درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/علم الأصول /ذاتی و عرضی

 

واسطه چیست ؟ واسطه سه اطلاق دارد :

اطلاق اول : واسطه در ثبوت ، هر چیزی که علت ثبوت محمول بر موضوع شود می گویند ، بعبارة اخری علت ثبوت عرض در معروض واسطه در ثبوت است مثل اینکه نار علت برای عروض حرارت بر آب می شود این نار را واسطه در ثبوت می گویند چون علت است به‌ سبب اینکه علت است واسطه در ثبوت می شود

اطلاق دوم : واسطه در اثبات ، هر چیزی که علت برای تصدیق بر ثبوت موضوع می شود را می گویند مانند حد وسط در قیاس در مثال العالم حادث که تغیّر علت علم و تصدیق ما بر ثبوت حدوث بر عالم می شود و لذا در غیر قیاسات واسطه در اثبات معنا ندارد

اطلاق سوم : واسطه در عروض : آن چیزی است که عرض حقیقتا به واسطه آن قوام پیدا می کند و نسبت به این واسطه حقیقی است اما نسبت به ذی الواسطه مجازی است چون اولا و بالذات عرض برای واسطه است و ثانیا و بالعرض به ذی الواسطه نسبت داده می شود مثل می گویند سرنشینان کشتی حرکت کردند در حالی که کشتی حرکت کرده و نسبت حرکت به سرنشینان مجازی است لذا می گویند کشتی واسطه در عروض حرکت به سرنشینان شده است

مثال دیگر : رنگ بر جسم به واسطه سطح عارض می شود، در واقع رنگ از عوارض سطح است نه جسم و نسبت به جسم مجازی است و نسبت به سطح حقیقت است

اقسام واسطه ها : هشت واسطه داریم ، شش قسم آن مربوط به واسطه در ثبوت است و یک قسم‌ واسطه در اثبات و یک قسم واسطه در عروض است

اقسام واسطه در ثبوت :

قسم اول : واسطه امر داخلی و مساوی با معروض است مثل تکلم که عارض بر انسان است بواسطه ناطق بودن و این نطق مساوی با معروض یعنی انسان است

قسم دوم : واسطه امر داخلی و اعم از معروض است مثل مشی که عارض بر انسان می شود بواسطه اینکه انسان حیوان است و حیوان اعم از انسان است

قسم سوم : واسطه امر خارجی و مساوی با معروض است و منظور از تساوی ، تساوی در اجتماع است مثل اینکه ضحک عارض بر انسان می شود بواسطه تعجب چون تعجب با انسان جمع می شود نه غیر انسان

قسم چهارم : واسطه امر خارجی و اعم از معروض است مثل اینکه تعجب عارض بر انسان می شود بواسطه مشی که اعم از انسان است به لحاظ اینکه مشی هم با انسان و غیر انسان یعنی حیوان جمع می شود

قسم پنجم : واسطه امر خارجی و اخص از معروض است مثل ضحک عارض بر حیوان بواسطه نطق که با برخی از افراد حیوان جمع می شود لذا واسطه اخص شد

قسم ششم : واسطه امر خارجی ولی مباین با معروض است مثل عروض حرارت بر آب بواسطه نار ، وجه تباین این است که نار با آب ممکن نیست جمع شود و لذا تساوی ندارد ، فرق بین واسطه داخلی و خارجی این است که در واسطه داخلی ، داخلی اخص نداریم بلکه یا مساوی یا اعم از معروض است اما در واسطه خارجی هم مساوی و هم اعم و هم اخص داریم

بعد از بیان این دو مطلب باید گفته شود که در میان علما درباره عرض ذاتی و غریب اختلاف است در علم معقول دو نظربه است و هر دو نظریه قبول عده ای واقع شد ، عرض بدون واسطه و عرض بواسطه امر داخلی یا خارجی اگر مساوی باشد از اعراض ذاتیه است ولی عرض مع الواسطه امر خارجی چه اعم و چه اخص و چه مباین و همچنین عرض بواسطه در عروض ، اعراض غریبه اند پس علمای معقول هر دو دسته بر سر این عنوان همه قبول دارند اما اختلافشان بر سر واسطه امر داخلی اعم است که قدما آن را از اعراض غریبه می دانند اما متاخرین آن را از اعراض ذاتیه می دانند

اما مرحوم آخوند در مقابل اهل معقول می گوید همه این موارد از اعراض ذاتیه است تمامی این واسطه ها چه داخلی و چه خارجی همه از اعراض ذاتیه اند فقط واسطه در عروض ، عرض غریب است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo