درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: كتاب الطهارة/غسل الجنابة /موجبات الغسل/ الدرس 21

 

فرع 8 و مسألة 1

فرع هشتم :اگر در دبر خنثی وطی شود هم فاعل و مفعول باید غسل کنند اما اگر در قبل خنثی وطی شود در صورتی که منی از واطی خارج شود بر او غسل واجب می شود مگر اینکه از خنثی هم منی خارج شود.

دلیل اینکه وطی در دبر خنثی سبب جنابت است اما در قبل سبب جنابت نیست این است که دبر یک حقیقتی است که تکوینی و غیر قابل انکار است لذا روایتی که ادخال در دبر را موجب غسل می دانند شامل دبر خنثی هم می شود و عنوان دبر صدق می کند اما ادخال در قبل خنثی موجب غسل نیست چون احتمال می رود که ایشان مرد باشد و قبل عضو زائدی باشد لذا ادخال در مطلق سوراخ موجب غسل نمی شود

مرحوم علامه در تذکره فرمودند که اگر به قبل خنثی هم دخول شود غسل واجب است به خاطر اطلاق حدیث إذا التقی الختانان

جواب : حدیث از قبل خنثی انصراف دارد چون قبل خنثی عضو زائد است و شامل عضو اصلی می شود.

فرع نهم : اگر خنثی به مردی یا زنی دخول کند فقط غسل به خنثی واجب است دلیل دو صورت دارد

اول: دلیل اینکه خنثی باید غسل کند اما آن مرد غسل ندارد این است که احتمال داده می شود که این خنثی زن باشد و یا اینکه مرد باشد لذا برای ما مرد و زن بودن او ثابت نشده است و چون خود ایشان بر دبر یا قبل کسی دخول کند صدق عنوان ادخال شده اینجا باید غسل کند

دوم : در هر دو فرض یا خنثی مرد یا زن است که اگر زن باشد واطی صدق نمی کند لذا به آن مفعول موطوئه گفته نمی شود و اگر مرد باشد ممکن است حمل بر عصو زائدی شود لذا اگر عضو زائدی دخول در مرد یا زن شود آن زن و مرد غسل ندارد.

مساله اول : اگر کسی در لباسش منی ببیند سه صورت دارد

    1. صورت اول : یقین دارد که از خودش است و یقین دارد که بعد از انزال غسل نکرده اینجا هم غسل واجب است و هم باید نمازها را قصا کند چون یقین و علم حجیت ذاتی دارد و تصرف یا عدم تصرف شارع وارد نیست اما اگر نمازهایی که احتمال می دهد که قبل از خارج شدن منی خوانده بود و یقین ندارد که آن نمازها را بعد از خروج منی خوانده است اینجا قضا لازم نیست.

دلیل اول : قاعده فراغ است اما این قاعده دز شک اجزا و شرایط جاری می شود نه در اصل نماز چون اینجا نمی داند که آیا نمازش بعد یا قبل از خروج منی است که اینجا قاعده فراع جاری نیست.

دلیل دوم : استصحاب طهارت است نتیجه آن این است که زمانی که نماز ها را می خوانده منی از او خارج نشده بلکه خروج منی بعد از نماز ها است و این استصحاب تاخر حادث است.

دلیل سوم : اصالت البرائه است و هو المختار چون شک در تکلیف است که آیا مکلف به قضای نمازها است یا نه ؟ و چون قضا به امر جدید است ( اقض ما فات ) شک دارد که آیا اقض ما فات او را شامل می شود یا نه ؟ که برائت جاری می شود

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo