درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/02/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - ادله وجوب شستن دست در وضو از مرفق- ادله وجوب شستن از مرفق به پایین - احتمالات در روایت به عنوان ادله - دلیل عامه برای شستن از انگشتان به سمت مرفق - اشکال استاد)
موضع دوم در وضو، شستن دستها است و باید به اموری پرداخته شود:
امر اول: شستن هر دو دست واجب است نه مستحب. هم کتاب و هم سنت و اجماع مسلمین بر وجوب است و محتاج به دلیل نیست چون از ضروریات دین است.
امر دوم: واجب است هر دو مِرفق شسته شود بیانی از شیخ طوسی ره در خلاف ج ۱ ص ۷۸ است که ایشان فرمودند جمیع فقها فتوا دادهاند بر وجوب شستن مِرفق در وضو مگر جناب زَفر که ایشان از پسران قیس بن مسلم است که ایشان میگوید واجب نیست مرفق شسته شود.
دلیل وجوب شستن مرفق: آیه ﴿فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق﴾ است که إلی به معنای مع است یعنی حتی مرفق هم باید شسته شود و این إلی از اهلبیت علیهمالسلام رسیده که غایت نیست بلکه به معنای مع است لذا بهمقتضای بیان ائمه علیهمالسلام وجوب دارد و قاعده اشتغال و احتیاط همچنین اقتضایی دارد چون اگر کسی دستها را با مرفقین شست میتواند یقین پیدا کند اما در غیر این صورت یقین پیدا نمیکند. اما در توضیح بیان شیخ طوسی که مثل ابن هشام و سیبویه إلی را به معنای مع گرفتهاند و دیگر اینکه این احتیاط واجب است چون وضو از واجبات ارتباطی است و هر کجا که شک شود، واجب است شسته شود و علاوه بر آیه شریفه اخبار بیانیه هم دلالت دارد.
امر سوم: تقدیم شستن دست راست بر دست چپ واجب است و مورد تسالم همه فقها است و روایات متضافری بر آن دلالت دارد مثل روایت منصور بن حازم یا موثقه ابیبصیر و صححیه حلبی، وسائل باب ۳۵ ابواب وضو ص۲۷۲.
امر چهارم: واجب است از مرفق شروع به شستن کند و جایز نیست از انگشت به سمت مرفق شروع کند و دقیقاً حالات دست مثل حالات صورت است و از جهاتی صورت و دست با هم تساوی دارند از جهت اجماع و اقوال و اخبار یعنی هیچکدام از فقها بر عکس شستن را چه در دست و چه در صورت جایز نمیدانند و ادله صورت در اینجا هم میآید فقط دو نفر هستند که در دست برعکس شستن را جایز میدانند یکی ابن السعید و دیگر مرحوم سید مرتضی به نقل از علامه در معتبر و بر عکس شستن یا همان «نَکس» یکی از دو قول سید مرتضی است و این به خاطر تقیه بوده است.
یکی از روایاتی که مورد بحث فقها است روایت هیثم بن عروه التمیمی است، متن روایت: محمد بن يعقوب، عن محمد بن الحسن، وغيره عن سهل بن زياد، عن علي ابن الحكم، عن الهيثم بن عروة التميمي قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام، عن قوله تعالى فاغسلوا وجوهكم وأيديكم إلى المرافق فقلت: هكذا ومسحت من ظهر كفي إلى المرفق، فقال: ليس هكذا تنزيلها إنما هي فاغسلوا وجوهكم وأيديكم (من) إلى المرافق ثم أمر يده من مرفقه إلى أصابعه؛ که به حضرت گفتم که از انگشت به سمت مرفق میکشم حضرت فرمودند این سیره و روش وضو در قرآن ناطق نیست بعد امام فرمودند که بجای الی، مِن المرافق است و حضرت به راوی نشان دادند و از بالا به پایین دست کشیدند.[1] اما درایة الحدیث:
سؤال:آیا قرائت امام علیهالسلام از إلی المرافق به مِن المرافق مخالف با تنزیل آیه است یا نه؟
جواب: این قرائت امام علیهالسلام نشان میدهد دو احتمال در این إلی وجود داد چون إلی برای غایت است:
احتمال اول: «إلی» غایتِ مغسول –دست- باشد. کجای دست باید شسته شود اشاره فرمودند که مرفق باید شسته شود مثلاینکه در باب حد سرقت که منظور از ﴿فاقطعوا ایدیهما﴾ چیست؟ حضرت فرمودند انگشتان است. اما آیه در مقام بیان کیفیت آن نیست که آیا از بالا است یا برعکس و آیه فقط در مقام بیان شستن مرفق است که ما یجب غَسْلُه است بنابر این احتمال مبدأ و منتهای شستن را خداوند در اختیار سنت قرار داده است و سنت روایات به معنی الاخص است و فقط شامل ائمه علیهمالسلام میشود که ایشان فرمودند منظور از إلی المرافق مبدأ آن از بالا است.
احتمال دوم: غایت برای غَسل و شستن باشد و آیه میخواهد مبدأ شستن و منتهای آن را بیان کند و امام علیهالسلام الی را به معنای مِن گرفتند تا به شما ابلاغ کنند که مبدأ از مرفق است نه سر انگشتان و همه فقها و محدثین بالاتفاق احتمال اول را پذیرفتهاند.[2]
نکته مهم از استاد: فقهای عامه از إلی برای انتهای وضو استفاده نمیکنند و میگویند الی المرفق غایت مغسول است و با ما هم نظر هستند اما اینها از اطلاق ﴿فاغسلوا﴾ استفاده میکنند که از انگشتان باید شسته شود به طرف بالا.
اشکال به استفاده عامه از اطلاق آیه:
اولاً: به خاطر اخبار بیانیه که پیامبر همیشه از بالا شروع میکردند و ثانیاً: عموم و اطلاقات قرآنی به اخبار آحاد معتبر تخصیص یا تقیید میخورد و این اطلاق به روایت منصور ابن حازم یا موثقه ابی بصیر تقیید زدهشده.