درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: كتاب الطهارة/غسل الجنابة /الدرس 13

 

( فصل فی الاغسال - آیا تفحص در صفات منی لازم است یا نه ؟ اقوال - ادله )

امر هشتم : آیا تفحص و اختبار به صفات منی معتبر است یا نه ؟ یعنی اگر شک شود که این آب خارج شده منی است یا نه باید صفات منی را تفحص کند یا نه ؟ اینجا باید تفحص کند که صفت دفق و فتور و شهوت داشته یا نه ؟ که اگر این سه صفت را داشت منی است و اگر یکی از این سه را نداشت منی نیست مگر اینکه برای او یقین حاصل شود که این آب منی است اما در زن اجتماع دو صفت یکی شهوت و سست شدن بدن لازم است ، توضیح این متن مبتنی بر جهاتی است :

جهت اول : شک می کند که این آب خارج شده بول است یا منی آیا فحص واجب است یا نه ؟ دو قول است

اول : سید ره و عده ای که واجب است فحص کند

دوم : فحص واجب نیست چون شبهه موضوعی است و به اعتبار شک ، اصل جاری شده فرق دارد چون :

تارة : شک می کند که این آب خارج شده منی است یا وذی و قبل از خروج آن با وضو بوده اینجا می تواند استصحاب بقای طهارت یا عدم خروج منی بکند چون حالت سابقه پاک بوده است

اخری : شک می کند که این شیی خارج شده منی است یا بول که دوران امر بین حدث اکبر و اصغر است که اگر امتثال تفصیلی ممکن بود واجب است و اگر ممکن نبود امتثال اجمالی انجام دهد یعنی احتیاط بکند

جهت دوم : این صفت ثلاثه جنبه اماریت دارد و طریق به رسیدن خروج منی است و موضوعیت ندارد لذا منوط به اینها نیست اما این موارد صفات غالبی است بسیاری از فقها درباره همین چند صفت اختلاف نظر دارند که از این اختلاف بدست می آید که این صفات جنبی موضوعیت دارد [1] ، مرحوم محقق حلی در مختصر النافع [2] فرمودند منی فقط با شهوت و فشار است مرحوم علامه در قواعد الاحکام[3] فرمودند که با شهوت و سستی است و کثیری از علمای امامیه فقط به شهوت اکتفا کردند این اختلاف فقها دلیل بر اماریت این صفات است فقط ابن ادریس در سرائر[4] و هو المختار فرمودند که ملاک در جنابت علم به خروج منی است نه اماریت این صفات که اگر اشتباه شد آن صفات اماریت دارند

جهت سوم : اگر کسی بیمار بود و خارج شدن منی با فشار در اثر بیماری ممکن نیست اینجا دو صفت باشد کافی است و آن با شهوت و سست شدن بدن است و زن هم حکم مریض دارد و لذا کسی که سالم است مدار بر شهوت و دفع است اما سستی ملازم با شهوت است گرچه مخالفت کردند مثل آقای گلپایگانی ره که اگر دفق با یکی از شهوت و فتور باشد کافی است و فقط در زن شهوت کافی است و همچنین در مریض شهوت کافی است

مرحوم اقای خویی ره در زن خصوص شهوت را کافی نمی داند بلکه شهوت با سستی را لازم می دانند و مرحوم امام ره شهوت را در زن و بیمار لازم می دانند اما احتیاط این است که هم شهوت و سستی باشد خصوصا در زن

نظر استاد : حق این است که درباره مریض و سالم و زن باید مراجعه به روایات کرد ، روایات چند دسته اند :

دسته اول هم شهوت و دفق و فتور را اماره برای شناخت معتبر می دانند و هر سه باید باشد که اگر یکی نباشد حکم به جنابت نمی شود مثل صحیحه علی بن جعفر از موسی بن جعفر علیه السلام که گذشت

دسته دوم : روایاتی که شهوت را به تنهایی طریق می دانند و آن دو تا را لازم نمی دانند و لذا اگر مردی سالم است باید با دفق باشد اما اگر مریض است نیازی به دفق نیست مثل صحیحه عبد الله بن یعفور : وعنه، عن العباس، عن عبد الله بن المغيرة، عن حريز، عن عبد الله بن أبي يعفور، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له: الرجل يرى في المنام ويجد الشهوة فيستيقظ، فلا يجد شيئا، ثم يمكث الهوين بعد فيخرج، قال: إن كان مريضا فليغتسل وإن لم يكن مريضا فلا شيء عليه، قلت: فما فرق بينهما؟ قال: لأنّ الرجل إذا كان صحيحا جاء الماء بدفقة قوية، وإن كان مريضا لم يجيء إلا بعد".[5]

این روایت دلالت می کند که شهوت هم برای مریض و سالم قرینه باشد اما انسان سالم غیر از شهوت ، فشار لازم دارد پس هر دو در شهوت طریقیت دارند و همچنین صحیحه زراره قال: إذا كنت مريضا فأصابتك شهوة فإنّه ربّما كان هو الدافق، لكنّه يجيء مجيئا ضعيفا، ليس له قوة لمكان مرضك ساعة بعد ساعة، قليلاً قليلاً، فاغتسل منه".[6]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo