درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/03/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - دسته دیگر افراد مقطوع الید و حکم وضوی آنها - حکم دست زائد در وضو - صور مسئله و احکام آن)
دسته چهارم از افراد مقطوع الید: آنهایی که دستشان از مرفق قطعشده است یعنی استخوان ساعد از بازو بیرون زده است میدانیم که مرفق از سه استخوان است و آن دو استخوانی که مربوط به بازو است قطعشده است اما مقداری از ساعد به سمت بازو باقیمانده است در این صورت واجب است همان مقدار شسته شود چون از ذراع و ساعد است نه از بازو و عمده دلیل همان روایات صحاح است که در بحث قبل گذشت و دلالت آن این بود که ما بقی از ساعد باید شسته شود اما از بازو شسته نمیشود.
مسئله یازدهم: اگر دستی زائد بر ساعد باشد در وضو چه حکمی دارد؟ دو صورت دارد:
صورت اول: دست زائد پایین مرفق است که باید دست زائد و توابع آن شسته شود توابع زائد یعنی گوشت اضافی؛ و روایات حد شستن از مرفق تا اصابع شامل این صورت میشود.
صورت دوم دست زائد بالای مرفق است که سه فرع دارد:
فرع اول: آن دستی که بالای مرفق رشد میکند اصلی است یعنی هر کاری که با این دست سالم انجام میشود با توابع آن هم استفاده میشود اینجا شستن آن واجب است زیرا اطلاق آیه ﴿فاغسلوا﴾ و اطلاق روایات وجوب غسلِ یدین، آن را شامل میشود.
فرع دوم: آن دست زائد اصلی نیست بلکه میداند که زائد است و کاری از آن برنمیآید اینجا دست اصلی باید شسته شود گر چه مطابق احتیاط آن زائد شسته میشود ولی وجوب ندارد و دلیل آن صدق نکردن ید بر آن زائد است.
فرع سوم: این ید زائد مردد بین اصلی و غیر اصلی است چون برای ما معلوم نشده که آیا از آن کاری برمیآید یا نه؟ اینجا بر مکلف واجب است که از باب احتیاط شسته شود و برای مسح پا با هر دو مسح کند.
اما وجه احتیاط واجب: علم اجمالی است چون علم اجمالی به این است که ید اضافی دست است و برای امتثال علم اجمالی قاعده بر احتیاط و اشتغال است.
إن قلت: ید زائد عیب است و همانطوری که در کالای معیوب خیار عیب جاری است در دست معیوب هم خیار عیب جاری شود یعنی در شستن مخیر است .
قلت: ادله خیار بیع در مبیع امر مسلمی است اما ادله شستن دست اطلاق ادله خیار عیب را در وضو تخصیص میزند به اینکه اولاً: ید زائد عیب نیست و ثانیاً: دو دست است و بهطور مساوی باید شسته شود چون هر کاری که از دست اصلی استفاده میشود از این دست زائد هم برمیآید پس عیب نیست.