موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /غایات الوضوء

 

مسئله دوم : درباره اقسام وجوب وضو به سبب نذر است ، مرحوم سید در عروه پنج قسم نقل کرده است قسم اول : نذر می‌کنم عملی را انجام دهم که مشروط به وضو باشد مثل نماز چون وضو شرط صحت نماز است در اینجا نذر به وضو تعلق نگرفته است بلکه نذر به نماز تعلق‌گرفته است لذا وجوب وضو برای نماز وجوب مقدمی شد پس نذر نماز را واجب کرد حال که نماز واجب شد وضو هم واجب شد ، نذر مطلق یعنی هر عملی که صحت آن‌هم مشروط به وضو باشد

قسم دوم : نذر به وضو می‌کند به‌شرط اینکه عملی را انجام دهد که مشروط به وضو نیست مثل قرائت قرآن ، این نذر را نذر مقید می‌گویند. چون شرط و قید به نفس نذر بر می‌گردد و به آن عمل منذور بر نمی‌گردد یعنی قرائت قرآن که مقید به وضو نیست ، منذور قرائت قرآن است ، آنچه مشروط است خود نذر مشروط است در اینجا به نظر ما این نذر صحیح نیست و منعقد نمی‌شود چون این نذر به نذر ترک راجح است چون خواندن قرآن رجحان دارد وقتی نذر می کنی که حتماً با وضو بخوانی پس در آن زمان‌هایی که وضو نداری نمی‌توانی قرآن بخوانی و در یک عمل راجح را می‌بندی با چنین نذری ، بله اگر نذر کند که عند القرائت با وضو باشد اشکالی ندارد

فرق این نذر با نذر قبلی این است که در قبلی طوری نذر کرده که بدون وضو قرائتی نداشته باشد لذا آن نذر منعقد نمی‌شود چون خواندن قرآن بدون وضو اشکالی ندارد اما در این صورت به معنای این است که هنگامی‌که می‌خواهم قرآن بخوانم در آن زمان خواندن با وضو باشم لذا اگر نذر کند که هر قرائتی که صادر می‌شود با وضو باشم مانعی ندارد چون معنایش این نیست که من می‌خواهم قرائت بدون وضو را رد کنم

نکته : در صحت نذر ارجحیت شرط نیست بلکه رجحان شرط است لذا نذر صحیح آن نذری است که موجب ترک راجح نشود اما اگر موجب ترک راجح نشود ولی موجب ترک ارجح شود اشکال دارد مثل زیارت شهید مؤمن ثواب دارد از آن‌طرف زیارت امام حسین علیه‌السلام در مقابل شهدای دیگر ارجح است و اگر نذر کند که هر جمعه به زیارت شهدا بروم اما موجب ترک زیارت امام حسین علیه‌السلام شود اشکال دارد

قسم سوم : نذر کند که قرائت کتب و قرآن را با وضو باشد معنایش این است که قرآن و کتب فقهی را با وضو بخواند در این صورت هر دو متعلق نذر شده‌اند و واجب است

قسم چهارم : نذر می‌کند که همیشه با طهارت باشد در اینجا کون علی الطهارة علت غایی برای وجوب وضو می‌شود ولی غایت دیگر مثل قرائت نماز واجب ادائی و قضایی ارتباطی به این نذر ندارد.

قسم پنجم : نذر به نفس وضو تعلق بگیرد نه به کون علی الطهارة که دو صورت دارد :

صورت اول :متعلق نذر طبیعی وضو به نحو لا بشرط باشد یعنی چه قصد کند کون علی الطهارة را و چه قصد نکند این نذر صحیح است چون در شرع مقدس وضو نور است و مفروض همین وضویی است که نور است ولی در انطباق فرق دارد که تارة وضوی مستحبی بگیرد و اخری وضوی واجبی بگیرد، و مفهوم لا بشرط اشکالی ندارد.

صورت دوم : وضوی بشرط لا ، یعنی بشرط اینکه آن پنج غایت نباشد وضو اینجا استحباب نفسی می‌شود که نفساً مستحب است حال که نذر کردم واجب می‌شود. درحالی‌که قبلاً گفتیم استحباب نفسی در وضو معقول نیست چون دلیلی نداریم ، واجب نفسی نماز را داریم ولی استحباب نفسی وضو را نداریم ، کسی که محدث به حدث اصغر است آنچه عامل وضو می‌شود همین حدث اصغر است و استحباب دیگر نیست.

مرحوم امام می‌فرمایند که اگر مجرد از جمیع غایات نذر کند می‌توانیم بگوییم که وضو استحباب نفسی داشت با نذر واجب می‌شود ولی اگر به اعتبار یکی از این غایات باشد نذرش صحیح است درصورتی‌که همان وضو را بگیرد که برای آن غایت است.

اشکال: مقام بحث ما نذر مقید است نه مطلق ، یعنی نذری که می‌کند باید غایت را در نظر بگیرد و اگر بدون نظر کردن به غایات باشد چنین نذری محقق نمی‌شود چون وضو مستحب نفسی نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo