درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/علم الأصول /تعریف علم اصول

 

اشکال مهمی که بر نظریه مرحوم خویی وارد است این است که ایشان فرمودند قواعد اصولی بدون ضمیمه ای صغری یا کبری برای استنباط احکام شرعیه قرار می گیرد مثلا صیغه افعل که ظهور در وجوب دارد که این بحث جزء مسائل اصولی است چرا ؟ چون

تارة : مراد از صیغه افعل آن امری است که در خبر متواتر آمده طبیعتا خبر متواتر حجت است و نیاز به اثبات ندارد لذا بدون هیچ ضمیمه ای می توانیم بگوییم که صیغه افعل ظاهر در وجوب است

اخری : خبر واحد ثقه است و نسبت به حجیت خبر ثقه هم بحثی نیست حجیت خبر ثقه محرز است ، دلیل بر احراز حجیت خبر ثقه این است که سیره عقلا در عمل به رفتارها و گفتار ها و إخبارها به خبر واحد ثقه است لذا وقتی بنای سیره بر عمل به خبر واحد ثقه است دیگر درباره حجیت آن نباید بحث کرد لذا حجیت ظهور صیغه افعل در امر نیاز به ضمیمه صغری و کبری ندارد مستقیما می توانیم بگوییم این وجود طمئنینه در نماز است هذا اخبر به الثقه و کل ما اخبر به الثقه واجب ، فهو واجب

اشکال استاد : اشکال ما از جهات مختلفی است که یکی از آن جهات این است که بسیاری از قوانین فقه داخل در قواعد اصولی می شود اما موارد آن :

مورد اول : درباره شرط مخالف با کتاب و سنت ، روایات متواتری است که کل شرط خالف کتاب الله فهو زخرف اگر بخواهیم نظر شما را قبول کنیم لازمه اش این است که مساله شرط مخالف کتاب و سنت ، اصولی باشد در حالی که مساله فقهی است در اینجا هم بدون هیچ واسطه ای مورد استنباط حکم شرعی واقع شد

مورد دوم : بحث حرمت غش در معامله که هم حرمت وضعی که معامله باطل و هم تکلیفی دارد که عقاب دارد و روایات متواتر از ائمه علیهم السلام رسیده پس ظهور نهی از غش در حرمت بدون هیچ ضمیمه ای به لحاظ اینکه خبر متواتر می‌تواند در طریق استنباط احکام شرعیه واقع شود در حالی که یک مساله فقهی است

مورد سوم : حجیت خبر ثقه اگر چه سیره عقلائیه مستند آن است اما سیره نیاز به امضا دارد و تا امضا نشود حجیت آن محرز نمی شود لذا اینکه فرمودید حجیت خبر ثقه محرز است مورد اشکال است چون آیات ناهیه عمل به ظن و روایات ناهیه چه بسا سیره را ردع می کند و شما باید ثابت کنید که این آیات و روایات رادعیت ندارد لذا از کجا می فرمایید حجیت خبر ثقه محرز است شاهد آن این است که مثل مرحوم سید مرتضی یا سید صدر قائل به عدم حجیت است

مورد چهارم : در باب اجتماع امر و نهی مثل نهی از صلاة در دار غصبی بحث است که آیا مندوحه ( مکان غیر غصبی) دارد یا غیر مندوحه مثلا کسی که در خانه غصبی است می تواند بیرون بیاید و در جایی دیگر نماز بخواند بر خلاف زندان غصبی و اگر مندوحه نداشته باشد قاعده تزاحم جاری می شود یعنی اهم و مهم جاری می شود که در زندان غصبی نماز اهمیت دارد و اگر مندوحه دارد و با این وجود می خواهد در زمین غصبی نماز بخواند اینجا قاعده این است که آیا قصد قربت متمشی می شود یا نه ؟ چون نماز بدون قصد قربت باطل است و این نماز در دار غصبی امر ندارد و لذا قصد قربت متمشی نمی شود و آن کسی هم که جوازی است باز هم ضمیمه می خواهد

و من هنا یظهر که بنابر امتناعی ضمیمه می خواهد و آن باب تعارض است اما بنابر جوازی گفتند جوازی ضمیمه نمی‌خواهد این حرف درست نیست

نظر استاد در مورد تعریف علم اصول : ما تعریف جامعی پیدا نکردیم و فقط مبنای ما همان تناسب و سنخیت است و هر مساله ای که متناسب با علم اصول است آورده می شود خواه مبادی یا مسائل یا فروعات علم اصول باشد

چرا نمی توان یک تعریف جامعی را ارائه داد ؟ چون چند مشکل وجود دارد :

مشکل اول : ما می بینیم مسائل اصول دو دسته اند ، دسته ای در مقام کشف واقع اند مثل خبر ثقه و حجج و امارات و دسته دوم در مقام تستر است یعنی جایی که واقع پوشیده است اینجا به اصول عملیه مراجعه می شود و یک تعریف جامعی که بخواهد این دو دسته را جمع کند نیست البته مرحوم آخوند تعریفی دادند اما اشکال بر او وارد بود

مشکل دوم : کار اصولی این است که قیاس استنباط احکام شرعیه را آموزش دهد چون کار اصولی تطبیق نیست و تطبیق کار فقیه است و بسیاری از قواعد اصولی حد وسط قیاس استنباط قرار نمی گیرد مثل قاعده اصالة الاشتغال و حقیقة و ....

مشکل سوم : مباحث الفاظ دو دسته اند یک قسمت از آن نیاز به دو صغری و کبری دارند تا حکم شرعی استنباط شود مثل عام و خاص و مفهوم شرط و وصف و لقب مثلا درباره امر دو قیاس تشکیل می شود

قیاس اول: هذا امر و کل امر ظاهر فی الوجوب فهذا ظاهر فی الوجوب.

قیاس دوم همین نتیجه را صغرای کبری قرارداده می شود:

هذا ظاهر، کل ظاهر یجب التعبد به و العمل به، فهذا یجب اخذ به.

اما برخی مباحث مثل حجیت خبر ثقه یک قیاس می خواهد که هذا خبر ثقه ، کل ما اخبر به الثقه حجة، فهذا حجة.

مشکل چهارم : بسیاری از مسائل اصول عقلی است مثل برائت و اشتغال عقلی یا ظن انسدادی بنابر حکومت که هیچکدام حد وسط قیاس واقع نمی شود و ما باید یک تعریف جامعی بدهیم که اینها را هم شامل شود و چنین تعریفی نداریم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo