< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1400/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/المطهرات /غیبت مسلمان

 

مطهرات - غائب شدن مسلمان - اقوال علماء - ادله - شرائط آن

هجدهمین از مطهرات : غایب شدن مسلمان است ، اموری باید در اینجا بحث شود :

امر اول : آیا غایب شدن از مطهرات است یا نه ؟ اقوالی وجود دارد :

قول اول : غایب شدن انسان مسلمان باعث می شود که هم بدن و هم لباس و فرش و ظروف منزل و هر چه در دستش است پاک است و اکثر فقها به این قائل اند و هو المختار

قول دوم : غایب شدن مسلمان مطهر نیست مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در مفاتیح الشرایع آورده است و مرحوم محقق اردبیلی و صاحب مدارک در این بحث تردید کرده اند

قول سوم : بین بدن و غیر بدن فرق گذاشته اند که مرحوم ملا احمد نراقی در المستند و صاحب موجز گفته اند که غیبت مسلمان مطهر بدن است فقط

اما دلیل قول اول :

    1. اجماع که مرحوم صاحب جواهر[1] نقل کرده و مرحوم شهید ثانی در تنقیح القواعد آورده است.

    2. سیره قطعیه که متصل به زمان معصوم علیهم السلام است و این سیره را مرحوم سید طباطبایی به صورت شعر آورده است :

واحکم علی الانسان بالطهارة      مع غیبة تحتمل الطهارة

و هکذا ثیابه و ما معه      لسیرة ماضیة متبعة ( امضاء شده )

    3. قاعده ظاهریه است و آن این است که حال هر مسلمانی این است که از نجاست دوری می کند لذا می گویند به ظاهر حال مسلمان عمل کنید چون از نجاست اجتناب می کند و از مسلمان سوال نکنید که لباس نجس را شسته ای یا نه ؟ مرحوم شهید ثانی در تنقیح القواعد نوشته است که از فقهای امامیه بدست می آید که علت مطهر بودن غیبت مسلمان را ظاهر حال او می دانند

    4. مفهوم موافقت ادله حجیت اخبار ذوالید یا ثقه است که اگر کسی ذوالید است یا ثقه است و خبری بدهد خبرش حجت است پس به طریق اولیٰ بدن و لباس و فرش و ... او پاک است لذا گفته اند دست مسلم اماره شرعیه است و راه رسیدن به طهارت واقعیه است

    5. لازم آمدن حرج که باید همه لوازم و وسایل آن شسته شود این موجب حرج است و حرج در اسلام منفی است

اما امر دوم : شرایط مطهریت غائب شدن مسلمان : مرحوم سید در عروه ۵ شرط آورده است :

شرط اول : بداند که لباس یا فرش یا بدن و دست و .... مسلمان به فلان نجاست برخورد کرده است ، مرحوم شهید در ذکری و مرحوم محقق در مقاصد این شرط را آورده اند ( نکته : اینجا استصحاب بقای نجاست جاری نمی شود چون اینجا اماره است و مقدم بر آن است و دیگر اینکه سیره مخصص این استصحاب است )

شرط دوم : بداند صاحب لباس مثلا که این لباس نجس یا متنجس است (یعنی نجسی سرایت به چیزی کرد ) ، و علم ایشان از روی اجتهاد باشد یا تقلید باشد مثل اینکه مکلف از مجتهدی تقلید می کند و آن مجتهد قائل به نجاست فلان چیز است و‌لذا آن علمی که ما می گوییم سه حالت دارد :

یا علم وجدانی است که خودش دیده اینجا نجس شده و یا علم اجتهادی است و مجتهدی است که بین حرمت اکل و نجاست فضله و بول ملازمه قائل است یا اینکه تقلید می کند از چنین مجهتدی ، در این صورت اگر این مسلمان غائب شود حکم به طهارت می شود چون عمل به ظاهر حالش می شود

شرط سوم : باید آن لباس یا پارچه یا هر چیزی که میخواهیم حکم به طهارت بکنیم باید مشروط به طهارت باشد به طوری که نوعا مردم آن شیئ را پاک می کنند و بعد از آن استفاده می کنند مثل لباسهایی که از پوست حیوانات تهیه می شود که پوشیدن این لباس مشروط به طهارت است

شرط چهارم : بداند که یکی از همین اشیایی که می خواهد استفاده کند این اشیاء در مقام استفاده مشروط به طهارت است ، در فرض قبلی اصل آن چیز مشروط به طهارت بود اما اینحا استفاده آن مشروط به طهارت است

شرط پنجم : احتمال بدهیم که این شیئ را پاک کرده است مثلا کسی که بی موالات است و اهمیت به نجاست و طهارت نمی دهد ولو اینکه غائب شود دلیل بر طهارت اشیایی منزل و لوازم او نمی شود

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo