درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1401/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (شرایط وضو: اقوال درباره نیت رفع حدث یا استباحه در وضو - نظر استاد - ادله قائلین به اعتبار نیت رفع حدث - اشکال به آن - معانی طهور - دلیل استاد)

مسئله ۲۸: سید فرمودند بنا بر اقوی قصد رفع حدث یا استباحه (یعنی اجازه دخول در نماز یا مباح بودن مس قرآن و ...) در وضو واجب نیست، منظور ایشان از علی الاقوی اشاره به پنج قول در مسئله است:

اول: شیخ طوسی[1] و محقق[2] بین نیت رفع حدث و استباحه در وضو حکم به تخییر فرمودند.

دوم: مرحوم‌ حلبی در کافی و قاضی ابن براج در مهذب حکم به وجوب هر دو کردند.

سوم: به مرحوم شیخ طوسی نسبت داده شده است که فقط نیت رفع حدث واجب است.

چهارم: مرحوم سید مرتضی که نیت استباحه واجب است.

پنجم: سید در عروه و اکثر محققین و مراجع عظام فعلی و هو المختار که هیچ‌کدام واجب نیست که دلیل این است که امر ﴿فاغسلوا﴾ فقط مکلفین را به شستن صورت و ... امر می‌کند و مقید به نیت رفع حدث و استباحه نکرده است و مقتضای اطلاق این امر این است که اگر در مقام امتثال شک شود که آیا نیت رفع حدث یا استباحه واجب است یا نه برائت عقلیه واجب است نه قاعده اشتغال چون که وقتی بیان نکرد که من اگر وضوی بدون این دو نیت بگیرم قبیح است من را عقاب کند ضمن اینکه این اطلاق مقامی است و اهل‌بیت علیهم‌السلام سکوت کردند و صحبتی نفرموده‌اند.

برخی از فقها برای اعتبار دو‌ نیت فوق استدلال به صحیحه زراره کردند که اذا دخل الوقت وجب الطهور و الصلاة و لا صلاة الا بطهور.[3]

وجه ظهور اینست که فعل وَجَبَ اسناد به طهور پیدا کرد نه وضو یعنی فرمود وَجَبَ الطهور نه وَجَبَ الوضوء که از این اسناد فهمیده می‌شود که طهور همان رفع حدث و استباحه را می‌گویند پس باید یکی از این دو را قصد کند مثل اینکه مولا به عبد بگوید اطعم اُمّی که مادرم را غذا بده و این عبد کار دیگری انجام بده به او عبد خاطی می‌گویند و اینجا گفت وجب الطهور و عنوان مشخص شد.

اشکال استاد: طهور سه معنا دارد:

اول: طهور در اصطلاح به معنای «الطاهر فی نفسه و المُطهِّر لغیره» است که اسناد وَجَبَ به طهور در این معنا می‌فهماند که اصل وضو هنگام داخل شدن وقت، واجب می‌شود اما اینکه این وضو مبیحه است یا رافعه هست یا نه؟ این روایت لسان ندارد و ساکت از این حرف است.

دوم: طهور یعنی «ما یُتطهر به» است که آب و خاک است که در این فرض باید کلمه استعمال در تقدیر گرفته‌ شود یعنی وجب استعمال الطهور چون اسناد به آب و خاک پیدا کرده است مثل یحرم الخمر که خود خمر که حرام نیست بلکه یحرم استعمال الخمر یا آیه ﴿حُرمت علیکم المیتة و الدم﴾ که اکل در تقدیر است حرمت اکل المیتة و الدم بنابراین معنا حدیث دلالت بر نیت رفع حدث و اباحه ندارد بلکه حدیث دلالت بر استعمال آب برای وضو است اگر آب موجود باشد و اگر نباشد استعمال خاک برای تیمم لازم می‌شود.

سوم: معنای اسم مصدری است یعنی طهارت که اشاره دارد که اصل طهارت که مسبب از غسلین و مسحین است زمانی که وقت نماز برسد واجب است لذا هیچ اشاره‌ای به رفع حدث یا استباحه ندارد و فقط ظهور روایت در کیفیت وضو و اصل تشریع طهارت است.

اما معنای وجب: یا وجوب غیری و مقدمی است یا ارشادی است که اگر کسی وجوب را مقدمی و غیری بداند وجب الطهور به معنای وجوب مقدمی است و اگر کسی وجوب را ارشاد برای شرطیت وضو برای نماز بداند کما هو الحق، وجوب ارشادی است، همان‌طوری که نواهی ارشاد به مانعیت صلات است مثل منع از خنده در نماز که ارشاد به قاطع نماز است یا مثل لا تستدبر.

دلیل: اوامر نفسی آن اوامری است که قصد قربت می‌خواهد و در اوامر نفسی داعویت و بعث است اما در اوامر ارشادی و غیریه داعویت و بعث نیست بلکه ما را به شرطیت یا جزئیت شیء راهنمایی می‌کند.


[1] مبسوط ج۱ ص۱۹.
[2] معتبر ص۳۶.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo