درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: المقدمة/علم الأصول /

بحث ما درباره اختلاف بین مرحوم محقق قمی و صاحب فصول درباره موضوع علم اصول بود محقق قمی فرمودند موضوع علم اصول ادله اربعه به وصف دلیلیت است ولی صاحب فصول فرمودند موضوع علم اصول ذات ادله اربعه است و مرحوم آخوند بر هر دو بزرگوار کرد که گذشت

اما بحث امروز این است که مرحوم شیخ ادعای از صاحب فصول دفاع کردند و موضوع علم اصول را ذات ادله اربعه گرفتند لکن بحث از حجیت خبر را بحث از ثبوت السنة گرفت یعنی در اصول بحث می‌شود که آیا سنت به خبر واحد ثابت می شود یا نه ؟ بحث از ثبوت السنة بحث از عوارض موضوع است تا جمیع مباحث حجج و امارات داخل در مباحث اصولی شود و از مبادی علم اصول به حساب نمی آید چون مساله اصولی آن است که از عوارض موضوع بحث شود و بحث از حجیت خبر بحث از عوارض سنت است لذا یک مساله اصولی است

اشکال مرحوم آخوند در کفایه بر مرحوم شیخ : که ثبوت به عنوان ثبوت السنة سه قسم است :

قسم اول : ثبوت خارجی ، یعنی در عالم تکوین و خارج آیا سنت به خبر واحد موجود و محقق می شود یا نه ؟ در این صورت مساله اصولی نخواهد بود چون ثبوت السنة به معنای وجود السنة است و بحث از وجود بحث از عوارض نیست بلکه بحث از مفاد کان تامه است ، کان تامه به معنای وجود می آید و عوارض در کان ناقصه است مثل کان زید ضاحکا اما کان زید به معنای وجد زید از عوارض نیست

قسم دوم : ثبوت علمی یعنی خبر واحد علت علم به سنت می شود در این صورت واسطه در ثبوت می شود اما آنچه ما را به علم می رساند خبر متواتر است یا خبر واحدی که محفوف به قرینه قطعیه باشد لذا خبر نمی تواند به تنهایی ثبوت علمی برای ما بیاورد و از یک خبر ، ما علم به سنت پیدا نمی کنیم

قسم سوم : ثبوت تعبدی یعنی روایات معتبره و آیات به ما امر کرده اند که خبر واحد را سنت بدانید در این صورت بحث از حجیت خبر در اصول بحث از عوارض خبر می شود نه بحث از عوارض سنت چون داخل در مفاد کان ناقصه است کان خبر الواحد حجة

پس به هر یک از سه قسم ثبوت نتوانستیم ثابت کنیم که بحث از حجج و امارات بحث از عوارض سنت است لذا از مبنای هر دو بزرگوار اعراض کردیم و دفاع شیخ را بی فایده دانسته‌ایم

اشکالاتی بر مرحوم آخوند وارد است :

اشکال اول از مرحوم نائینی در اجود التقریرات و هم فوائد الاصول : که ایشان مراد از ثبوت السنة را به توسط خبر واحد ثبوت تعبدی می دانند از اقسام فوق ، اما آن معنایی که مرحوم آخوند فرمودند را قبول ندارند بلکه ثبوت تعبدی را به این معنا می گیرد که شارع مقدس خبر واحد را حکم به محکی بودن سنت می کند همین روایات کتب اربعه و وسائل الشیعه و جمیع روایات محکی اند و حاکی نیستند ، محکی یعنی سنت پس اخبار زراره سنت است روایات محمد بن مسلم یا صدوق خود سنت است و این اعتبار را شارع به او داد در اعتبار شارع خبرهای را‌ویان همان سنت است و علم به واقع همان سنت است که از طریق روایات نقل می شود لذا موضوع سنت شد وقتی در اصول بحث می شود که آیا خبر واحد حجت است یا نه ؟ بحث از عوارض سنت است اما عرض دو قسم است یکی عرض ذاتی و دیگر عرض غریب که بحث از حجیت خبر عرض غریب سنت است نه ذاتی سنت

چون خبر مثل خبر زراره واسطه در ثبوت سنت می باشد هر چیزی که واسطه در ثبوت باشد عرض غریب است و به نظر ایشان هر مساله ای که از عوارض سنت باشد مساله اصولی است ولو اینکه عرض غریب باشد

دو اشکال به مرحوم نائینی وارد شده است:

اشکال اول: این اشکال شما بر مرحوم آخوند اشکال مبنایی است چون مبنای شما این است که واسطه در ثبوت عرض غریب است و عرض غریب می تواند یک مساله باشد در حالی که مبنای مشهور علما این است که مساله یک علم عرض ذاتی است نه عرض غریب به خصوص نظر مرحوم آخوند این است که واسطه در ثبوت و واسطه در اثبات و جمیع واسطه ها همه اینها از عوارض ذاتی است و فقط واسطه در عروض را خارج کرد

اشکال دوم: این اشکال شما مخالف مبنای شما در باب حجیت خبر ثقه است چون به نظر شما مدرک حجیت خبر واحد ثقه، سیره عقلاییه است و شارع جعلی و اعتباری ندارد و فقط امضا کرده است و ردعی نکرده است ، در میان مردم خبری را که ثقه می آورد به خبر او اعتنا می کردند و شارع هم حرفی نزد پس بر اساس مبنای شما مدرک حجیت خبر ثقه سیره عقلا شد آنوقت چرا می گویید شارع همین روایات را سنت اعتبار کرد در حالی که شارع در باب حجیت خبر جعلی نداشته است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo