درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1400/11/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /وضوهای مستحبی - کفایت وضو برای حدثهای مختلف - حکم نیت کردن برخی از حدثها هنگام وضو - نظر استاد
مسئله پنجم (یک وضو برای چندین حدث): مرحوم سید سه فرع مطرح کردند :
فرع اول : یک وضو برای چندین حدث کافی است بهشرط اینکه رفع طبیعت حدث را قصد کند دلیل؛ هم اجماع و هم ضرورتی است که شیخ انصاری ادعا کرد و هم بسیاری از روایات است که با کلمه نقض و ینقض واردشده است ، در روایت است که «لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا حَدَثٌ»[1] ، کلمه نقض در اینجا تکرار نشده است که نفرمود «لا ینقض الوضو الا بالبول و لا ینقض الوضو الا بالمنی» پس معلوم میشود که طبیعت حدث ناقض وضو است و لازمهاش این است که یک وضو بهقصد رفع طبیعت کافی است.
إن قلت : حدث مشکک و دارای مراتب است مثل خبث که مقتضای قاعده در باب مشکک عدم تداخل اسباب است مثلاً نور مشکک است نور قوی و ضعیف و ... وجود دارد و اصل بر عدم تداخل این نور قوی با ضعیف و متوسط است وقتی حدث مشکک است یعنی دارای مراتب است و تداخل ندارند و اگر هم کسی بعد با بول و غائط و باد معده و خواب وضو بگیرد و شک کند که رفع حدث شده یا نه؟ استصحاب بقای حدث جاری میشود و یا قاعده اشتغال جاری میشود و لازمهاش این است که وضو را تکرار کند
نظر استاد : این اشکال وارد است اما قاعده تشکیک در ماهیات متأصله است که ماهیات متأصله یعنی ماهیاتی که در خارج و تکوین موجودند مثل نور و تأصل یعنی وجود دارد اما مسئله وضو و نماز از ماهیات مخترعه شرعیه است که قبل از ادیان الهی کسی از حدث باخبر نبود لذا در این امور تابع دستورات شرعی هستیم که شارع یک وضو را کافی میداند اگرچه خلاف استصحاب و قاعده اشتغال باشد مگر شارع تابع قاعده اشتغال است بلکه نظر شارع مهم است فقط یک مشکل باقی است که مشکل روایت عبدالرحمان بن حجاج است. عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخَفْقَةِ وَ الْخَفْقَتَيْنِ فَقَالَ مَا أَدْرِي مَا الْخَفْقَةِ وَ الْخَفْقَتَيْنِ- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ- إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ مَنْ وَجَدَ طَعْمَ النَّوْمِ فَإِنَّمَا أُوجِبَ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ[2] . از ظاهر روایت استفاده میشود که اسباب وضو تداخل نمی کنند و خود خواب مستقلاً موجب وضو است لذا این روایت به حسب ظاهر دلالت بر عدم تداخل اسباب دارد و با نظریه سید منافات دارد.
جواب استاد از این اشکال : میتوان از ظاهر حدیث رفع ید کرد چنانچه میتوان از قاعده و اصل رفع ید کرد بهمثل اجماع و ضرورت که در اول فرع گفته شد که مرحوم شیخ انصاری ضرورت و اجماع را ادعا کردند بله اگر روایت نص بود که تصریح میکرد که خواب سبب مستقل است، نمیشد رفع ید کرد ولی روایت ظاهر است. مضافاً که روایات کثیره ای دلالت بر تکثر و تکرر ندارد یعنی نفرموده برای هر سببی یک وضو بگیرید که وضو را طبیعت حدث نقض میکند یعنی اگر کسی یک وضو بگیرد برای رفع طبیعت حدث کافی است.
فرع دوم : اگر کسی درحال وضو نیت کند که یکی از این حدثها برداشته شود مثلاً حدث نوم درحالیکه بول هم داشت مرحوم سید میفرماید یک وضو کافی است و بقیه موجبات حدث رفع میشود اما مرحوم علامه حلی در نهایة الاحکام فرمودند این وضو و باطل است چون نیت رفع حدث نکرده است و وقتی نیت نکند حدث باقی است و حدثها قابل تجزیه نیست و هو المختار.
دلیل استاد : حدث کلی است و دارای حِصص است که یک حصه نوم و دیگری بول و ... است و هر کدام به منزله قید است که اگر وضوی خود را مقید کند به حصه معینی و یا مقید نکند به یک حصه معینی بلکه احدها بگوید بقیه را نیت نکرده است و حصه غیر منویه داخل در وضو نیست و حصه منویه داخل در وضو است بله اگر آن حدث آخری را نیت کند قبلی ها برطرف میشود اما اگر قبلی ها را نیت کند آخری برطرف نمیشود.
فرع سوم : اگر رفع برخی از افراد حدث را نیت کرد بدون اینکه نیت رفع برخی دیگر را بکند اینجا سید فرمود باطل است چون ایشان قصد کرده که وضوی او رافع نباشد کسی که نیت عدم رفع حدث میکند وضوی او باطل است و هو المختار. اما جمعی از مراجع مخالفت کردهاند مثل مرحوم امام ره و آقای خویی و اراکی ره و آقای مکارم که میفرمایند این نیت و قصد لغو است و اگر کسی بهقصد امتثال به امر به وضو ، وضو بگیرد وضوی او صحیح است.
دفاع استاد از مرحوم سید : کسی که نیت میکند رفع برخی از حدثها را چنین کسی گویا نیت نکرده رفع طبیعت حدث را و کسی که نیت رفع طبیعت حدث نکند وضوی او اثری ندارد ، توضیح ذلک : تارة معتقدیم که در وضو باید نیت رفع حدث کرد و اخری نیازی به این نیت نیست در هر دو صورت آنچه مانع ما در اینجا هست این است که وضو بیاثر است چون به وضو رافعیت نبخشید، کسی که وضو میگیرد باید به وضوی خودش رافعیت ببخشد چون گاهی وضو طهرٌ علی الطهر است مثل وضوی تجدیدی لذا همه جا وضو رافعیت ندارد مشکل سید این است که نیت رفع بعض حدث دون بعض بازگشت آن به این است که برای این وضو اثری قائل نیست چون رفع کل حدث و طبیعت حدث را قصد نکرده است.