقف این است که ایستادن در این مکان مقدمه حرام میشود و مقدمه حرام، حرام است ازاینجهت توقف حرام میشود چون علت تامه حرام شد یا حداقل جزء اخیر علت تامه حرام شد و ما در اصول تحقیق کردیم که مقدمه حرام، حرام نیست بلکه مقدمه واجب اجب است
اشکال استاد بر ایشان: اگر در آن مکان توقف کند و بدون اختیار نگاه به عورت دیگری کند چنین کسی معذور است هم عقلاً و هم شرعاً مثل کسی که وارد شد به مکانی و به دهان او مشروب ریختند و اگر توقف در مکانی بشود و به اختیار خودش و از روی علم و قصد نگاه کند ادله حرمت نظر به عورت غیر بر او تکلیف میکند که حق نداری نگاه کنی لذا بنا بر اول حرمت عقلی معنا ندارد بلکه معذور است و بنا بر دوم هم داخل در ادله ناهیه است
به نظر ما منظور مرحوم سید در متن عروه این است که اگر کسی توقف کند در چنین مکانی و بدون اختیار نگاه به عورت دیگری کند معذور نیست، مرحوم امام هم این نظر را دارند، نه اینکه خود این وقوف حرام است متعلق حرمت وقوف نیست بلکه نگاه است لذا آنجایی هم که بحث از شک و ظن میکند برای این است که اگر شک دارد یا گمان کند که در این مکان توقف کند نگاهش میافتد ایشان معذور است و اصل برائت از حرمت جاری میشود چنانکه مرحوم محقق همدانی فرمود در جایی که شک دارد بینندهای هست یا نه بماند او جایز است کشف عورت کند بهخاطر اصالت برائت از حرمت جاری است
اشکال مرحوم آقای خویی بر این نظر: آیه یحفظوا فروجهم ما را امر به محافظت میکند هم مردان و هم زنان لذا هرکجا احتمال میدهند که این عمل موجب شد که محافظت انجام نشود باید آن عمل احتمالی ترک شود چون محافظت واجب است مثل اینکه امانتی در دست اوست احتمال میدهد این امانت در فلان مکان موجب تلفشدن آن میشود بر او واجب است امانت را حفظ کند و در آن مکان نگذارد پس محافظت از فروج این است که جلوی تمامی احتمالات را بگیرد و حتی اگر احتمال دهد ناظری او را ببیند باید احتیاط کند
اشکال استاد بر ایشان: شک یا ظن در مصداق نیست و شبهه مصداقیه نیست تا اینکه احتیاط واجب بر محافظت باشد بلکه شک یا ظن در معذوریت یا عدم معذوریت است پس این مسئله از مسائلی نیست که گفته شود این محافظت هست یا نه بلکه از مسائل معذوریت است یعنی اگر احتمال بدهد که توقف در این مکان نگاهش بیفتد اگر بایستد شرعاً معذور است یا نیست؟ (که معذور است) و شک من در مصداق محافظت نمیباشد بلکه در مصداق معذوریت است
بیان دیگر: ما قبول داریم که بر ما واجب است که خودمان را حفظ کنیم که دیگران عورت ما را نبینند و این تکلیف را قبول داریم اما شرایط تکلیف در اینجا نیست چون شرایط علم و قصد و اختیار است و انسان شاک عالم و قاصد و مختار نیست و دلیل حرمت جاری نیست بلکه اصل برائت از حرمت جاری است
اما اینکه فرمودید در ید امانی ابواب احتمال باید بسته شود در اینجا هم باید ابواب احتمال بسته شود درست نیست چون در باب امانت اگر ابواب احتمال را نبندد امانی تبدیل به ید عدوانی میشود و لذا ضامن میشود و موضوع عوض میشود اما در اینجا آنچه بر ما واجب است حفظ عورت است و برای حفظ آن لازم است که بدانم کسی من را نگاه میکند اما اگر احتمال بینندهای را بدهم اصل برائت از تکلیف جاری است نه احتیاط