درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: كتاب الطهارة/الأغسال /غسل الجنابة/ الدرس 10

 

( فصل فی الاغسال - فرقی بین قلت و کثرت و یا شهوت و عدم شهوت در خروج منی در وجوب غسل نیست - روایات و تأویلات آن - اشکالات بحث - نظر استاد )

امر دوم : بین قلةالمنی با کثرة آن فرقی نیست لذا سید ره در عر‌ه نوشتند که حتی به اندازه سر سوزنی باشد ، با این بیان اشاره کردند که جنابت از خروج منی حاصل می شود چه کم و چه زیاد باشد دلیل اطلاق روایات است که مدار وجوب غسل خارج شدن منی است و خارج شدن آن بر قلة المنی صدق می کند و کثرة شرط جنابت نیست و قلت هم مانع جنابت نیست

برخی از روایات مثل صحیحه معاویة بن عمار ، متن روایت : وبإسناده عن محمد بن علي بن محبوب، عن العباس، عن عبد الله بن المغيرة عن معاوية بن عمار قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل احتلم فلما انتبه وجد بللا قليلا. قال: ليس بشئ إلا أن يكون مريضا فإنه يضعف فعليه الغسل.[1]

این روایت قلة را عامل غسل جنابت نمی داند که از امام صادق علیه السلام پرسید مردی محتلم شد یعنی خواب دید وقتی بیدار شد رطوبت کمی را دید حضرت فرمودند لیس بشیی یعنی وظیفه ای ندارد و غسل جنابت نمی خواهد مگر که ایشان مریض باشد و آب کم او بخاطر بیماریش باشد ، این روایت صریحا دلالت دارد که رطوبت کم موجب غسل نیست چون حضرت فرمود لیس بشیی

جواب استاد : این صحیحه درباره رطوبت مشتبه است بلل مشتبه ، چون مقدار کمی را شک می کند که آیا منی است که اگر باشد باید متعارف خارج شود یا منی هست اما چون بیمار هست برای بیماری کم خارج شده است یا اصلا منی نیست در اینجا که این رطوبت بخاطر کمی که مشتبه به منی و غیر آن شود غسل واجب نیست ، لیس بشیی یعنی لا یحکم بکونه منیّا و منظور از احتلم خروج منی نیست بلکه در خواب مواقعه دیده است

امر سوم : در حصول جنابت با خارج شدن منی فرقی بین اینکه منی با شهوت یا بدون آن خارج شود نیست و با وطی یا بدون آن خارج شود ، نیست جماعتی از فقها ادعای اجماع کرده اند و مرحوم علامه در معتبر و شهید در ذکری ادعای اجماع مسلمین کرده اند اما مالک و ابی حنیفه و احمد خروج منی با شهوت را موجب غسل واجب دانسته اند اما بدون شهوت را عامل غسل نمی‌دانند لذا این مذاهب ثلاثه با اجماع مسلمین مخالفت کرده اند.

در روایات ما آثاری از این حرف عامه هست که اتفاقا صحیحه است، محمد بن الحسن بإسناده عن علي بن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليه السلام قال: سألته عن الرجل يلعب مع المرأة ويقبلها فيخرج منه المني فما عليه؟ قال:إذا جاءت الشهوة ودفع وفتر لخروجه فعليه الغسل، وإن كان إنما هو شئ لم يجد له فترة ولا شهوة فلا بأس. [2] ورواه علي بن جعفر في كتابه نحوه إلا أنه قال: فيخرج منه الشئ. قال الشيخ: يعني إذا اشتبه على الانسان فاعتقد أنه مني فإنه يعتبره بوجود .

فرمودند اگر این کارها موجب شهوت او شود و منی را با شهوت خارج کند بر او غسل است اما اگر شیی لم یجد له فترة. ... که برای او فاصله ای و شهوت نبود تکلیفی ندارد و این صحیحه صریح است که خروج منی با شهوت غسل واجب می شود.

اما تاویلات حدیث فوق :

    1. حمل اول : از شیخ حر عاملی ره و مستمسک : حمل بر تقیه می شود چون موافق عامه است.

اشکال استاد : مخالفت عامه در صورتی از مرجحات است که تعارض خبرین باشد اما اینجا تعارضی نیست مثلا اگر روایتی می آمد که خارج شدن منی بدون شهوت را موجب غسل می دانست با این صحیحه تعارض می کرد لذا دلیلی بر حمل تقیه نیست.

تنها راه این است که ما روایات مطلقه ای داریم که دلالت دارند که هرگاه منی خارج شد غسل واجب است این مطلق است یعنی چه باشهوت و چه بدون آن و چه با مجامعت و چه بدون آن باشد و صحیحه علی ابن جعفر خاص است یعنی خروج منی با شهوت منظور است اینجا صحیحه قید می زند آن روایت مطلقه را وقتی این قاعده جاری شود محلی برای حمل تقیه باقی نمی ماند.

سوال چرا شما این حمل مطلق بر مقید را انتخاب نمی کنید و فتوا بدهید اما می گویید منی چه با شهوت و چه بدون آن باشد غسل واجب می شود.

جواب : چون مشهور از این صحیحه اعراض کرده اند و این روایت لا حجت می شود و تعارض بین حجت و لا حجت برقرار نمی شود مضافا که روایت مطلقه مرجچ دارد و آن اجماع فقها و مسلمین است لذا مخصص ما بدون دلیل است و توان مخصصیت ندارد.

    2. حمل دوم : شیخ در استبصار[3] و صاحب معالم درمنتقی الجمان ج ۱ص ۱۷۲ فرمودند

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo