< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1400/05/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: التعادل و التراجيح/معنى التعارض /فرق تعریف مشهور و آخوند

 

ادامه نکات تعریف مرحوم آخوند از تعارض - فرق تعریف آخوند و مشهور از تعارض - احکام تعارض

مرحوم آخوند درباره تعارض تعریفی فرمودند و نکاتی در تعریف ایشان مطرح شد

اما نکته پنجم : فرمودند که مقام اثبات که منظور از آن همان مقام دلالت ادله است و عطف تفسیری همان دلالت است جایی که حکم شرعی بوسیله دلیلی ثابت شود و آن دلیل لفظی مثل آیه باشد آن را مقام اثبات می گویند و مقام حجیت است که در تعریف دلالت بیان شد.

نکته ششم : تعارض دو دلیل را فرمودند بر وجه تناقض یا تضاد است ، تناقض و تضاد چه فرقی دارند ؟ این است که تناقض به حسب مدلول ادله است که مدلول یک دلیل وجوب و دلیل دیگر عدم وجوب است اما تضاد در جایی است که دو امر وجودی متضاد صادر شود چون متضادین وجودیان است و از امر وجودی و عدمی نیست مثل اینکه یک دلیل برای استحباب جماعت خواندن نماز عید فطر و قربان در عصر غیبت صادر شده و دلیل دیگر بر حرمت برگزاری این نماز جماعت دارد ، حرمت یا استحباب متضاد است و هر دو از طرف خداوند جعل و تشریع شده و هر دو وجودی است.

نکته هفتم : تضاد بر دو قسم است :

    1. قسم اول : تضاد حقیقی است که همان تنافی بین دو مجعول شرعی است مثل استحباب وحرمت جماعت صلاة عیدین است.

    2. قسم دوم : عرضی است که میان دو مجعول و مدلول تضادی نیست اما بواسطه امر خارجی بین آنها تمانع حاصل می شود مثل اینکه درباره نماز جمعه دو دلیل وارد شده یک دلیل نماز ظهر را واجب کرد و دلیل دیگر نماز جمعه را واجب کرده که بین ظهر و جمعه تضادی نیست اما دلیل خارجی بنام اجماع داریم که در روز جمعه یکی از این دو نماز واجب است بخاطر این اجماع علم اجمالی به کذب أحد الخبرین پیدا کردیم، پس منشأ تعارض دو دلیل یا ادله از نظر آخوند سه امر بود:

الف- تناقض دو دلیل بود مثل وجوب و عدم وجوب.

ب- تضاد حقیقی بین دو مجعول است مثل وجوب و حرمت

ج- تضاد عرضی است.

در مقابل مرحوم آخوند مشهور علمای اصول در تعریف تعارض گفته اند که التعارض هو تنافی المدلولین علی وجه التناقض[1] او التضاد،[2]

مرحوم شیخ فرمودند و غُلِّبَ فی الاصطلاح او التنافی الدلیلین [3] و .... که ایشان نظر مشهور را پذیرفتند که این تعریف در اصطلاح اصول غلبه پیدا کرد که دو دلیل تمانع پیدا کردند.

سوال : چه فرقی بین تعریف تعارض از سوی آخوند و مشهور است ؟

    1. فرق اول : این است که مشهور تعارض را از اوصاف معانی و مفاهیم دو دلیل می دانند یعنی بین مدلول دو دلیل تمانع و تنافی است ولی مرحوم آخوند از اوصاف و احوال خود ادله میداند چون در روایت دارد اذا ورد عنکم الخبران المتعارضین که راوی سوال کرد اگر از جانب شما ائمه دو خبر متعارض صادر شد یعنی دو تا حجت وارد شد پس تنافی و تعارض در دو حجت است.

    2. فرق دوم : این است که به حسب مشهور تنافی مدلولین واسطه در عروض است از قبیل حرکت سفینه است که اسناد به جالس سفینه می دهند که سرنشینان کشتی حرکت کردند و ما می دانیم اولا و بالذات کشتی حرکت می کند و ثانیا و بالعرض سرنشینان ولی اسناد به ساکنین می دهند پس حرکت واسطه در عروض حرکت بر سرنشین شد حرکت سرنشین عارضی و حرکت کشتی ذاتی و در اینجا اولا و بالذات تنافی بر روی مدلول دلیل است اما ثانیا و بالعرض اسناد به خود دلیل می دهند پس تنافی مدلولین واسطه در عروض تنافی ادله شده است پس حقیقتا تعارض بین مدلولین است.

اما به عقیده مرحوم آخوند تنافی مدلولین واسطه در عروض نیست بلکه واسطه در ثبوت است مثل اینکه آتش واسطه در ثبوت حرارت برای آب است.

سوال : چرا مرحوم آخوند از تعریف مشهور عدول کرده است ؟ بخاطر دو جهت:

    1. جهت اول : مشهور تنافی و تعارض را وصف مدلول دو دلیل می داند در حالی که آخوند وصف خود دلیل می داند.

    2. جهت دوم : تعریف مشهور شامل جمع دلالی و جمع عرفی می شود در حالی که جمع دلالی و جمع عرفی احکام تعارض را ندارد.

احکام تعارض چیست ؟ سه چیز است ، ترجیح و توقف و تخییر است و ما باید تعارض را طوری تعریف کنیم که جمع دلالی و عرفی از تعریف خارج شود مثلا بین حدیث اذا شککت فابن علی الاکثر[4] و بین لا شک لکثیر الشک تنافی است و بر طبق مشهور باید تعارض جاری شود در حالی که این دو حدیث داخل در تعارض نیستند و هر دو حجت آند یکی حکم کثیر الشک و دیگری حکم غیر کثیر الشک را بیان می کند و تنافی ندارند و مرحوم آخوند طوری تعریف کرد که این دو تا را به باب تعارض نبرد بلکه قاعده حکومت را جاری کرد که اذا شککت فابن علی الاکثر محکوم است و حاکم لاشک لکثیر الشک است یعنی اگر کسی بین شک سه و چهار در نماز چهار رکعتی زیاد شک کند نباید اعتنا کند

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo