درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1400/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /نواقض الوضوء

 

جهت سوم : آيا خوابيدن مستقلا يکي از مبطلات وضو است يا در ضمن حدث ديگري مبطل وضو است؟ دو قول وجود دارد ، عامه خواب را مبطل وضو نمي دانند بلکه خوابي که مظنه حدث ديگري را بگيرد مثلا در اين خواب گمان دارد که بادي خارج شد اما مشهور علماء بلکه اکثر اماميه، خواب را مستقلا مبطل وضو مي دانند و مشهور تمسک مي کنند به صحيحه اسحاق بن عبد الله اشعري عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ: لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا حَدَثٌ وَ النَّوْمُ‌ حدَثٌ‌.[1] اما دو‌ روايت بر خلاف نظر مشهور است که خواب مبطل وضو نيست بلکه کشف مي کند خوابي ناقض وضو است که از او بادي خارج شده باشد.

روايت اول : وعنه، عن محمد بن الفضيل، عن أبي الصباح الكناني، عن أبي عبدالله (عليه السلام)سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَخْفِقُ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ إِنْ كَانَ لَا يَحْفَظُ حَدَثاً مِنْهُ إِنْ كَانَ فَعَلَيْهِ‌ الْوُضُوءُ وَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ وَ إِنْ كَانَ يَسْتَيْقِنُ أَنَّهُ لَمْ يُحْدِثْ فَلَيْسَ عَلَيْهِ وُضُوءٌ وَ لَا إِعَادَةٌ.[2] مردي چرت مي زند در حالي که در نماز است امام عليه السلام فرمودند اگر در زمان چرت زدن خودش را از حدث حفظ نکرد بايد وضو بگيرد اما اگر يقين داشت که حدثي خارج نشده اعاده وضو ندارد.

اما سه جواب و تفسير در اين حديث وجود دارد :

جواب اول از مرحوم شيخ يوسف بحراني: منظور امام عليه السلام اين است که اگر خواب بر ايشان غلبه کرد وضوي او باطل است چون وقتي خواب غلبه کند هوش و حواس مي رود مثل اينکه نمي شنود و همانطوري که نشنيدن نشانه غلبه خواب است کسي که خودش را از حدث نمي تواند نگاه دارد دليل بر غلبه خواب است.[3]

جواب دوم : سوال راوي از امام عليه السلام از خواب نبود بلکه سوال از خفقه (چرت) بود که ملاک فهميدن چرت بودن يا چرت نبودن چيست ؟ که امام عليه السلام فرمودند: اگر به طوري که نتواني حدث را نگه داري و چيزي خارج شد چرت است و الا نه

جواب سوم : حديث درباره مراتب چرت زدن است که کدام مرتبه ناقض است و کدام نيست لذا امام عليه السلام در مقام تفصيل بين مراتب چرت زدن هستند، اشکال به اين جواب اين است که ما مراتب چرت زدن نداريم که برخي مبطل است يا نه ؟ بلکه يا چرت مبطل هست يا نه ؟ شاهدش در صحيحه زراره است که سوال اين است که خفقه يا خفقتان مبطل است يا نه ؟ و امام عليه السلام تفصيل ندادند بلکه فرمودند لا تنقض اليقين بالشک

روايت دوم : وفي (العلل وعيون الأخبار) عن الفضل، عن الرضا(عليه السلام)فَلِمَ وَجَبَ الْوُضُوءُ مِمَّا خَرَجَ‌ مِنَ‌ الطَّرَفَيْنِ‌ خَاصَّةً وَ مِنَ النَّوْمِ دُونَ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ قِيلَ لِأَنَّ الطَّرَفَيْنِ هُمَا طَرِيقُ النَّجَاسَةِ وَ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ طَرِيقٌ تُصِيبُهُ النَّجَاسَةُ مِنْ نَفْسِهِ إِلَّا مِنْهُمَا فَأُمِرُوا بِالطَّهَارَةِ عِنْدَ مَا تُصِيبُهُمْ تِلْكَ النَّجَاسَةُ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَمَّا النَّوْمُ فَإِنَّ النَّائِمَ إِذَا غَلَبَ عَلَيْهِ النَّوْمُ يُفْتَحُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ وَ اسْتَرْخَى فَكَانَ أَغْلَبَ الْأَشْيَاءِ كُلِّهِ فِيمَا يَخْرُجُ مِنْهُ فَوَجَبَ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ بِهَذِهِ الْعِلَّة[4]

به چه علت بادي که از دو طرف خارج مي شود ناقض است؟ و همچنين چرا خواب ناقض است و بقيه اشياء ( مثل آروغ زدن يا قي کردن ) ناقض نيست ؟ حضرت فرمودند وقتي شخص مي خوابد قوه ماسکه از کار مي افتد و آن چيزي که غلبه مي‌کند آن باد است و به همين خاطر ناقض وضو مي شود.

جواب حديث فوق : اين حديث در مقام بيان ناقضيت نوم از وضو نيست بلکه در مقام بيان حکمت ناقضيت نوم از وضو است حکمت اينکه خواب ناقض است اين است که احتمال دارد آن محل سست شود و قوه ماسکه ضعيف شود ولي اين به‌ معناي علت نيست که هر که خوابيد بادي حتما از او خارج مي شود و تخلف علت از معلول جايز نيست اما در حکمت تخلف مشکلي ندارد؛ مثل اينکه درباره غسل ميت است که وقتي روح از بدن انسان مي خواهد خارج شود نطفه اي که در بدنش است از دهان يا چشمش بيرون مي ريزد که اين علت نيست يا در عده طلاق اين است که نسلها مشتبه نشود بر اثر اختلاط مياه که خانمي که رحم ندارد با خانمي که عقيم است نسلي بوجود نمي آيد اينجا مي گوييم حکمت ايجاب مي کند که در چنين زماني هم بايد عده نگه دارد که اين حکمت است نه علت پس ادله شرعيه علتهاي تکويني نيستند بلکه تشريعي هستند يعني در مقام حکمت هستند نه علت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo