درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1401/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (شرایط وضو - حکم فراموش کردن موالات - اعتبار نیت در وضو - ادله وجوب نیت - اشکال در ادله)

مسئله ۲۶: اگر کسی موالات را فراموش کرد درصورتی‌که تتابع عرفی از بین رفته باشد وضوی او باطل است چون یکی از شرایط صحت وضو موالات است وقتی شرط صحت فوت بشود مشروط یعنی وضو هم باطل می‌شود حال اگر کسی معتقد است که موالات به معنای خشک نشدن است آنگاه خلاف این اعتقاد برای او روشن شد که موالات به معنای تتابع عرفی است در اینجا اگر تتابع عرفیه نداشت وضوی او باطل است چون موالات از دست رفت و نظر ما این است که مسئله جفاف و عدم آن نباید مطرح شود چون موضوعیتی ندارد بلکه جفاف و عدم آن اماریت دارد و مهم همان تتابع عرفی است.

مسئله ۲۷: اگر هنگام شروع کردن به شستن دست، آب صورت خشک شود اما محاسن بلند شخص هنوز مرطوب است سید می‌فرماید که «ففی کفایتها اشکال» یعنی استفاده کردن از رطوبت محاسن مشکل است اما وجه اشکال: هرگز به رطوبت محاسن بلند یا اطراف صورت، بلل و رطوبت وضو اطلاق نمی‌شود چون خارج از حد عضو وضو است و آب وضو به رطوبتی می‌گویند که در محل اعضای اصلی وضو است به همین خاطر اگر صورت خشک شود و رطوبت محاسن باقی باشد کافی نبودن آن مشکل است.

نظر مشهور: بسیاری از فقها و مراجع عظام تقلید و هو المختار همین نظر را دارند چون در صحیحه و موثقه آمده بود که اگر اعضای وضو خشک شود باید دوباره وضو بگیرد پس درست این است که فالاقوی عدم کفایتها لا مشکل.

شرط دوازدهم (نیت): فصولی در این بحث مطرح می‌شود:

فصل اول: اعتبار نیت در وضو، اما دلیل این است که نیت در وضو شرط صحت وضو است چون وضو با سایر مقدمات نماز ممتاز است، از مقدمات نماز تطهیر بدن و لباس و مکان مصلی و ... است که هیچ‌کدام از این‌ها مشروط به شرط نیت نیست چون عبادت نیست و چیزی که عبادت نباشد نیت در آن شرط نیست اما وضو یکی از مقدمات نماز است که نیت در آن شرط است یعنی بدون نیت وضو صحیح نیست و اثری ندارد و طهارت از حدث نمی‌آورد.

اما ادله مرحوم شیخ طوسی ره[1] :

دلیل اول: اجماع الفرقة یعنی اجماع علمای شیعه.

دلیل دوم: آیه ﴿اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم﴾ تفسیر آیه یعنی فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم للصلاة یعنی اگر کسی بدون قصد وضو برای نماز اعضاء را بشوید او را متوضی نمی‌گویند بلکه غاسل می‌گویند.

دلیل سوم: روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره نیت وارد شده من جمله «الاعمال بالنیات» یا هر مردی به نیت خودش است پس انسان بدون نیت وجود ندارد.

دلیل چهارم: و هو المختار، زمانی که در وضو نیت شود هیچ‌ کسی در صحت طهارت این شخص اختلاف ندارد که این آقا می‌تواند مثلاً مس قرآن بکند و زمانی که نیت نکند هیچ دلیلی بر صحت طهارتش نیست پس این همان ارتکاز متشرعه است که متشرعه وقتی اعضای وضو را می‌شستند نیت وضو می‌کردند.

اشکال استاد بر ادله فوق:

اول: اجماع فوق مخدوش است گرچه برخی اجماع را عمده دلیل می‌دانند مثل سید حکیم چون این اجماع مدرکی است.

دوم: آیه فوق دلالت بر اصل تشریع وضو و کیفیت آن دارد و ظهوری بر نیت در شرط وضو ندارد.

سوم: اما در روایات که اختلاف زیاد است و برخی اشاره کرده‌اند به نفی کمال یعنی وضوی بدون نیت کمال ندارد یعنی ثواب ندارد و اتفاقاً این‌گونه مضمون در روایات زیاد است مثل لاصلاه لجار المسجد و برخی گفته‌اند اشاره به نفی صحت است که غالب استعمالات «لا عمل بلا نیة» این است که عمل بدون نیت صحیح نیست اما اشکال آن این است که تخصیص اکثر لازم می‌آید و قبیح است چون اعمال عبادی کم است اما اعمال توصلی زیاد است که اگر بگوید انما الاعمال بالنیات که عمل صحیح با نیت است اختصاص پیدا می‌کند به اعمال کم عبادی و اعمال دیگر که توصلی است باید خارج شود چون آنها نیت ندارند.


[1] خلاف ج۱ ص۳۲.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo