درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1400/12/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء / فصل فی الافعال الوضوء - اشکال مهم بر روایت زراره در حد شستن صورت - جواب مشترک از اشکال - اشکال استاد به جواب
فقه الحدیث و درایة الحدیث، صحیحه زراره در مسئله حد شستن صورت در وضو بررسی شد. اما اشکال مهمی بر دلالت حدیث را شیخ بهایی در کتاب حبل المتین[1] مطرح کردند. خلاصه اشکال این است که بین فقها درباره شستن گردی صورت اختلاف است و با وجود این اختلاف نمیتوان دلالت حدیث را که بر پایه رأی مشهور است آن را تام دانست.
اما توضیح اشکال: نزعتین (سفیدی دو طرف پیشانی) همان است که پایین رستنگاه مو است فقها این دو را از اعضای صورت خارج میدانند درحالیکه اگر حد وضو برای صورت بین انگشت ابهام و وسطی باشد نزعتین داخل وضو میشود لذا چیزی که خارج وضو بود داخل وضو شده است. یکی از اعضای صورت صُدغین است یعنی همان خطی که زیر ناصیه ایجاد میشود و در کنار گوش و صورت قرار دارد؛ اگر مبنای مشهور قبول شود صُدغین داخل در وضو میشود درحالیکه در صحیحه زراره صُدغین حد وضو شمرده نشده است «قُلْتُ الصُّدْغُ لَيْسَ مِنَ الْوَجْهِ قَالَ لا.»[2] اما عارضین که سفیدی کنار ریش و نزدیک گوش است مرحوم علامه در منتهی خارج از حد وضو دانست و شهید در ذکری داخل وضو شمرد چون بین انگشت ابهام و وسطی قرار میگیرد. اما تحذیف آنجایی است که زنها موها را برمیدارند؛ برخی آن را جزء وضو و برخی خارج دانستهاند که مرحوم محقق و علامه قطع به خروج دارند.
اینهمه اختلاف بین فهم فقها دلیل بر اینست که ظاهر این روایت قصور دارد.
مرحوم شیخ بهایی تفسیر دومی از دلالت حدیث دارند که ابهام و وسطی بهصورت طولی قرار داده شود -چون اگر عرضی قرار داده شود لازم میآید برخی از اجزایی که خارج از حد وضو است داخل در وضو شود-بدین صورت که یکی از انگشتها را به سمت بالا از رستنگاه مو و دیگری را به سمت پایین قرار داده شود و وسط کف دست ثابت بماند و خود انگشت از بالا بهصورت پرگار حرکت داده شود. این حرکت شبیه دایره است نه دایره چون صورت مسطح نیست و ایشان این تفسیر را از کلمه «دارت و مستدیرا» در حدیث برداشت کردند
از این اشکال جوابهایی دادهشده که بعضاً مشترک است:
اما جواب مشترک: آقای حکیم و خویی ره و بسیاری دیگر فرمودند چرا شیخ بهایی از روایت دایره هندسی استفاده کردند. در صدر اسلام ما ظهور حدیث را از عرف میفهمیم و نه از هندسه و امثال آن. یقیناً این استداره در صحیحه هندسی نیست بلکه عرفی است و اگر برخی از اطراف صورت داخل در استداره شد اشکالی ندارد چون استداره عرفی است و عرف مسامحاتی دارد لذا این عضوهایی که شمرده شد همه آنها ممکن است در هنگام دور زدن انگشتان شسته شود و تحت این دایره قرار بگیرد چون هدف از دایره عرفی است و قبلاً گفته شد گردی صورت به اعتبار گرد بودن سر هست.[3]
اشکال استاد به جواب فوق: معنای استداره عرفی روشن نیست چون اگر استداره عرفی واضح بود علما اختلاف نمیکردند لذا از دو حال خارج نیست که یا به معنای اشتمال و احتواء است ( دربرگرفتن ) که اشکال برمیگردد چون هرکجا از انگشتان داخل بود داخل در وضو و هرکجا خارج باشد آن اعضا هم خارج شود و اگر به معنای استداره حقیقی باشد تفسیر شیخ بهایی ره درست میشود.