موضوع: كتاب الطهارة/الاستبراء /نواقض الوضوء/-

 

فرع پنجم : بول و غائط ناقض وضوء هستند چه قلیل و چه کثیر حتی در مریض اگر لوله ای که بکار می برند اگر ذره ای غائط به آن باشد ناقض وضو است.

دلیل اول : اطلاق روایات جلسه قبل است که بول و غائط مطلقا ناقض است و یک قطره بول و غائط را شامل می شود و انصراف به کثیر ندارد.

دلیل دوم : روایاتی که رطوبت مشتبه را ناقض وضو می داند بنابر اینکه استبراء نکرده چون اگر رطوبت بعد از استبراء خارج شود ناقض وضو نیست اما قبل از استبراء ناقض است ولو اینکه مشتبه باشد پس وقتی بلل مشتبه ناقض وضو است به طریق اولیٰ یک قطره بول ناقض وضو است.[1]

دلیل سوم : در برخی از روایات آمده که اگر جانوری از مقعد خارج شود ناقض وضو نیست مگر اینکه آغشته به غائط باشد و ذره ای از غائط بیرون می آید و همین که صدق غائط کند ناقض وضو است.

فرع ششم: غیر از بول و غائط رطوباتی مثل وذی، ودی و...ناقض وضوء نیست رجوع شود به روایات باب 12 من الوسائل «بَابُ‌ أَنَ‌ الْمَذْيَ‌ وَ الْوَذْيَ وَ الْوَدْيَ وَ الْإِنْعَاظَ وَ النُّخَامَةَ وَ الْبُصَاقَ وَ الْمُخَاطَ لَا يَنْقُضُ شَيْ‌ءٌ مِنْهَا الْوُضُوءَ لَكِنْ يُسْتَحَبُّ الْوُضُوءُ مِنَ الْمَذْيِ عَنْ شَهْوَة»[2] و همچنین باب5 بَابُ‌ أَنَ‌ مَا يَخْرُجُ‌ مِنَ‌ الدُّبُرِ مِنْ حَبِّ الْقَرْعِ وَ الدِّيدَانِ لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مُتَلَطِّخاً بِالْعَذِرَة.[3]

ناقض سوم: سومین از نواقض باد معده است : مورد تسالم فقهای شیعه و سنی است و روایات متضافری وجود دارد.

فرع اول : بادی که از مخرج غائط خارج می شود ناقض است اما آروغ زدن و قی کردن ناقض وضو نیست چون ملاک در ناقضیت باد معده، صدق عنوان مخرج بول و غائط است شاهد آن این است که فقها به جای مخرج غائط، دُبر را نگفته اند چون برای افراد مریض که از غیر مخرج طبیعی بول و غائط خارج می شود اگر از همان مجاری بادی خارج شود ناقض وضو است دلیل ما صحیحه زرارة عن عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا يُوجَبُ‌ الْوُضُوءُ إِلَّا مِنْ غَائِطٍ أَوْ بَوْلٍ‌ أَوْ ضَرْطَةٍ تَسْمَعُ صَوْتَهَا أَوْ فَسْوَةٍ تَجِدُ رِيحَهَا.[4]

فرع دوم : بادی که مبطل وضو است باید از معده یا روده ها خارج شود اما اگر از مابین باسن یا آلت زن خارج شود یا از بیرون هوایی وارد مقعد شود و بیرون آید ناقض وضو نیست.

روایت : حسین بن أبی العلاء قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الرَّجُلِ يَتَجَشَّأُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ أَ يُعِيدُ الْوُضُوءَ قَالَ لَا.[5]

تقریب استدلال : کسی که آروغ زد ( جشأ) شبیه قی شده و بیرون آمد حال که امام علیه السلام می فرماید ناقض نیست یعنی یک ملاکی وجود دارد و مطلق باد منظور نیست

روایت : صحیحه معاویه بن عمار قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)‌ إِنَّ الشَّيْطَانَ‌ يَنْفُخُ‌ فِي دُبُرِ الْإِنْسَانِ حَتَّى يُخَيَّلَ إِلَيْهِ أَنَّهُ قَدْ خَرَجَ مِنْهُ رِيحٌ وَ لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا رِيحٌ تَسْمَعُهَا أَوْ تَجِدُ رِيحَهَا.[6] که شیطان فوت می کند در مقعد انسان و طرف فکر می کند وضو باطل است امام علیه السلام فرمودند باطل نیست.

توضیح حدیث فوق : در روضة المتقین [7] آمده است که ظاهر این روایات این است که افرادی که گرفتار وسوسه اند و در توهم زندگی می کنند و شیطان در آنها فوت می کند یعنی توهم آنها را بیشتر می کند و این آقا تا مشغول نماز نیست اثری ندارد این وسواس اما اگر مشغول نماز شد شیطان شروع به وسوسه می کند لذا ائمه علیهم السلام فرمودند تا زمانی که خوب درک نکردی باد را ، وضویت باطل نیست پس آنچه ناقض وضو است علم پیدا کردن به خروج باد است مویدش در روایت عبدالرحمن بن أبی عبدالله آمده أَنَّهُ قَالَ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) أَجِدُ الرِّيحَ‌ فِي‌ بَطْنِي‌ حَتَّى أَظُنَّ أَنَّهَا قَدْ خَرَجَتْ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْكَ وُضُوءٌ حَتَّى تَسْمَعَ الصَّوْتَ أَوْ تَجِدَ الرِّيحَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ إِبْلِيسَ- يَجْلِسُ بَيْنَ أَلْيَتَيِ الرَّجُلِ فَيُحْدِثُ لِيُشَكِّكَهُ.[8]

اما دو احتمال از تجد ریحها در روایت : یک : بوی آن را حس کند و دوم که احساس کند بادی خارج شده است.[9]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo