درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/غسل الجنابة /الدرس 37

 

( فصل فی الاغسال- حرمت مس اسم خدا برای جنب - روایات - وجوه رفع تعارض)

امر دوم از محرمات بر جنب : دست زدن به اسم خدا و اسماء و صفاتی که اختصاص به خدا دارد می باشد در باب وضو بحث شد که ما هیچ دلیلی مثل روایت یا آیه یا اجمال تعبدی بر حرمت دست زدن به اسم خدا بدون وضو نداریم و اگر فقهای عظام امر به طهارت از حدث اصغر دادند بخاطر صدق عنوان هتک حرمت است که باید خدا را تکریم و بزرگ دانست که تکریم خدا بدون وضو صادق نیست؛ اما در اینجا از ضروريات مسلمین است حتی در کلام عامه تعبیر به کراهت شده اما علمای عامه گفتند که منطور ما از کراهت همان حرمت است

اما روایات در این بحث:

منها موثقه عمار بن موسی : محمد بن الحسن، عن المفيد، عن أحمد بن محمد، عن أبيه، عن محمد بن يحيى، وأحمد بن إدريس جميعا، عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن أحمد بن الحسن ابن علي بن فضال، عن عمرو بن سعيد، عن مصدق بن صدقة، عن عمار بن موسى، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لا يمس الجنب درهما ولا دينارا عليه اسم الله الحديث. [1] که ظاهر لا یمس گر چه از نظر ادبی نفی است و نهی نیست اما ظاهرش انشاء است

منها موثقه اسحاق بن عمار : وبإسناده عن محمد بن علي بن محبوب، عن محمد بن الحسين، وعلي بن السندي، عن صفوان بن يحيى، عن إسحاق بن عمار، عن أبي إبراهيم عليه السلام قال: سألته عن الجنب و الطامث يمسان أيديهما الدراهم البيض؟ قال: لا بأس. [2]

که به جنب اجازه داده که درهم و دینار ضرب شده به اسم خدا را مس کند ( از امام کاظم عليه‌السلام در روایات تعبیر به عبد صالح و ابی ابراهیم شده است ) طامث یعنی حائض.

اما جمع بین دو روایت فوق :

اول : موثقه عمار حمل بر کراهت می شود

دوم : بین آنها تعارض واقع نشده چون موضوع متعدد ست موضوع موثقه عمار دست زدن به اسم خدا اما موضوع موثقه اسحاق بن عمار مطلق درهم است و شامل جای خالی و گوشه هایی که اسم خدا ندارد می باشد لذا در ذهن سائل بوده که آنجایی که خالی است را نمی شود مس کرد امام رفع توهم کردند و معنی حدیث از لا باس یعنی دست زدن به طبیعت دینار اشکالی ندارد که طبیعتش افرادی دارد یک فرد آن اسم خدا دارد اما بقیه فردها که اسم خدا ندارد دست زدن به آن مانعی ندارد

سوم : شیخ طوسی ره در تهذیب[3] نوشتند که منظور از لا باس حمل می شود در جایی که درهم سفید مسکوک به اسم خدا نیست و منظور از حرمت مس جایی است که مسکوک به اسم خدا است

چهارم : از شیخ انصاری ره در کتاب الطهاره : لا باس اشاره به مس کردن جاهایی است که نوشته نشده اما جایی که نوشته شده مس کردن آن حرام است

اما بررسی سایر روایات:

منها : قال المحقق: وفي كتاب الحسن بن محبوب، عن خالد، عن أبي الربيع عن أبي عبد الله عليه السلام في الجنب يمس الدراهم و فيها اسم الله و اسم رسوله؟ قال: لا بأس به ربما فعلت ذلك. [4]

مرحوم محقق در معتبر از کتاب حسن بن محبوب از خالد بن جرید نقل کرد درباره خالد و ابی ربیع فقها و محدثین مضطرب شدند مرحوم اقای خویی ره در رجال این دو نفر را مدح و موثق دانسته ولی در کتاب فقه خودش تضعیف کرده و علتش این است که چون اینکه برخی گفته اند حسن بن محبوب از اصحاب اجماع است و از غیر ثقه نقل نمی کند مخدوش است چون ما دلیلی نداریم بر اینکه هر چه حسن بن محبوب نقل می کند موثق است لذا با اینکه از اصحاب اجماع است از شخص مجهول الحال یا ضعیف چیزی نقل کند قبول نمی کنیم.

اشکال استاد به اقای خویی ره :

اولا : حسن بن محبوب چندین کتاب دارد مثل کتاب مشیخه یعنی روایانی که مستند اند و آن روایاتی که مستند هستند اسم آنها را آورده مثلا طریق فلانی مستند است اتفاقا اجازات نقل هم در آنجا است و طرق متعددی را شیخ طوسی ره در کتاب الفهرست از حسن بن محبوب نام می برد که هیچکدام ضعیف نیست

ثانیا : این متن که در صحیحه اسحاق بن عمار آمده محقق از جامع بزنطی نقل کرده و ما در جلسه قبل از شهید در کتاب ذکری نقل کردیم و جواب دادیم پس لا بأس انما فعلا دلک فقط از کتاب حسن بن محبوب هم نقل نشده است

اما نفی تعارض ( یعنی اصلا تعارضی نیست ) از این روایات به وجوهی است :

اول : روایت ابی الربیع و جامع بزنطی شیخ طوسی را اعراض کرده‌اند و به این روایات تمسک نمی شود و تعارضی واقع نمی شود

دوم : ما مناسبت موضوع و حکم را در نظر می گیریم روایت موثقه عمار کلمه علی دارد و علی به معنای استعلاء است یعنی جنب دست را بر روی اسم خدا بگذارد حرام است اما در روایت بعدی علی ندارد بلکه امام فرموند لا باس و منظور امام اشاره به آن موضع خالی است نه آن موضع مکتوب که اگر کسی نفس اسم جلاله را در حال جنابت مس کند کار حرام کرده پس این دو روایت تعارضی ندارند که هر دو می گوید اگر نفس اسم جلاله مس شود حرام است

سوم : قاعده ای در جمع دلالی داریم که رفع ید از ظاهر هر یک از متعارضین با نص متعارض دیگر می کنیم که لا باس ظاهر در اباحه و نص در جواز اما لا یمس ظاهر در حرمت و نص عدم محبوبیت است و رفع ید از ظاهر حرمت به سبب نص لا باس و حمل می کنیم موثقه عمار مو‌سی را بر کراهت و این جمع دلالی در صورتی است که تعارض را بپذیریم و الا اگر تعارض را قبول نکنیم دیگر نیازی به این جمع دلالی نیست لذا آنچه صاحب عروة الوثقی در اینجا نوشته را کاملا قبول داریم که دست زدن جنب به اسم خدا و سایر صفات مختص خدا حرام است

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo