درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1402/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/غسل الجنابة /کیفیت ترتیب/ الدرس 59

 

(فصل فی الاغسال - ادله عدم وجوب ترتیب در غسل جنابت - اشکالات بحث )

بحث در این بود که روایات دیگری نصا و اطلاقا بر عدم وجوب ترتیب در غسل وارد شده است یکی از آن روایات صحیحه هشام بن سالم است که امام صادق علیه السلام به کنیزی که بدن خود را شسته بود امر کرد که سر را بشوید کافی است، معلوم می شود که ترتیب لازم نیست مرحوم شیخ طوسی ره در تهذیب الاحکام[1] و شیخ یوسف بحرانی در الحدائق الناظرة [2] و صاحب جواهر در جواهر[3] و مرحوم شیخ حر عاملی ره در وسائل[4] ج ۱ ص ۵۰۷ از ابواب جنابت اشاره دارند به اینکه به این حدیث نمی توان اعتماد کرد و فتوا داد چون همین هشام بن سالم این قضیه را طبق صحیحه محمد بن مسلم برعکس نقل کردد و شیخ حر عاملی در ص ۵۰۸ باب ۲۹ از ابواب جنابت حدیث را ذکر کردند

وقال الشيخ في التهذيب:" قَدْ وَهَمَ الرَّاوِي فِيهِ وَاشْتَبَهَ عَلَيْهِ، لِأَنَّهُ لَا يَمْتَنِعُ أَنْ يَكُونَ قَدْ سَمِعَ أَنْ يَقُولَ لَهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) اغْسِلِي رَأْسَكِ، فَإِذَا أَرَدْتِ الرُّكُوبَ فَاغْسِلِي جَسَدَكِ، فَاشْتَبَهَ عَلَى الرَّاوِي فَرَوَى بِالْعَكْسِ مِنْ ذَلِكَ، وَالَّذِي يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ أَنَّ هِشَامَ بْنَ سَالِمٍ رَاوِيَ هَذَا الْحَدِيثِ قَدْ رَوَى مَا قُلْنَاهُ"[5]

و در این حدیث ترتیب سر قبل از بدن را واجب دانستند لذا فرمود اغسلی رأسک و بعد فاغسلی جسدک که این دو امر تصریح بر وجوب ترتیب در غسل است لذا مرحوم شیخ طوسی ره در تهذیب فرمود که کسی که این حدیث را نقل کرده درست نفهمیده لذا برعکس نقل کرد چون هشام بن سالم نمی تواند دو حدیث نقل کند که ماجرا یکی باشد اما در یک حدیث ترتیب لازم باشد و در حدیث دیگری لازم نباشد و شیخ حر عاملی ره فرمودند دو توجیه دیگر هست اول اینکه که امکان دارد روایت حمل بر تقیه شود و شاید اشتباه راوی نباشد و امام علیه السلام در دو جلسه بیان کردند و در یک جلسه منافق بوده است و جهت دیگر که در روایت دوم کنیز مولایی داشته که برخی از موالی خشن هستند نسبت به کنیزها یعنی بد برخورد می کنند که امام علیه السلام فرمودند همان آبی که بر سر ریختی و روی بدنت جاری شد آن را دست بکشید از ترس مولایت و این غسل حساب می شود یعنی نمی خواهد بگوید که ترتیب را مراعات بکن

نظر استاد : تقیه را نمی پذیریم و اشتباه از راوی بوده است چون بسیاری از اهل سنت ترتیب را واجب می دانند و روایات دیگری هم در عدم وجوب ترتیب بین سر و بدن هست اما از اطلاق آن را بدست می آوریم و صریح نیست.

منها : صحیحه ابی نصر بزنطی : وعنه، عن أحمد بن محمد يعني ابن أبي نصر قال: سألت أبا الحسن الرضا عليه السلام عن غسل الجنابة فقال: تغسل يدك اليمنى من المرفقين (المرفق) إلى أصابعك، وتبول إن قدرت على البول، ثم تدخل يدك في الاناء، ثم اغسل ما أصابك منه، ثم أفض على رأسك وجسدك ولا وضوء فيه . [6]

اینکه می فرماید بریز بر سر و بدنت و نگفت بریز بر سرت پس ( ثم ) بدنت را بشوی این دال بر لازم نبودن ترتیب است و این واو جمع مطلق است و ثم هم ذکر نشده است.

ومنها: عن حكم بن حكيم قال:" سألت أبا عبد الله (ع) عن غسل الجنابة، فقال: أفض على ‌كفّك اليمنى من الماء فاغسلها، ثّم اغسل ما أصاب جسدك من أذى، ثمّ اغسل فرجك، وأفض على رأسك وجسدك فاغتسل"[7] .

 

اشکال استاد :

اولا : این روایات برای بیان آداب و کیفیت غسل است و در صد امور واجب و مندوب در غسل است مثلا مستحب است قبل از غسل استنجاء کردن یا شستن دستها یا آلت ، اما شستن سرو گردن و بدن واجب است اما امام بیانی از ترتیب ندارند و نمی شود اطلاق بدست آورد و لذا این روایت حد و مرز غسل را بیان می کنند که در صحیحه یعقوب بن یقطین دارد کل جسد و بدن باید شسته شود لذا به قول شیخ انصاری ره از باب ضیق فمن رکیه است که از همان اول دهنه چاه را تنگ می گیرند و مطلق و سعه وجود ندارد.

ثانیا : سلمنا که این روایات اطلاق دارد و ترتیب لازم نیست اما قاعده اطلاق و تقیید جاری می شود که آن روایاتی که ترتیب را واجب می دانند قید می زنند اطلاق این دسته از روایاتی که حرفی از ترتیب نزده است

توضیح : مقید دو قسم است ، متصل و منفصل که اگر متصل باشد دایره اطلاق را تضییق می کند و به معنای تقیید الاحتمالات است مثلا می گوید جائنی غلام که همه را شامل می شود اما اگر گفتم جائنی غلام زید بقیه را خارج نمی کند و دایره را تنگ می کند لذا گفته اند در شک در حکم مقید و منفصل می توان به اطلاق مراجعه کرد اما قید منفصل مثل همین مورد روایات مانع از حجیت اطلاق می شود یعنی حجیت اطلاق جاری نیست مثلا مولا در یک جا گفت اعتق رقبه و در مجلس دیگر گفت لا تعتق رقبة کافرة نمی توان به اطلاق اعتق رقبه مراجعه کند حال اینجا نگویید که ترتیب واجب است یا نه چون مطلق حجیتی ندارد.

ثالثا : اگر کسی شک کند که ترتیب واجب است یا نه ؟ که شک در محصل غرض است و اشتغال جاری است نه برائت یعنی آیا غرض مولا در جایی که اول بدن شسته شود و بعد سر را بشوید حاصل شده یا نه و برعکس ؟ اینجا باید احتیاط کرد اما برخی می گویند این از قبیل شک در اصل تکلیف است و برائت را قبول دارند اما این قبول نیست چون اصل تکلیف معلوم است و تکلیف که غسل جنابت است معلوم است فقط در نوع و کیفیت آن شک داریم

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo