موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /غایات الوضوء

 

سومین مورد: وضو شرط در کمال عبادی عمل است و عمل عبادی اگر بخواهد به کمال برسد مشروط به وضو است یعنی اگر کسی برای این عمل عبادی وضو نگرفت گناه نکرده و عمل باطل نیست اما کامل نیست و وصف کمال را ندارد روایات در این زمینه هم زیاد است :

روایت اول : مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ أَقْرَأُ الْمُصْحَفَ ثُمَّ يَأْخُذُنِي‌ الْبَوْلُ‌ فَأَقُومُ فَأَبُولُ وَ أَسْتَنْجِي وَ أَغْسِلُ يَدَيَّ وَ أَعُودُ إِلَى الْمُصْحَفِ فَأَقْرَأُ فِيهِ قَالَ لَا حَتَّى تَتَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ.[1] امام فرمودند این کار را نکن و دوباره وضو بگیر، در این روایت نهی است.

روایت دوم : از عدة الداعی ابن فهد حلی که ایشان نام امام علیه السلامرا نفرموده گفت قال علیه السلام: عدة الداعی قال: قَالَ (علیه السلام) لِقَارِئِ‌ الْقُرْآنِ‌ بِكُلِّ حَرْفٍ يَقْرَؤُهُ فِي الصَّلَاةِ قَائِماً مِائَةُ حَسَنَةٍ وَ قَاعِداً خَمْسُونَ حَسَنَةً وَ مُتَطَهِّراً فِي غَيْرِ صَلَاةٍ خَمْسٌ وَ عِشْرُونَ حَسَنَةً وَ غَيْرَ مُتَطَهِّرٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ أَمَا إِنِّي لَا أَقُولُ: المر بَلْ لَهُ بِالْأَلِفِ عَشْرٌ وَ بِاللَّامِ عَشْرٌ وَ بِالْمِيمِ عَشْرٌ وَ بِالرَّاءِ عَشْرٌ.[2] خواندن قرآن در غیر نماز با وضو ۲۵ تا حسنه و بدون وضو ۱۰ حسنه ، در این روایت نهی نیامده فقط از کمال قرائت قرآن در صورت با وضو بودن اشاره شده است

روایت سوم : مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيٍّ(علیه السلام) فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ: لَا يَقْرَأُ الْعَبْدُ الْقُرْآنَ‌ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ طَهُورٍ حَتَّى يَتَطَهَّرَ.[3]

از این جهت بین روایات تعارض است که آیا بدون وضو قرآن خواندن جایز است یا حرام است ؟ طبق روایت دوم جایز است ولی طبق روایت اول و سوم حرام است ، اما حل کردن این تعارض : مفاد نهی حرمت نیست و این نهی تحریمی و تنزیهی و به معنای کراهت نیست بلکه به معنای کراهتی است که اقل ثوابا است چون وضو نور است و به اعمال کمال می‌بخشد مثل نشستن در مکان ها و زمانهای مقدس که همه آنها نور است

نظر مرحوم خویی : این روایت با وجود ضعف سندی که دارد و نمی شود حمل بر استحباب کرد ، حمل بر استحباب مبتنی بر تسامح در ادله سنن و اخبار من بلغ است

چهارمین مورد : وضو شرط جواز عمل است ، مثل مس کتابت قرآن چون بدون وضو چنین مَسّی حرام است زیرا وضو جواز مس کتابت است

پنجمین مورد : وضو از بین برنده کراهت عمل است مثل خوردن ، به نظر می رسد یک افتادگی در عبارت باشد چون فقط در حال جنابت خوردن کراهت دارد و برای خوردن، شخص جنب وضو بگیرد ، از نظر ما دلیلی بر کراهت خوردن نداریم فقط برای جنب دلیل داریم و مرحوم امام ره و اقای اراکی ره و آیة الله مکارم همین نظر را دارند بله در آداب اکل روایاتی وارد شده که به عنوان های زیر است :

اول : وضو قبل و بعد از غذا فقر را از بین می برد.

دوم : وضو قبل و بعد از غذا روزی را زیاد می کند.

سوم : برکات منزل را وضو افزایش می دهد ، بین فقها و محدثین بحث است که آیا این عناوین دلالت بر استحباب می‌کند یا نه ؟ اکثر فقها و محدثین بلکه بالاتفاق می گویند دال بر مستحب نیست چون کلمه وضو در این احادیث مجمل است چون نمی دانیم که معنای شستن دست است یا وضوی اصطلاحی ؟ یا به معنای تنظیف است ؟چون در برخی روایات امام علیه السلام فرمودند مراد از این وضو ، شستن دستها است و مستحب است در یک جمع مهمانی مثلا همه دستها را درون یک ظرف بشویند حال با توجه به این تعابیر نمی توان استحباب از این روایات بدست آورد

ششمین مورد : وضو شرط در تحقق امر است مثل کون علی الطهارة که در آینده بحث می شود که آیا حدث اصغر باعث می شود امر به طهارت بیاید ؟ برخی گفته اند بله چون کون علی الطهارة مستحب است

هفتمین مورد : برای وضو غایت نیست مرحوم سید دو مثال زدند :

مثال اول : وضوی نذری که منظور ایشان از غایت این است که این وضو امری ندارد و دستوری نیامده تا اینکه هدف من امتثال آن امر باشد مثلا کسی نذر دائمی بر وضو بکند این وضو غایت ندارد چون امری ندارد و اگر غایت آن کون علی الطهارة باشد داخل در امر ششم است و دیگر غیر از آن امری ندارد و اگر کون علی الطهارة نباشد می شود امر به وفای نذر و امر مستحبی ندارد لذا بسیاری از فقها فتوا داده اند چنین نذری صحیح نیست

مثال دوم : وضو مستحب نفسی است این وضو هم امر و غایتی ندارد چون در مورد مستحب نفسی دو معنا است ، اول : مستحب نفسی یعنی بودن بر طهارت و دوم یعنی نفس وضو مصلحت دارد که در هر دو صورت دلیل نداریم که ذاتا مستحب است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo