درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1401/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (شرایط وضو - طریقه وضو دادن نایب - نظر استاد - عدم نیابت در مسح سرو پا - شرط ترتیب در افعال وضو)

امر چهارم مسئله بیست و سوم: آیا بر نایب واجب است که دست متوضی را بگیرد و با دست ایشان آب را بر اعضای وضوی جاری بکند؟ یا به‌ عنوان اینکه نایب است خودش با دست خودش این متوضی را وضو بدهد که آب را روی دست او بریزد و بر دست او بکشد؟

نظر استاد: وقتی بحث نیابت آمد بر نایب واجب نیست دست منوبٌ عنه را بگیرد و کارهای وضو را با دست او انجام بدهد چون دست، ابزار غسلات و مسحات است و برای دست خصوصیتی نیست لذا اگر با پارچه تری و امثال آن آب را بر روی اعضای وضو جاری کند کافی است اما احتیاط آن است که نایب، دست منوبٌ عنه را بگیرد و به توسط دست او آب را بر اعضای وضو جاری کند به خاطر قاعده میسور به لحاظ اینکه این عمل اقرب و ایسر است اما اینکه اقرب است چون متوضی با دست خودش وضو می‌گیرد و به نسبت خودش اقرب است اما اینکه ایسر است به لحاظ اینکه آب بر اعضای وضو بریزد برای او آسان‌تر است تا دیگری بریزد.

امر پنجم: آیا در مسح سر و پا استنابه جایز است یا نه؟ همه فقها می‌فرمایند خیر کسی که در شستن اعضای وضو نایب می‌گیرد حق نایب در مسح سر و پا را ندارد حال اگر نتوانست مسح کند نایب رطوبت کف دست منوب عنه را می‌گیرد و بر سر و پاهای او می‌کشد چون در مسح دو چیز لازم است یک کشیدن و دوم رطوبت وقتی از کشیدن عاجز است و رطوبت باقی است از رطوبت دست برای مسح او استفاده می‌کند.

شرط دهم (ترتیب در افعال وضو): عمده بحث، دو امر است:

امر اول: اثبات اشتراط و اعتبار ترتیب بین افعال وضو است که اول شستن صورت و دست راست و ...تا آخر، اما بین اجزای آن عضو (سمت چپ و راست و ظاهر و باطن) وضو ترتیب واجب نیست مثلاً آب را از باطن دست زن‌ها جاری می‌کنند و مردها از پشت دست جاری می‌کنند یا هر کدام یکبار روی باطن این دست و یک بار بر روی ظاهر دست دیگر بریزند مشکلی نیست.

دلیل اول (تسالم فقها): صاحب جواهر[1] هم ادعای اجماع محصل و هم منقول و مستفیض نموده است و هم این نقل متواتر است و به حدی که به منزله سنت شده است و غیرقابل تبدیل است و مرحوم شیخ طوسی و ابن ادریس و علامه ادعای اجماع کرده‌اند.

دلیل دوم (روایات): دو طایفه از روایات که صحیح السند هستند بر وجوب ترتیب بین افعال وضو دلالت دارند:

دسته اول: روایاتی که می‌فرمایند بر شما واجب است از ابتدای صورت از رستنگاه و ابتدای دست‌ها از مرفق شروع کنید که از آنها وجوب ترتیب فهمیده می‌شود.

منها: صحیحه زراره، متن روایت: محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، وعن محمد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا، عن حماد بن عيسى، عن حريز، عن زرارة قال: قال أبو جعفر عليه السلام: تابع بين الوضوء كما قال الله عز وجل ابدأ بالوجه ثم باليدين ثم امسح الرأس والرجلين ولا تقد من شيئا بين يدي شئ تخالف ما أمرت به فان غسلت الذراع قبل الوجه فابدأ بالوجه، وأعد على الذراع، وإن مسحت الرجل قبل الرأس فامسح على الرأس قبل الرجل، ثم أعد على الرجل، إبدأ بما بدأ الله عز وجل به.[2]

دسته دوم: روایاتی که ترتیب بین شستن دو دست را واجب می‌کند مثل صحیحه منصور بن حازم، متن روایت: وعنه، عن صفوان، عن منصور بن حازم، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يتوضأ فيبدأ بالشمال قبل اليمين، قال: يغسل اليمين ويعيد اليسار.[3]

امر دوم (حکم اخلال به ترتیب): سید می‌فرمایند اگر از روی جهل به مسئله یا نسیاناً ترتیب را رعایت نکرد و بعد از فراغ از وضو و از بین رفتن موالات متذکر شد این وضو باطل است.

نکته: مرحوم علامه در تذکره این بیان سید را به شخص عامد اختصاص داد که عمداً اخلال به ترتیب بکند اما شخص ناسی وضوی او باطل نیست بلکه شستن را اعاده بکند حتی آنجایی که اعضای وضو مرطوب است و ایشان در کتاب تحریر عکس این مطلب را فرمود که وضوی عامد باطل نیست و اعاده کند شستن را حتی جایی که خشک شده است اما مرحوم سید تفصیل قائل شد که اگر بین اینکه از روی جهل یا نسیان بعد از فراغ از وضو و فوت موالات متذکر شود وضو باطل است اما اگر موالات از بین نرفته باشد وضو باطل نیست و می‌تواند آن عضوی که اشتباه شده را دوباره بشوید.

اشکال استاد به علامه: برای نظر ایشان مدرکی پیدا نکرده‌ایم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo