درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1400/12/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /مکروهات وضو - ادامه موارد - روایات - تعارض روایات - جمع بین روایات - نظر استاد
مورد سوم از مکروهات وضو: وضو گرفتن در مکان استنجاء است دراینباره روایات متعارض است، در جامع الاخبار مرسله ای از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نقلشده که وضو در مکان استنجاء فقر میآورد. عن النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) عِشْرُونَ خَصْلَةً تُورِثُ الْفَقْرَ ... وَ غَسْلُ الْأَعْضَاءِ فِي مَوْضِعِ الِاسْتِنْجَاء[1] .
در مقابل خبر ابی عبیده حذاء که امام باقر علیهالسلام در میان جمعی در مکان استنجاء وضو گرفتند
متن روایت: محمد بن الحسن بإسناده، عن الحسين بن سعيد، عن صفوان، وفضالة بن أيوب، عن فضيل بن عثمان، عن أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ: وَضَّأْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) بِجَمْعٍ- وَ قَدْ بَالَ فَنَاوَلْتُهُ مَاءً فَاسْتَنْجَى ثُمَّ صَبَبْتُ عَلَيْهِ كَفّاً- فَغَسَلَ بِهِ وَجْهَهُ وَ كَفّاً غَسَلَ بِهِ ذِرَاعَهُ الْأَيْمَنَ- وَ كَفّاً غَسَلَ بِهِ ذِرَاعَهُ الْأَيْسَرَ- ثُمَّ مَسَحَ بِفَضْلَةِ النَّدَى رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ[2] .
درباره جمع بین این دو روایت سه وجه گفتهشده است:
وجه اول: این روایت حمل بر ضرورت شود یعنی جای دیگری غیر از محل استنجاء برای وضو گرفتن نبوده است.
وجه دوم: آن روایاتی که وضو گرفتن در مکان استنجاء را جایز نمیداند مربوط به مکانهایی است که قابلتفکیک نیست.
وجه سوم: هرگز فعل امام با قول امام علیهالسلام معارضه ندارد و قول همیشه مقدم بر فعل است چون قول از جهت ظهور اقوی است.
نظر استاد: مکروه بودن وضو در دستشویی اثبات نشده است چون سند ضعیف است و معارض دارد مگر از باب تسامح در ادله سنن که این قاعده هم در مکروهات نمیآید و در مستحبات جاری میشود و فتوای مشهور درحالیکه سند آن ضعیف باشد رد میشود و چون این روایت در کتب قدما نیست و متأخرین نقل کردهاند لذا شهرتی ندارد.
مورد چهارم از مکروهات وضو: از ظرف طلا و نقره و ظرفهایی که منقوش به صورتهای انسان و حیوان است و دلیل موثقه اسحاق ابن عماریث: محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن أحمد بن الحسن، عن عمرو بن سعيد، عن مصدق بن صدقة، عن اسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الطَّشْتِ يَكُونُ فِيهِ التَّمَاثِيلُ أَوِ الْكُوزِ أَوِ التَّوْرِ يَكُونُ فِيهِ التَّمَاثِيلُ أَوْ فِضَّةٌ لَا يُتَوَضَّأُ مِنْهُ وَ لَا فِيهِ الْحَدِيثَ.[3]
نظر استاد: در باب أوانی فضه و ذهب بحث شد قبلاً که روایات حرمت استعمال از ظروف طلا و نقره مطلق استعمال را حرام نمیکند و فقط اکل و شرب حرام است مثلاً وضو گرفتن از روایات حرمت استعمال، استفاده نمیشود و به نظر ما این مورد دلیلی بر حرمت نداریم اما بر کراهت میتوان دلیل داشته باشیم یعنی از این لا یتوضأ منه از این نهی حرمت فهمیده نمیشود بلکه کراهت فهمیده میشود به دلیل اینکه طبق روایات حرمت استعمال أوانی فضه و نقره مطلق الاستعمال حرام نیست و فقط اکل و شرب حرام است پس لا یتوضأ اینجا دلالت بر نهی تنزیهی دارد نه حرمت.
مورد پنجم از مکروهات وضو: آبهایی است که شمرده میشود:
اول: مِشمَس یعنی آبی که بر اثر تابش خورشید گرم شده است روایت: محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن الحسن بن أبي الحسين الفارسي، عن سليمان بن جعفر، عن إسماعيل بن أبي زياد، عن أبي عبد الله عليه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) الْمَاءُ الَّذِي تُسَخِّنُهُ الشَّمْسُ لَا تَتَوَضَّئُوا بِهِ وَ لَا تَغْتَسِلُوا بِهِ وَ لَا تَعْجِنُوا بِهِ فَإِنَّهُ يُورِثُ الْبَرَصَ.[4] این نهی لا تتوضؤا، به دو جهت حمل بر کراهت شده است:
جهت اول: به قرینه تعلیل فانه یورث البرص. قاعده داریم که تعلیل یا مُعَمِّم است و یا مخصص که اگر تعلیل معمم باشد از آن حکم الزامی فهمیده میشودمثل لانه مسکر در الخمر حرام که هر چه مسکر باشد حرام است و اگر تعلیل مخصص باشد تابع همان موضوع است مثل اینجا که این یورث البرص تابع همین وضو گرفتن با آبی که خورشید گرم کرده است می باشد و در جای دیگری پیاده نمیشود و از این تعلیل میفهمیم حکم غیر الزامی است و کراهت میشود. جهت دوم: روایت محمد بن سنان در مقابل این حدیث است، متن روایت: محمد بن الحسن بإسناده عن سعد بن عبد الله، عن حمزة بن يعلى، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابنا، عن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يَتَوَضَّأَ الْإِنْسَانُ بِالْمَاءِ الَّذِي يُوضَعُ فِي الشَّمْسِ.[5] از این لا بأس می فهمیم که اشاره به کراهت دارد.
دوم: وضو گرفتن از غساله حدث اکبر، عدهای از فقها مثل صاحب عروه و جواهر و محقق موافق این حکم هستند دلیل موثقه عبدالله بن سنان است:
متن روایت: وبالاسناد عن سعد بن عبد الله، عن الحسن بن علي، عن أحمد بن هلال، عن الحسن بن محبوب، عن عبد الله بن سنان، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يُتَوَضَّأَ بِالْمَاءِ الْمُسْتَعْمَلِ فَقَالَ الْمَاءُ الَّذِي يُغْسَلُ بِهِ الثَّوْبُ أَوْ يَغْتَسِلُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْجَنَابَةِ لَا يَجُوزُ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ أَشْبَاهِهِ وَ أَمَّا [الْمَاءُ] الَّذِي يَتَوَضَّأُ الرَّجُلُ بِهِ فَيَغْسِلُ بِهِ وَجْهَهُ وَ يَدَهُ فِي شَيْءٍ نَظِيفٍ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَأْخُذَهُ غَيْرُهُ وَ يَتَوَضَّأَ بِهِ.[6] حال این روایت معارض دارد و آن موثقه است که لا بأس بان یتوضأ بالماء المستعمل، که درباره تعارض این روایات سه توجیه شده است: ( توجیه ها ذیل همان روایت موثقه عبد الله بن سنان است )
توجیه اول: این روایت لا بأس بان یتوضأ بالماء المستعمل، حمل بر تقیه کنید چون موافق با عامه است
توجیه دوم: آن روایتی که فرمود لا یجوز أن یتوضأ به، اشاره به آن استنجایی دارد که بول و مقعد شسته شده است و رنگ آن عوض شده است.
توجیه سوم: حمل بر کراهت شود.
مورد سوم از آبها: آجن است یعنی آبی که رنگ و طعم آن عوضشده است، حدیث در مجمع البحرین است. « نهی عن الوضوء فی الماء الآجن»[7]
مورد چهارم: قبل از نزح چاه از آن آب چاه وضو گرفتن مکروه است چون روایاتی است که در باب نزوحات مطرحشده که آب چاه ممکن است نجس باشد.
مورد پنجم : ظرفی که گربه یا مرغ یا گوسفند یا شتر از آن آبخوردهاند. فقط یک مورد استثنا شده ظرفی که سگ از آن آبخورده که آن آب نجس است.