درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1401/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (شرایط وضو - ادله مشهور در مسئله جلسه قبل)

اجمال مسئله ۴۱ این بود که اگر دو‌ وضو بگیرد و بعد از هر وضویی نماز بخواند و بعد از یکی از این وضوئین، حدثی اتفاق بیفتد و نمی‌داند بعد از وضوی اول بوده یا دوم فرمودند که اگر آن دو نماز از نظر تعداد مختلف بودند باید هر دو نماز را اعاده بکند که عدد نماز ظهر چهار رکعت است و هکذا.

إن قلت از آقای خویی ره: به‌جای قاعده اشتغال، استصحاب بقای طهارت اُولیٰ تا زمان صلاة اُولیٰ جاری می‌شود یعنی مثلاً وضوی اول تا زمان مغرب بود و تا زمان خواندن نماز مغرب باقی بوده است چون تاریخ نماز اول معلوم هست ‌و این حدث ما بین وضوئین بوده و ما یقین داریم به وضوی اول چون می‌دانیم وضو را صحیح گرفته اما شک در استمرار طهارت است که مثلاً تا زمان نماز اول که مغرب است ادامه دارد یا نه؟ و شک به این خاطر است که احتمال دارد بین وضوی اول و دوم حدثی رخ داده باشد اینجا استصحاب بقای وضوی اول و حکم به صحت نماز اول می‌شود.

قلت: علم اجمالی به نقض یکی از دو وضو به توسط حدث داریم و این علم اجمالی مانع از جریان بقای استصحاب طهارت می‌شود چون مکلف اجمالاً می‌داند یکی از دو یقین ایشان نقض شده که اگر بخواهیم نماز اول حکم به صحت شود ترجیح بلا مرجح می‌شود بلکه اگر استصحاب بقای طهارت تا نماز اول جاری شود و اعاده نشود مخالفت احتمالیه لازم می‌آید چون احتمال است که این نماز باطل باشد و در مخالفت احتمالیه قاعده احتیاط جاری می‌شود چون نیاز به احراز یقین تفصیلی هست و قاعده اشتغال یقین تفصیلی را ایجاد می‌کند.

جهت سوم: اگر دو نماز در عدد مختلف نبودند و یکی بودند مثلاً هر دو نماز چهار رکعتی بوده است در اینجا سید فرمودند که یک نماز می‌خواند اما نیت را معین نمی‌کند بلکه مافی الذمه می‌خواند یعنی همان نیت رجاء که امید است که واجب واقعی انجام شده باشد که اگر آن دو نماز جهریه بود یک نماز جهر و همین طور اخفاتی چون معلوم اجمال ما در یک نماز منطبق می‌شود و انطباق قهری است.

جهت چهارم: موردی که با یکی از وضوها نماز جهریه و دیگری اخفاتیه خواند که مشهور فقها فتوای به تخییر داده‌اند که مخیر است بین جهر و اخفات، مرحوم خویی[1] معتقدند که نماز دوم باید اعاده بشود که اگر جهری بود جهراً خوانده و همین طور اخفات چون نماز اول را به خاطر استصحاب بقای وضو می‌فرماید صحیح است.

اما دلیل مشهور سه روایت است:

روایت اول: از موثقه علی ابن اسباط، متن روایت: محمد بن الحسن باسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن الحسن بن علي الوشاء، عن علي بن أسباط، عن غير واحد من أصحابنا، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «من نسي من صلاة يومه واحدة ولم يدر أي صلاة هي صلى ركعتين وثلاثا وأربعا».[2] (نکته: اگر راوی اسم کسی را که از او شنیده نقل نکند آن حدیث مرسله است اما اگر از چندین نفر شنید نمی‌تواند اسم همه را ببرد و می‌گوید عن غیر واحد با اینکه این حدیث مرسله است اما از اعتبار ساقط نمی‌شود) کسی که یک نماز را فراموش کرد و نمی‌داند کدام است حضرت فرمودند یک نماز دو و سه و چهار رکعتی بخواند.

وجه استدلال: حضرت به‌جای اینکه بفرمایند یک چهار رکعتی را تکرار بکن؛ فرمودند یک دو رکعتی و سه و چهار بخواند با وجود اینکه احتمال دارد آن نمازی که از دست رفته نماز جهریه یا اخفاتی باشد همین‌که امام علیه‌السلام دستور به تکرار نفرمودند دلیل بر این است که در دوران بین اخفات و جهر تخییر جاری است.


[1] التنقیح ج۵ ص۱۲۰.
[2] وسائل ج۵ ص۳۶۵ ح۱ باب۱۱ از ابواب قضاء الصلاة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo