درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1400/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /نواقض الوضوء

 

پنجمین ناقض وضو : کلیه اشیایی که مزیل عقل باشد مثل بیهوش شدن، مست شدن بخاطر شرب خمر یا دیوانه شدن اما مبهوت شدن یا همان بهت زدگی ناقض وضو نیست، مهمترین دلیل، اجماع مسلمین و فقهاست و روایتی نداریم و این اجماع را بسیاری مثل مرحوم صاحب حدائق و آقای حکیم و مراجع فعلی قائل از کشف رأی معصوم هستند یا لااقل کشف از دلیل و روایت معتبری هست که بدست ما نرسیده است ، مرحوم شیخ طوسی قائل به اجماع مسلمین است[1] و علامه می گوید لا نعرف خلافا بین اهل العلم[2] و عامه هم قائل هستند .[3]

ناقضیت وضو در قسم بیهوشی به دو قسم تقسیم شده است :

قسم اول : اینکه مدت کوتاهی به هوش نباشد.

قسم دوم : امور خارجی باعث شود مقداری عقل او زائل شود مثل شرب خمر ، این دو قسم اجماع مسلمین بر آنها است.

سوال : چرا استناد به روایات نمی شود؟ چون در روایاتی که نواقض احصاء شده است حرفی از مزیل عقل نشده است.

اما مثل مرحوم شیخ حر عاملی و شیخ یوسف بحرانی در این مساله توقف کرده اند[4] و به نظر ما این توقف ضرری نمی زند چون اکثر امامیه به این فتوای عمل کرده اند و عمل به این فتوا کشف از رأی و قول معصوم است

استناد برخی از فقها به روایتی برای اثبات ناقضیت بیهوشی :

« سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) عَنْ رَجُلٍ بِهِ عِلَّةٌ لَا يَقْدِرُ عَلَى الِاضْطِجَاعِ وَ الْوُضُوءُ يَشْتَدُّ عَلَيْهِ وَ هُوَ قَاعِدٌ مُسْتَنِدٌ بِالْوَسَائِدِ فَرُبَّمَا أَغْفَى‌ وَ هُوَ قَاعِدٌ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ قَالَ يَتَوَضَّأُ قُلْتُ لَهُ إِنَّ الْوُضُوءَ يَشْتَدُّ عَلَيْهِ لِحَالِ عِلَّتِهِ فَقَالَ إِذَا خَفِيَ عَلَيْهِ الصَّوْتُ فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ وَ قَالَ يُؤَخِّرُ الظُّهْرَ وَ يُصَلِّيهَا مَعَ الْعَصْرِ يَجْمَعُ بَيْنَهُمَا وَ كَذَلِكَ الْمَغْرِبُ وَ الْعِشَاءُ».[5]

استدلال از دو جهت است:

جهت اول: مراد از اخفاء ، اغماء است به قرینه "ربما" که دلالت بر کثرت می کند که غالباً این چنین بیماری منجر به بیهوشی می شود

جهت دوم: عبارت «اذا خفی علیه الصوت» نشان می دهد که وقتی بیهوش می شود نمی فهمد که بادی از آن خارج شده و این عبارت علت برای وجوب وضو است این کشف می کند که هر چه مزیل عقل باشد ناقض است.

اما وجه کافی نبودن استدلال به روایت فوق :

چون مراد از اغفاء ، نوم است نه اغماء چون اگر اغماء باشد حدیث خاص می شود که اثبات می کند فقط بیهوشی ناقض است اما شامل مستی و جنون نمی شود علاوه اینکه این خفی علیه الصوت قرینه بر خوابیدن او می باشد

نکته : استناد به روایت برای ناقض نبودن خواب در هنگام اضطرار :

«فِي الرَّجُلِ هَلْ يُنْقَضُ وُضُوؤُهُ إِذَا نَامَ‌ وَ هُوَ جَالِسٌ‌ قَالَ إِنْ كَانَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي الْمَسْجِدِ فَلَا وُضُوءَ عَلَيْهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ فِي حَالِ ضَرُورَةٍ».[6]

نظراتی در باره این روایت داده شده است :

نظر اول : مرحوم شیخ طوسی حمل کرد به جایی که دسترسی به وضو ندارد اما در باب تیمم فتوا داد که تیمم کند.[7]

نظر دوم : مرحوم فیض این حدیث را حمل بر شک کرد که اگر شک کند وضو باطل شده با نه حمل بر صحت کند البته در حال شک وضو گرفتن مستحب است.[8]

نظر سوم : مرحوم شهید ثانی فرمودند حمل بر تقیه شود چون اهل سنت خواب را ناقض نمی‌دادند و وقتی کسی در صف نماز برود وضو بگیرد می فهمند شیعه است.[9]

اشکال بر حمل شهید ثانی : لازم نیست بگوید خوابیده ام بلکه بگوید بادی خارج شد و مرحوم آقای خویی این اشکال را هم تایید کرد که خارج شدن مرد از مسجد روز جمعه باعث توجه مردم می شود و سوال بر انگیز است و می تواند برای فرار از این سوالات بگوید حدثی از من سرزده است.

نظر چهارم از مرحوم آقای خویی: اینکه امام می فرمایند وضو نگیرد و بنشیند به دو جهت است :

یک‌: مزاحم نمازگزاران می شود بخاطر رفت و آمد و دوم که مورد پرخاش گری و الفاظ بد قرار بگیرد

اشکال استاد به ایشان : صف های نماز جمعه در روستاها پر جمعیت نیست و ثانیا با یک عذر خواهی مردم را قانع می‌کند.

نظر پنجم : از این روایت اعراض شود چون به این روایت عمل نشده است و اعراض اصحاب موجب ضعف صدور و سند روایت می شود اما باعث وهن به دلالت روایت نمی شود.


[3] الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البيت عليهم السلام؛ ج‌1، ص: 158.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo