موضوع: كتاب الطهارة/الاستبراء /اشکال صاحب حدائق

 

صاحب حدائق از فقها تعجب کرد که چرا در جایی که آب مشتبه به نجس بودن است حکم به طهارت ملاقی این آب می کنند اما درباره رطوبتی که قبل از استبراء خارج می شود با اینکه این رطوبت مشتبه به بول نیست حکم به نجاست می کنند

جواب مرحوم شیخ انصاری [1] در رسائل جزء دوم ص ۲۴۱ : حکم به نجاست بلل مشتبه قبل از استبراء به سبب امر شارع است چون از امر شارع اینگونه به دست آمد که ظاهر بر اصل مقدم است به حسب ظاهر رطوبتی که از مجرا قبل از استبراء بیرون می آید بول است گرچه به حسب قاعده طهارت اصالة الطهارة حکم آب مشکوک النجس را دارد اما از آنجایی که ظاهر بر اصل مقدم این است فقها حکم به نجاست کردند

جواب دیگر از استاد : که بولیت و ناقضیت درباره بلل متلازمین هستند هرگاه بر بلل بولیت اطلاق شود آن بلل ناقض وضو است کسی که استبراء نکرد و قطره ای بیرون آمد عرفا آن را بول می گویند لذا این بول ناقض وضو است

مرحوم سید فرمودند که اگر از روی اضطرار و عدم تمکن ترک استبراء کرد مثل بیمار اگر رطوبتی از او خارج شد حکم به نجاست و ناقض بودن می شود پس اضطرار در اینجا رافع حکم نیست

إن قلت : اضطرار بخاطر حدیث رفع ، مرفوع است لذا در اینجا دو حدیث داریم یک حدیثی که رطوبت قبل از استبراء حکم به بولیت شود و دیگر که رُفِع ما اضطروا الیه که حدیث رفع حاکم بر آن حدیث است آنهم به تضییق که رطوبتی که خارج شده حکم به نجاست آن می شود در جایی است که از روی اختیار استبراء نکند اما اگر از روی اضطرار استبراء نکند پاک است

قلت : هر کدام از حدیث رفع و دلیل استبراء متکفل حکم دیگری است از اطلاق دلیل استبراء استفاده‌ می شود که رطوبت قبل از استبرا ء ناقض وضو و نجس است چه از روی اختیار یا از روی اضطرار استبراء را ترک کند اما حدیث می‌گوید رطوبت خارج شده از مضطر نجس و ناقض وضو نیست و تعارض می کنند و باید به مرجحات تعارض رجوع کرد که مرجح با امر به استبراء است از باب تقدیم اماره و ظاهر بر اصل پس روایات استبراء مرجح دارد

جواب مرحوم آقای خویی : حدیث رفع اضطراری را بر می دارد که از روی اختیار باشد مثل اینکه اگر کسی روز ماه رمضان عمدا روزه بخورد کفاره دارد اما اگر کسی مریض باشد کفاره و عقاب ندارد چون این آثار اثر افطار اختیاری است و حدیث رفع آن اثر افطار اختیاری را بر می دارد ، شاهد این مطلب این است که سرایت بول به لباس باعث می شود لباس نجس شود و این سرایت اختیاری نیست گرچه این عمل از کسی صادر می شود اما خود سرایت تکوینی نیست و هرگز اضطرار اصابت و سرایت را بر نمی دارد در اینجا هم آنچه از این شخص خارج شد رطوبت بود و خروج آن تکوینی است و در اختیار شخص نیست لذا حدیث رفع نمی تواند این اثر غیر اختیاری را بر دارد

اشکال استاد به ایشان : شما بر خلاف مبنای خودتان نظر داده اید مبنای ایشان در اینجا این است که مساله نجاست بلل قبل از استبراء از مصادیق تقدیم ظاهر و اماره بر اصل است لذا تقدیم ادله استبراء بر حدیث رفع بخاطر وجود چنین مرجحی است مضافا اینکه خروج اگر چه اختیاری و تکوینی نیست اما ربطی به ادله استبراء ندارد چون ظاهر ادله استبراء ناقضیت و نجاست بلل است و اختیاری یا غیر اختیاری بودن حکم سازی نمی کند و جلوی ظاهر ادله را نمی گیرد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo