درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/غسل الجنابة /کیفیة الغسل/ الدرس 58

 

امر ششم : سوراخی که در بینی و گوش هست در زمان شستن بدن لازم نیست شسته شود چون این دو مورد از بواطن است و حکم به وجوب غسل نفیا و إثباتا و وجودا وعدما دائر مدار شستن ظاهر بدن است نه باطن آن ؛ منظور از نفیا و إثباتا مرحله صدق شستن بدن است که ملاک در صدق شستن ظاهر بدن است که ادله آن گذشت

امر هفتم : کیفیت غسل ترتیبی است که اموری بیان می شود

    1. اول : بین سر و گردن و بدن ترتیب لازم است که اول سر و گردن و بعد بدن است و دلیل هم شهرت عظیمه مسلمه و هم اجماع و روایات صحیحه و حسنه و موثقه است

منها صحیحه زراره : وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن حماد بن عيسى، عن حريز، عن زرارة قال: قلت: كيف يغتسل الجنب؟ فقال: إن لم يكن أصاب كفه شئ غمسها في الماء، ثم بدء بفرجه فأنقاه بثلاث غرف، ثم صب على رأسه ثلاث أكف، ثم صب على منكبه الأيمن مرتين، وعلى منكبه الأيسر مرتين فما جرى عليه الماء فقد أجزأه. [1]

که با کلمه ثم عطف شده که اول سر بعد بدن شسته شود و ثم برای تراخی است یعنی ترتیب واجب است

منها صحیحه محمد بن مسلم : محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، وعن محمد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا، عن صفوان بن يحيى، عن العلا بن رزين، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما عليهما السلام قال: سألته عن غسل الجنابة، فقال: تبدأ بكفيك فتغسلهما، ثم تغسل فرجك، ثم تصب على رأسك ثلاثا، ثم تصب على سائر جسدك مرتين، فما جرى عليه الماء فقد طهر. [2]

إن قلت : این صحیحه فوق مشتمل بر برخی از موارد مستحب مثل شستن دست و آلت و ... است و هرگز حدیث وجوب ترتیب غسل را نمی رساند چون در کنار آن اشاره به برخی از مستحبات غسل جنابت است

قلت : قرینه دو قسم است داخلی و خارجی که ذکر برخی از مستحبات در متن حدیث قرینه داخلی است اما نمی تواند ظهور حدیث را از وجوب غسل ترتیبی بردارد چون قرینه خارجیه داریم که این موارد مستحبی که ذکر شده هیچ وجوبی ندارد چه حضرت می فرمودند و نمی فرمودند فرقی نداشت و هدف حضرت آن ترتیبی است که امام فرمودند که اول سر و بعد بدن شسته شود.

منها : موثقه سماعه ،وعنه، عن أخيه الحسن، عن زرعة، عن سماعة، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إذا أصاب الرجل جنابة فأراد الغسل فليفرغ على كفيه وليغسلهما دون المرفق، ثم يدخل يده في إنائه، ثم يغسل فرجه، ثم ليصب على رأسه ثلاث مرات ملا كفيه، ثم يضرب بكف من ماء على صدره، وكف بين كتفيه، ثم يفيض الماء على جسده كله، فما انتضح من مائه في إنائه بعد ما صنع ما وصفت فلا بأس. [3] ( ملأ کفیه یعنی پر آب ) ،

مشکل روایات دیگری است که غسل ترتیبی را واجب نمی دانند که دو قسم اند و برخی نص اند و ترتیب را لازم نمی دانند و برخی به اطلاق اند یعنی مقید به ترتیب نشده است

منها : وبإسناده عن الحسين بن سعيد، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم قال: كان أبو عبد الله عليه السلام فيما بين مكة والمدينة ومعه أم إسماعيل فأصاب من جارية له فأمرها فغسلت جسدها وتركت رأسها، وقال لها: إذا أردت أن تركبي فاغسلي رأسك، ففعلت ذلك فعلمت بذلك أم إسماعيل فحلقت رأسها، فلما كان من قابل انتهى أبو عبد الله عليه السلام إلى ذلك المكان فقالت له أم إسماعيل: أي موضع هذا؟ قال لها: هذا الموضع الذي أحبط الله فيه حجك عام أول . [4]

این روایت یک قضیه ای را نقل می کند و آن صحیحه هشام بن سالم است که امام صادق علیه السلام در سفر مکه و مدینه ، ام اسماعیل همراه حضرت بود و کنیزی هم با امام بود و حضرت با کنیز مجامعت کردند و این کنیز بدن را شست و سر را نشست و حضرت گفتند که جاریه سرت را بشور و این کار را انجام داد و حج را انجام دادند و برگشتند

این حدیث نشان می دهد که اگر ترتیب واجب بود امام اول می فرمودند سر را بشوید بعد بدن و این را نفرمودند

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo