درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1400/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/الوضوء /فصل فی افعال الوضوء - احتمالات مفهوم جاری کردن آب در وضو - روایات آن - تصرف در روایات - نظر استاد
یکی از احکام وجوبی در افعال وضو این است که آب را بر روی صورت و دو دست جاری کند و مسح دست و صورت کافی نیست آنچه مورد اختلاف فقها است درباره مفهوم جاری کردن آب است که جاری کردن آب یعنی چه؟ درباره مفهوم جَرْی سه احتمال است:
احتمال اول: آب طوری ریخته شود که کل پوست صورت و دست را فرابگیرد و غساله اش از آن جدا و ریخته شود مثل آنکه متنجس طوری شسته شود که غساله آن بریزد لذا بین جری و مسح از نظر خارج تباین است مسح آن است که رطوبت دست را بر روی محل مرور میدهد اما جری آن است که خود آب را بر روی صورت و دست عبور میدهد لذا رسیدن آب به پوست صورت و دست بدون استیلا و انفصال غساله عرفاً غَسل به معنای شستن صدق نمیکند دلیل بر این اعتبار، صحیحه زراره است:
صحیحه اول: زراره میگوید به امام گفتم خبر بدهید وظیفه ما نسبت به زیر موها چست؟ حضرت فرمودند آنهایی که بدن آنها موی زیاد دارد نیازی نیست زیر آن را بشویند و جستجو هم لازم نیست و همینکه آب را جاری کنند کافی است
متن روایت: زرارة قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ مَا كَانَ تَحْتَ الشَّعْرِ قَالَ كُلُّ مَا أَحَاطَ بِهِ الشَّعْرُ فَلَيْسَ لِلْعِبَادِ أَنْ يَغْسِلُوهُ وَ لَا يَبْحَثُوا عَنْهُ وَ لَكِنْ يُجْرَى عَلَيْهِ الْمَاءُ.[1]
صحیحه دوم: را مرحوم صدوق نقل کرد مثل صحیحه فوق است پس این دو صحیحه دلالت دارد که مسح و رساندن رطوبت کافی نیست و ملاک جاری کردن آب است.
احتمال دوم: جاری کردن آب به معنای رساندن رطوبت به پوست است ولو با کشیدن دست البته با مسح فرق دارد چون هم قرآن و هم سنت قطعیه این است که مسح در سر و پا است و غَسل در صورت و دو دست است لذا گفته شد حقیقت وضو غَسلتان و مَسحتان است و دلیل آن روایات روغن مالی کردن است که از امام پرسید شستن صورت و دستها چگونه است فرمودند مثل روغن مالی است و فلسفهاش این است که چه کسی خدا را اطاعت میکند و مؤمن کسی است که مخالفت با خدا ندارد بعد فرمودند شستن صورت و دستها اگر مثل روغن مالی باشد کافی است.
متن روایت: محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، وعن محمد بن إسماعيل، عن الفضل بن شاذان، عن حماد، عن حريز، عن زرارة، ومحمد بن مسلم، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يُطِيعُهُ وَ مَنْ يَعْصِيهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُنَجِّسُهُ شَيْءٌ إِنَّمَا يَكْفِيهِ مِثْلُ الدَّهْنِ.[2]
ظاهر این روایت این است که استیلا لازم نیست که به حدی آب به روی صورت و دست جاری شود که آن عضو را فرابگیرد امام میفرمایند لازم نیست.
استاد: به نظر میرسد ظاهر روایت چون ظنی است دلیل اعتبار میخواهد و دلیل اعتبار برخلاف آن است چون دو صحیحه زراره در بالا برخلاف این دو صحیحه محمد بن مسلم و زراره است و در دوران امر تصرف به کدام است؟ در آن دو صحیحه تصرف امکان ندارد چون غَسل به معنای شستن عرفاً همان جاری ساختن آب است و شامل مسح و رطوبت نمیشود اما این دو صحیحه صلاحیت برای تصرف دارد چون در مقام بیان کمیت و قلت و نفی کثرت است یعنی در وضو نیازی نیست که آب زیادی مصرف شود چون اسراف میشود و هرگونه تصرف نیاز به شاهد دارد. شاهد ما صحیحه دیگر محمد بن مسلم از امام باقر علیهالسلام است کسانی که روغن مالی میکنند مقداری روغن کف دست میریزند و بعد به بدن میکشند و احتیاجی به روغن زیاد نیست و به همان مقدار کف دست کافی است معلوم میشود هدف امام از تشبیه آب وضو به روغن مالی این است که آب زیادی مصرف نشود و در این حدیث است که آب از روغن وسیعتر است اشاره دارد بهسرعت آب در جریان داشتن از روغن.
متن روایت: وبالاسناد، عن يونس، عن العلا بن رزين، عن محمد بن مسلم، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: يَأْخُذُ أَحَدُكُمُ الرَّاحَةَ مِنَ الدُّهْنِ- فَيَمْلَأُ بِهَا جَسَدَهُ وَ الْمَاءُ أَوْسَعُ- أَ لَا أَحْكِي لَكُمْ وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)- قُلْتُ بَلَى قَالَ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِي الْإِنَاءِ- وَ لَمْ يَغْسِلْ يَدَهُ فَأَخَذَ كَفّاً مِنْ مَاءٍ- فَصَبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ ثُمَّ مَسَحَ جَانِبَيْهِ حَتَّى مَسَحَهُ كُلَّهُ- ثُمَّ أَخَذَ كَفّاً آخَرَ بِيَمِينِهِ- فَصَبَّهُ عَلَى يَسَارِهِ ثُمَّ غَسَلَ بِهِ ذِرَاعَهُ الْأَيْمَنَ- ثُمَّ أَخَذَ كَفّاً آخَرَ فَغَسَلَ بِهِ ذِرَاعَهُ الْأَيْسَرَ ثُمَّ مَسَحَ رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ بِمَا بَقِيَ فِي يَدَيْهِ.[3]
شاهد دیگر در تصرف در روایت دهن: صحیحه حلبی است که امام علیهالسلام فرمودند که اگر آب زیاد است اِسباغ کنید یعنی آب را فراوان بریزید ولی اگر آب کم است اسباغ نکنید قال أَبِو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): أَسْبِغِ الْوُضُوءَ إِنْ وَجَدْتَ مَاءً وَ إِلَّا فَإِنَّهُ يَكْفِيكَ الْيَسِيرُ.[4] که شاهد است که یسیر در مقابل کثیر است و نباید به مسح و مرطوب کردن اعضای وضو اکتفا شود.
احتمال سوم: نه فراوانی آب لازم است و نه مرطوب کردن بلکه حد وسط گرفته شود به اینکه بهاندازهای آب ریخته شود که از محل جدا نشود درهرصورت بهترین دلیل بر این روایت، روایت مسح است: وعن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن فضالة بن أيوب، عن جميل، عن زرارة، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِي الْوُضُوءِ قَالَ إِذَا مَسَّ جِلْدَكَ الْمَاءُ فَحَسْبُكَ.[5]
نظر استاد: این تعبیر مبالغه است. امام درباره وضو آنچنان تأکید دارد که آب زیاد مصرف نکنند به دلیل اینکه اولا اگر مسح کافی بود چرا روایات و آیه شریفه امر به غَسل میکند؟ ثانیا: عرفا به مسح، غَسل گفته نمیشود لذا تأکید ائمه علیهم السلام بر اینست که گرفتار اسراف نشوند پس حق این است که غَسل به معنای جاری کردن آب به صورت و دستها است.