درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/02/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - وجوب شستن اطراف صورت در وضو - انواع مقدمه - حکم شستن اعضای باطنی صورت - حکم شستن محاسن بلند در وضو - اقسام بلندی موی صورت - حکم هرکدام - ثمره فقهی مهم)
مسئله یک درباره دو امر است:
امر اول: از باب مقدمه، واجب است اطراف صورت را در هنگام وضو دست بکشد و آن حدی که روایات مشخص کرد ما بین انگشت ابهام و وسطی
نکته: مقدمه بر دو قسم است:
اول: مقدمه وجود، درباره مقدمه وجود نسبت به صورت بین فقها اختلاف است مثلاً در تحویف برای کندن موهای اطراف صورت یا عارض یا ناصیه که مورد اختلاف فقها بود پس مقدمه وجود یعنی آن اجزایی از صورت که نقش در وجود و صورت وضو دارند مثلاً رستنگاه مو یا تا خود چانه یا سفیدیهای نزدیک گوش.
دوم: مقدمه علمیه که مربوط به مقام امتثال است کسی که میخواهد علم پیدا کند که امر به وضو را امتثال کرده یا نه لازم است مقداری از اطراف صورت را دست بکشد تا یقین به وضوی مأمورٌ به واقعی داشته باشد پس مقدمه وجود در تحقق وضو شرط دارد اما مقدمه علمیه مربوط به مقام امتثال است و منظور از مقدمه در اینجا قسم دوم است.
امر دوم: برخی از قسمتهای صورت، باطن دارد مثل چشم و بینی و لب. آیا قسمتی از باطن از باب مقدمه علمیه باید شسته شود یا نه؟ همه فقها میگویند در اینجا وجوب مقدمه علمیه جاری است که مقداری از باطن باید شسته شود اما شستن خود باطن جایز نیست حال چند دلیل بهعنوان شاهد گفته میشود چون در باب وجوب مقدمه علمیه اتفاق همه فقها است:
شاهد اول: روایتی که درباره مضمضه و استنشاق واردشده که این دو واجب نیست در ادامه دارد و انما علیک أن تغسل ما ظهر که شستن ظاهر یعنی باطن لازم نیست شسته شود وسائل ج ۱ ص ۳۳۳ ح ۶
شاهد دوم: روایاتی که مبدأ شستن صورت را مشخص کرده است که مبدأ آن از رستنگاه مو است که آن روایات امر به مسح کرد یعنی آب را از بالا جاری و با دست کشیده میشود و ظاهر آن این است که هر چه که ظاهر است شسته میشود نه باطن.
شاهد سوم: روایاتی که مضمضه و استنشاق را مستحب میداند درعینحال از واجبات وضو نمیداند معنایش این است که شستن ما بین لب واجب نیست چون اگر شستن آن یا باطن بینی واجب بود باید مضمضه و استنشاق جزء وضو بهحساب میآمد.
شاهد چهارم: در غسل جنابت ارتماسی هیچ فقیهی نگفته که آب بین لبها واقع شود یا درون ببینی برود معلوم میشود که باطن از اجزای غسل نیست و چون بین وضو و غسل جنابت اشتراک است آنهم نمازخواندن است و هر دو در رفع حدث مشترک است میتوان روایات غسل را بهعنوان شاهد آورد.
مسئله دوم: حکم موهای بلند است که مو بر دو قسم است: تاره طولی است و اخری عرضی است اما آنجایی که خارج از عرض صورت باشد اجماع هست که شستن آن واجب نیست چنانچه صاحب مدارک و کشف اللثام و دیگران دارند چون واجب در شستن عرض صورت آن حدی است که بین انگشت ابهام و وسطی باشد و هر چه که بیرون است دلیل بر ای شستن آن نداریم.
اما شستن موهایی که در طول صورت است تارة از حد متعارف خارج نشده است که این هم داخل در شستن است و اخری از حد متعارف خارجشده است در اینجا هم فقهای شیعه و هم اهل تسنن قائلاند که واجب نیست و مستحب هم نیست اما واجب نیست چون بیرون از حد صورت است و هرگز وجه به آن گفته نمیشود و مستحب نیست چون دلیلی نداریم ضمن اینکه از حد متعارف خارج است بله برخی از عامه قائل به استحباب هستند.
ثمره فقهی مهم: از بحث فوق به دست میآید که اگر برخی از قسمتهای اعضای وضو خشک شد یا در هنگام مسح دست خشک شد اینجا باید از قسمتهای مرطوب اعضای وضو آبگرفته شود حال آیا از این رطوبت محاسن بلند میشود آبگرفته شود یا نه؟ خیر نمیشود.