درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: المقدمة/علم الأصول / -

 

موضوع اتحاد موضوع علم با موضوع مسائل علم تبیین شد و مرحوم آخوند معتقد بودند که نحوه اتحاد اینها مثل اتحاد کلی عقلی با افرادش است یا مثل اتحاد کلی منطقی با افرادش است. دو اشکال مهم بر این بیان وارد است

اشکال اول این است : که اتحاد کلی طبیعی و منطقی در خارج است چون در خارج است که طبیعت انسان به افرادش وجود پیدا می کند مثل طبیعت آب به افرادش اما در علوم اعتباری اتحاد خارجی مطرح نیست ، وحدت در ظرف اعتبار است و اعتبار در ظرف ذهن است لذا اتحاد طبیعی به فردش در علوم اعتباری مثل علم اصول غیر معقول است

دفاع مرحوم خویی از ایشان : فرمودند که مراد از اتحاد نفس الأمر است و نفس الامر اعم از ذهن و خارج است مثلا نفس الامر انسان هم ماهیت و هم وجود است ، ماهیت در ظرف ذهن با وجود ذهنی متفاوت است اما با وجود خارجی متحد است لذا نفس الامر انسان همان ذهن است و هم خارج و در اینجا هم نفس الامر موضوع علم اصول اعم از ذهن و خارج است بنابراین اتحاد اگر فقط اتحاد خارجی بود ، اشکال شما وارد بود ولی اتحاد به نظر ایشان اعم از ذهن و خارج است و به حسب نفس الامر است

به نظر ما این نقد در صورتی وارد است که حرف واو در کفایه تنویع باشد در این صورت مرحوم آخوند اتحاد را اعم از کلی عقلی و کلی طبیعی گرفتند ولی اگر واو عطف تفسیری باشد مثل مرحوم خویی نقد بر حل ایشان درست نیست و اشکال وارد است چون فقط اشاره دارد به اتحاد خارجی و در علوم اعتباری اتحاد خارجی نمی آید

اشکال دوم : در بسیاری از علوم نسبت بین موضوع علم و موضوعات مسائل علم ، نسبت کلی به فرد نیست بلکه نسبت کل به اجزاء است مثل علم جغرافیا و هیات و طب چون موضوع علم طب بدن انسان است و نسبت بدن به اجزاء نسبت کل به جزء است نه نسبت کلی به مصادیق باشد لذا عارض بر جزء ، عارض بر کل نخواهد بود پس مبنای مرحوم آخوند در کیفیت اتحاد و ارتباط که مورد پذیرش ما نشد

مقام سوم : مسائل علم چیست ؟ مرحوم آخوند در کفایه می فرماید که مسائل قضایای متشتته ای است که این تشتت یا از ناحیه موضوع و محمول است یا از ناحیه محمول است یا از ناحیه موضوع است ، در علم نحو تشتت از هر دو ناحیه موضوع و محمول است مثلا الفاعل مرفوع و المفعول منصوب و ...‌ که موضوع همه فرق کرد و محمول ها هم فرق کرد ، در علم اصول محمول واحد است و فقط موضوع متعدد است محمول، حجیت است ولی موضوعات متشتت است مثل خبر ثقه حجة، استصحاب حجه و ...

مقام چهارم : جامع میان مسائل علوم چیست ؟ چهار قول وجود دارد :

قول اول : مرحوم اقای خویی در محاضرات ج ۱ ص۲۴ ، یک جامع اعتباری است مُعتَبِر بین این مسائل آن جامع را اعتبار می کند

قول دوم : مرحوم آخوند ، موضوع هر علمی جامع بین مسائل متشتت آن علم است مثلا موضوع علم اصول اقتدار بر استنباط است و همین جامع است

قول سوم : مرحوم آقای بروجردی، جامع نه وحدت اعتباری و نه موضوع آن علم است بلکه محمول آن علم است مثل حجیت که موضوعات علم اصول مختلف است خبر و استصحاب و .... که همه اینها را الحجة جمع کرد

قول چهارم : از مرحوم امام خمینی و .... و هو المختار : غرض واحدی که بر این مسائل وارد می شود و همین غرض واحد باعث تفاوت بین آنها می شود پس این غرض هم وحدت بین علوم درست می کند و هم تمایز بین آنها می باشد

مقام پنجم : تمایز علوم است که سه قول وجود دارد :

قول اول : مشهور قدما و متاخرین علم اصول که تمایز به موضوع خود علم است

قول دوم : مرحوم آقای بروجردی، همانطوری که جامع بین مسائل علوم محمول بود امتیاز بین اینها هم محمول است شما کلمه حجت را فقط در اصول نام می برید اما در فلسفه نه پس خود این حجت تمایز بین علوم است

قول سوم : مرحوم آخوند و هو المختار تمایز علوم به غرض است

اما دلیل مشهور : که ما وقتی به مسائل علم می پردازیم یک تناسبی وجود دارد که این تناسب قطعا یا از حالت محمول است و یا نیست. اگر از حالات محمول باشد معنایش این است که این مساله با آن مساله و .... همچنان با هم یک تناسبی دارند که این تناسب در جای دیگر وجود ندارد و چون تناسب در جای دیگر وجود ندارد کشف می شود که این تناسب را لابد موضوع علم ساخته است و ثانیا و بالعرض عارض بر محمولات مسائل آن علم شده است پس باید گفت کل ما بالعرض ینتهی الی ما بالذات عامل امتیاز مسائل هر علمی موضوع آن علم است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo