درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1401/04/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (فصل فی افعال الوضوء - مسح بر موی سر - ادله - روایات مسح بر پوست سر - جمع بین روایات - مسح بر حائل - روایات جواز مسح بر حائل - توجیه فقها - اشکال استاد)

 

امر هشتم: آیا مسح سر برروی مو کافی است و یا اینکه آب باید به پوست سر برسد؟ مرحوم سید سه فرع را مطرح فرمودند:

فرع اول: موی جلوی سر اگر مسح شود کافی است و رسیدن آب به پوست سر واجب نیست چون:

اولاً: مسح بر موی سر، صدق مسح بر جلوی سر می‌کند هم عرفاً و شرعاً صادق است.

ثانیاً: مورد اجماع همه فقهاست چه اجماع محصل و چه منقول.

ثالثاً: کثیری از فقها این حکم را از مسائل ضروری فقه می‌دانند.

رابعاً: روایاتی که مسح ناصیه را کافی می‌دانند قرینه خوبی است که مسح مو کافی است مثل روایت زراره که فرمود و تمسح ببلة یمناک ناصیتک[1] وجه قرینیت دو چیز است:

ناصیه همین جلوی سر است و امام می‌فرماید مسح جلوی سر کافی است

دوم: امام مقید نفرمودند که اگر مو هست و یا نیست مسح آن چگونه است بلکه مطلق فرمودند

نعم: مرفوعه محمد بن یحیی هست، متن حدیث: محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى رفعه، عن أبي عبد الله عليه السلام في الذي يخضب رأسه بالحناء ثم يبد وله في الوضوء، قال: لا يجوز حتى يصيب بشرة رأسه بالماء.[2]

که ظاهر آن این است که مسح سر را بر بشره می‌داند نه مو، سؤال در مورد کسی است که به سرش حنا زده حضرت فرمودند باید آب به پوست سر برسد

فقها بین روایاتی که مسح موی سر را جایز می‌داند و بین روایت مرفوعه جمع عرفی کرده‌اند که منظور از بشره در روایت مرفوعه عام است و خاص به معنای پوست نیست بلکه اعم از پوست و مو است و اتفاقاً در محاورات عرفی بشره عام است مثلاً می‌گویند سر باید شسته شود یعنی مو شسته شود

فرع دوم: اگر موی سر بیش از اندازه بلند باشد خواه این موی سر را بر روی جلوی سر جمع کند یا بر روی ناصیه جمع کند در این صورت مسح بر مو جایز نیست چون بر این موی بلند نه رأس و نه ناصیه صدق می‌کند تا به روایات ناصیه یا رأس عمل شود مثل مرحوم علامه در قواعد دارد که اگر مو بلند باشد یا پیچ خورده باشد و متجاوز از حد سر باشد مسح بر چنین مویی مجزی نیست

فرع سوم: اگر جلوی سر مو ندارد و از اطراف مو را بر جلو می‌ریزند اینجا مسح مو کافی نیست و در حکم مانع است که مسح بر مانع موی سر جایز نیست

امر نهم: مسح بر حائل است که مرحوم سید فروعی مطرح کردند:

فرع اول: مسح بر حائل اگرچه نازک باشد جایز نیست مثل عمامه یا روسری چون صدق مسح نمی‌شود دلیل فقها صحیحه محمد بن مسلم است متن حدیث: وعنه، عن صفوان، عن العلا، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما عليهما السلام أنه سئل عن المسح على الخفين وعلى العمامة فقال: لا تمسح عليهما.[3]

درباره صحیحه آمده است که از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام درباره مسح بر کفش و عمامه پرسیدند حضرت فرمودند لا تمسح علیهما و نهی امام دلیل بر بطلان است و نهی در عبادت مفسد عبادت است و در مرفوعه محمد بن یحیی که گذشت همین مطلب است

نعم دو صحیحه وارد شده و هر دو دلالت بر جواز مسح دارد

اول: صحیحه عمر بن یزید متن حدیث: وبإسناده عن محمد بن علي بن محبوب، عن محمد بن الحسين، عن جعفر بن بشير، عن حماد بن عثمان، عن عمر بن يزيد قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل يخضب رأسه بالحناء ثم يبدو له في الوضوء قال: يمسح فوق الحناء.[4]

دوم: صحیحه محمد بن مسلم متن حدیث: وعنه، عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن ابن أبي عمير، عن حماد بن عثمان، عن محمد بن مسلم، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يحلق رأسه ثم يطليه بالحناء ثم يتوضأ للصلاة، فقال: لا بأس بأن يمسح رأسه والحناء عليه.[5]

که از امام پرسید که مردی سر را تراشید بعد حنا زده و بعد وضو گرفته حضرت فرمودند اشکالی ندارد که سر را مسح می‌کند وسائل ج ۱ ص ۳۲۱ ح ۳ و ۴ باب ۳۸ من ابواب وضو

توجیه فقها درباره این دو روایت:

اول: حمل بر تقیه چون موافق مذهب اهل سنت است.

دوم: حمل بر ضرورت کردند که برداشتن حناء برای او مشقت داشته است

سوم: جمع بین این دو حدیث که منظور خود حنا نیست بلکه رنگ آن هست که اشکالی ندارد

اشکال استاد: از کلمه حناء هرگز رنگ به دست نمی‌آید و حمل برخلاف ظاهر بدون قرینه جایز نیست


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo