درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - حکم شستن موی دست در وضو - اقوال - ادله - اشکالات در بحث - جواب استاد - نظر استاد)
امر هشتم: برخی از دستها پر مو است آیا شستن پوست دست توأم با شستن مو در وضو واجب است یا نه؟
تحقیق در این مسئله به دو امر نیاز است:
امر اول: آیا شستن مو واجب است یا نه؟ دو قول است:
قول اول که مشهور فقها و سید هم در عروه همین قول را آوردند که شستن موی دست در وضو واجب است و دلیل همان صحیحه زراره و بکیر است چون آمده که فلیس له آن یدع من یدیه الی المرفقین شیئا که نباید چیزی از دستهای او از مرفق تا نوک انگشتان کنار گذاشته شود این عبارت نهتنها ظاهر است بلکه صریح است که موهای دست هم باید شسته شود چون موها بین مرفق و انگشتان وجود دارد به همین خاطر برخی در تعلیل فرمودند که مو داخل در دست است و باید شسته شود و برخی گفتهاند چون مو از توابع دست است باید شسته شود به هر جهت این متخذ از عبارت امام علیهالسلام است.
قول دوم: واجب نیست شسته شود چون اصالة البرائة جاری است درصورتیکه اجماع نباشد چون شک ما شک در تکلیف است که آیا متوضی مکلف هست موهای دست را بشوید یا نه؟ برائت جاری است.
اشکال: مرحوم محقق ثانی در جامع المقاصد ادعای اجماع بر شستن موی دست کردند لذا اصل برائت جاری نمیشود و مرحوم شیخ انصاری در کتاب الطهاره ادعای اتفاق کردند بر وجوب شستن موی دست. بله از اطلاق ﴿فاغسلوا﴾ میتوان استفاده کرد و هم از اخبار بیانیه که ائمه علیهمالسلام وقتی مسئله شستن دستها را میفرمودند نسبت به شستن موی دست حرفی نزدند و سکوت کردند یعنی شستن موی دست واجب نیست.
جواب استاد: همه فقها از اطلاق ﴿فاغسلوا﴾ استفاده کردهاند که هم صورت و هم دو دست و پوستها شسته شود و اشارهای به مو نکردند منتها در برخی از روایات اشاره به مو شده است و نسبت بهصورت بحث شد که اگر مو پر پشت باشد لازم نیست آب به پوست برسد در اینجا هم صحیحه زراره و بکیر مقید آن اطلاق است چون میفرماید هر چه که ما بین مرفق و انگشتان است باید شسته شود لذا اطلاق ﴿فاغسلوا﴾ نباید برای ما ابهامی ایجاد کند چون ما هم در دست و هم صورت روایت داشتیم پس اینجا نه اطلاقی میماند و نه سکوت اخبار بیانیه لذا نظر ما این است که هم مو و هم پوست دست باید در وضو شسته شود.
امر دوم: شستن پوست واجب است و نباید به شستن موی دست اکتفا شود چون اولاً: اطلاق فاغسلوا دلالت دارد وجوب شستن پوست دست دارد، کلمه ایدی دارد، ثانیاً: اتفاق همه فقهاست که باید دست شسته شود و ثالثاً: که ید بر پوست صدق میکند نه بر مو.اما مخالف در این مسئله مرحوم کاشف الغطاء[1] است که میفرمایند: اگر موی دست پر پشت باشد رساندن آب به پوست دست واجب نیست مثل صورت، ایشان از عموم صحیحه زراره استفاده کردند که کل ما احاط به الشعر فلیس للعباد أن یطلبوه و لا یبحثوا و لکن یجری علیه الماء دلالت دارد که ظاهر مو شسته شود کافی است از شستن پوست دست لذا ایشان بین صورت و دست فرقی نگذاشته بر خلاف فقها، اما اشکال به ایشان:
اشکال اول: این روایت عموم ندارد و مراد از مای موصوله صورت است یعنی کل و جزء جزء نقطه صورت باید شسته شود مگر جایی که مو احاطه کرده مثل ابرو یا محاسن و مصداق ما وجه است به قرینه صدر حدیث که سؤال از صورت است و علت بهاشتباه افتادن ایشان به خاطر دیدن روایت شیخ در تهذیب است که در آنجا دارد کل ما احاط به الشعر فلا یطلبوه و... غافل از اینکه این روایت تقطیع است و کل این روایات در من لا یحضره الفقیه[2] آمده است چون هم صدر و ذیل آمده که صدر سؤال از وجه است الوجه الذی الا أن قال ...
اشکال دوم: اگر فرض کنیم روایت صدوق نبود ولی اینکه میپرسد أرأیت ما احاط به الشعر آیا این سؤال ابتدایی است؟ یا قبل از این سؤال بین روای و امام گفتگوهایی رد و بدل شده است؟ یقیناً سؤال ابتدایی نیست پس خود سؤال قرینه است که قبل از این سؤال مطالبی بیانشده است و قبل از این سؤال آن مطلب در مورد تحدید وجه است و نمیشود به دست سرایت داد.
اشکال سوم: بعد از بیان شستن دستها از جانب امام علیهالسلام به حد مسح سر و پا اشاره شد و اشاره به حد شستن صورت نکردند خود این قرینه میشود که صدر روایت مربوط به شستن صورت است و این احتمال را تقویت میکند که أرأیت سؤال ابتدایی نیست.
فتحصل: بر متوضی واجب است پوست دست را و هم موی دست ولو اینکه پر پشت باشد بشوید.