درس خارج فقه استاد مهدی احدی
1401/04/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - ادامه ادله مجزی بودن مسمای مسح سر - نظر استاد - شواهد ایشان)
در جلسه قبل روشن شد که برای مسح سر لازم نیست ناصیه را انتخاب کند بلکه اگر یکچهارم را انتخاب کند کافی است و همچنین ثابت شد که مسمای مسح کافی است مثلاً اگر بهاندازه پهنای انگشت مسح بکشد مسح انجام شده است به دو دلیل، اول قرآن بود که نحوه برداشت از آیه ﴿وامسحوا برؤسکم﴾ بیان شد.
دلیل دوم: سنت است که دو صحیحه زراره و بکیر و در هر دو نقل آمده که: ثم قال ﴿وامسحوا برؤوسكم وأرجلكم إلى الكعبين﴾ فإذا مسح بشئ من رأسه، أو بشئ من قدميه ما بين الكعبين إلى أطراف الأصابع فقد أجزأه.[1] که امام علیهالسلام عبارت را مطلق فرمودند بشیء من رأسه و مقید نکرد آن شیء که یک انگشت یا بیشتر یا طول و عرض که چقدر است کشف میشود که مسمای مسح کافی است.
مرحوم سید و بهتبع ایشان برخی از فقها کمتر از یک انگشت را برای مسح کافی دانستهاند چه طولی و چه عرضی.
نظر استاد: اما به نظر ما مجزی نیست و باید بهاندازه یک انگشت را بکشد و بر این مطلب امارات زیادی وجود دارد:
اول: در تمام کتب فتوایی و استدلالی چه از قدما و متأخرین مثل کتاب جُمل سید یا سرائر و مقنعه و ... نوشتهاند که مسح سر و پا چه برای مرد و چه زن به یک انگشت واقع میشود و هو المشهور بین العلمائنا و کسی به اقل من اصبعٍ قائل نشده است. اماریت مال خبر ثقه است و فقهای ما همه ثقه هستند.
دوم: مرحوم شیخ در خلاف ادعای اجماع فرقه یعنی شیعیان کردند که این اجماع سیره عملی شیعه است که حداقل باید یک انگشت باشد.
سوم: مرحوم شیخ طوسی[2] فرمودند که اگر عرض انگشت و طول انگشت بر روی سر کشیده شود ماسح وممسوح گفته میشود اما کمتر از یک انگشت را نمیتوان ماسح و ممسوح دانست
چهارم: شیخ مفید در المقنعه فرمودند که جلوی سر را به مقدار یک انگشت میتوانید مسح کنید و عرض مسح هم باید بهاندازه یک انگشت باشد اما اگر با سه انگشت بسته مسح بشود مستحب است.
بله مرحوم شیخ صدوق از حدیث حماد بن عیسی استفاده کردند که بهاندازه یک بند انگشت مجزی است ایشان روایت حماد را به صورت مرسله -وعن بعض اصحابنا- نقل می کند.[3] اما مرحوم مجلسی و کلینی در کافی این روایت را مسند آوردهاند از جناب حسین.
متن حدیث: محمد بن الحسن، عن المفيد، عن ابن قولويه، عن أبيه، عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن العباس بن معروف، عن علي بن مهزيار، عن حماد بن عيسى، عن بعض أصحابه، عن أحدهما عليهما السلام في الرجل يتوضأ وعليه العمامة قال: يرفع العمامة بقدر ما يدخل أصبعه فيمسح على مقدم رأسه.[4] کسی که عمامه روی سرش است لازم نیست عمامه را بردارد همین اندازه که زیر عمامه انگشت را بکد کافی است اینکه دارد «یدخل اصبعه» این یدخل شامل سر انگشت هم میشود بهاندازه یک بند.
مرحوم شیخ طوسی[5] این حدیث را توجیه کرده است که در حال ضرورت مثل سرما نیازی به برداشتن عمامه نیست و مسح کند. فقهای متأخر مثل مرحوم مجلسی[6] دلالت حدیث را تأویل نکرده و نظر شیخ را رد نمیکنند اما سند حدیث را مخدوش میدانند پس نظر ما همان فتوا شد که مسح کمتر از یک انگشت مجزی نیست.