درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/02/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - شک در اصل وجود مانع - اقوال - ادله - اشکالات - جواب استاد از اشکالات)
امر دوم: اگر کسی در حال وضو یا بعد و قبل از وضو شک در اصل وجود مانع و حاجب کند آیا باید فحص کند یا نه؟ دو قول است:
قول اول: اکثر فقها قائلاند که فحص واجب است.
قول دوم: صاحب جواهر قائل است که فحص واجب نیست [1] و تاریخچه این بحث به صاحب جواهر برمیگردد و قبل از ایشان هیچ فقیهی دراینباره بحث نکرده است لذا لازم است اول نظر ایشان بررسی شود اما مرحوم آقای خویی ره در تنقیح فرمودند که معروف بین الاصحاب این است که شک در اصل وجود مانع، غیر قابل اعتنا است، حال سه دلیل بر عدم وجوب فحص وجود دارد:
دلیل اول: اجماع بر اینست که شک در اصل وجود مانع قابل اعتنا نیست.
اشکال استاد: این اجماع قابلاعتماد نیست چون قدما و اصحاب متعرض این مسئله نشدهاند مضافاً که این اجماع معلوم النسب است و اجماع معلوم النسب کاشف از رأی معصوم نیست چون اگر این اجماع منقول باشد که حجت نیست و اگر اجماع محصل باشد در اینجا غیر حاصل است چون اصحاب و فقها متعرض این مسئله نشدهاند.
دلیل دوم از صاحب جواهر: سیره مستمره است یعنی همه متشرعین شیعه وقتی شک در اصل وجود مانع کردند اعتنا نکردهاند و از این شک عبور کردهاند و یقین پیدا کردیم که این سیره متصل به رأی معصوم است و حتی در باب غسل هم اعتنا به شک نکردهاند.
اشکال مرحوم شیخ انصاری در کتاب الطهاره ج ۲ ص ۳۵۴ بر این سیره:
اولاً: غالباً عموم مردم درجایی که احتمال بدهند مانعی وجود دارد بهاحتمال خودشان توجه نمیکنند و شاید منشأ سیره از همین روش مردم استنباط شده است مثلاً مردم احتمال میدهند که این مسیر برای رفتن ممکن است خطر جانی داشته باشد اما توجهی نمیکنند لذا این سیره از وضو نشأت نگرفته است بلکه منشأ آن همین رفتارهای روزمره مردم است و شاید منشأ این سیره اینست که مردم هرکجا مطمئن هستند که مانعی وجود ندارد توجه بهاحتمال و شک نمیکنند مثلاً میدانند که اگر با یک تلفن خرید انجام دهند مبلغ پرداخت میشود اما احتمال هم هست که پرداخت نشود اما توجه نمیکنند و منشأ سیره شرعی نیست بلکه عرفی است.
ثانیاً: در برخی از افراد احتمال اجماع یا سیره بر وجوب تفحص ادعای گزافی است مثلاینکه شک میکند که آیا عرقچین روی سرش هست یا نه! حالا بگوییم اجماع بر این است یا سیره بر این است که فحص نمیکنند. حواله دادن به سیره فرار از مطلب است.
اشکال استاد بر شیخ انصاری ره: احتمال و شک تارة منشأ عقلایی دارد و اخری منشأ عقلایی ندارد و آن مثالهایی که فرمودند مختص جاهایی است که منشأ عقلایی ندارد لذا اگر همچنین موردی باشد نادر است و به خاطر ندرت نمیتوان گفت که حواله دادن به سیره فرار از مطلب است اما مثال آنجایی که احتمال، منشأ عقلایی دارد مثلاً متوضی گچ کار است اینجا یقیناً سیره برخلاف وجود دارد که باید فحص کرد.
دلیل سوم: استصحاب. یقین دارم قبلاً مانع نبوده و الان شک در اصل وجود مانع هست و استصحاب عدم مانع میشود.
اشکال استاد: این استصحاب اصل مثبت است مضافاً که این استصحاب با استصحاب عدم فراغ از تکلیف تعارض دارد چون اگر باوجوداین مانع وضو گرفته شود شک دارد که آیا به تکلیف عمل شده یا نه؟ که استصحاب عدم فراغ است.
قول دوم: اکثر فقها قائلاند اگر کسی شک در اصل وجود مانع کند فحص واجب است تا یقین کند مانعی نیست اما ما یک قیدی میزنیم که «اذا کان لاحتماله منشا العقلایی» مثل گچ کار و کاتب و دلیل این قول همان دلیل امر اول است که قاعده اشتغال باشد.
مسئله دهم: اگر کسی برای زیبایی مثلاً بینی خود را سوراخ میکند شستن باطن است سوراخ واجب نیست چه حلقه باشد و نباشد و دلیل در مسئله اول و چهارم بررسی شد.