درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: المقدمة/الوضع /وضع عام موضوع له خاص

 

راه حل چهارم از آقای وحید خراسانی (حفظه الله تعالی):

مفاهیم اقسامی دارند : .

قسم اول : مفاهیمی که از نظر مفهوم کلی هستند و در عین حال مصداق مفهوم کلی هم هستند و دو بُعدی هستند مثل اسماء اجناس مانند کلمه ناس یک مفهوم کلی است و مفهوم کلی مصداق برای مفهوم کلی هم هست یعنی مفهوم کلی یعنی لا یمتنع فرض صدقه علی کثیرین که مثال ناس قابل صدق بر کثیرین است و در عین حال که کلی هست مصداق کلی هم هست

قسم دوم : مفاهیمی که مفهوم جزئی هستند اما مصداق کلی هستند مثل حصه که از آن جهت که حصه هست جزیی است ولی از نظر مصداق کلی است مثلا درباره جزیی که الجزئی جزئی مفهوما و کلی مصداقا یعنی جزیی به حمل اولی جزیی است ولی به حمل شایع کلی است

نکته : فرق میان کلی و حصه چیست ؟ حصه به مانند کلی ، کلی است ولی دارای مفهوم جزیی است لذا در تعریف حصه می گویند هر کلی که به وجود فرد موجود می شود حصه است مثلا زید در خارج حصه انسان است و در عین حال مفهوم کلی دارد و این زید مصداق آن مفهوم است لذا می گوییم که دارای مفهوم جزیی است و در عین حال خودش هم کلی است به عبارت دیگر حصه انسان کلی است چرا ؟ چون حصه انسان قابل تطبیق بر فرد فرد انسان است لذا می گویند حصه انسان به مانند خود انسان کلی است

حصه انسان هم یک مفهوم کلی دارد و قابل انطباق بر فرد فرد انسان است و این قسم خصوصیتی که دارد این است که می تواند وجه واقع شود که حصه انسان وجه برای تک تک انسان است یعنی از تک تک انسان حکایت می‌کند چون بین افراد انسان با حصة الانسان اتحاد مفهومی است و اتحاد مفهومی همان کاری را می کند که اتحاد وجودی می کند چون اگر مفهوم متحد باشد و وجود متباین باشد قطعا حمل اولی تشکیل نمی شود ، حمل اولی در اتحاد مفهومی است و حمل شایع صناعی در اتحاد مصداقی است و این مبنا را با چند مثال برهانی می کنیم :

مثال اول : شریک الباری ممتنع ، حمل ممتنع بر شریک الباری آیا به حمل اولی است یا شایع صناعی ؟ برای تشخیص این سوال باید موضوع قضیه مشخص باشد ، موضوع شریک الباری در خارج نیست و فقط وجود ذهنی و نفس الامری است لذا حمل ممتنع بر شریک الباری می تواند به حمل شایع باشد چون برای شریک الباری وجود ذهنی در نظر گرفته شده است لذا مفهوم این قضیه در عین اینکه عام است از یک وجود نفس الامری، ذهنی حکایت می کند

مثال دوم : اجتماع نقیضین محال است این قضیه از چه موضوعی حکایت می کند ؟ قطعا در خارج اجتماع نقیضین نیست و برای آن وجود ذهنی قائل شدیم در اینجا هم حصه واقعی انسان مصداق جزیی حقیقی است و شما به واسطه واقع ، حصة الانسان آن مفهوم مصداق جزیی حقیقی را حکایت می کنید لذا اشکال حکایت مفهوم از مفهوم رفع شد از طریق حصة الانسان مفهوم مصداق جزیی حقیقی را حکایت می کنید.

اشکال استاد : مفهوم حصه آیا عین مفهوم زید و عمرو است یا غیر آن ؟ یقینا عین آن نیست و وقتی غیر بود اشکال بر می گردد که چطور مفهوم متباین می‌تواند حکایت از مفهوم متباین کند ؟ و قیاس این بحث به آن دو مثال اشتباه است چون در حمل سه چیز می خواهیم ، موضوع و محمول و نسبت ، موضوع، شریک الباری نفس الامری است حمل هم ذهنی است و نسبت هم ذهنی و هر سه ذهنی هستند لذا این حمل درستی است ولی ما در باب وجه و حکایت مشکل ما بر سر اصل حمل نیست اصل حمل درست است مشکل ما بر وجهیت عام از خاص است که چگونه عام می تواند وجه خاص شود چون عام مفهوم متباین و خاص مفهوم متباین است و چگونه یک مفهوم متباین می تواند حکایت از مفهوم متباین کند

نظر استاد : به‌ نظر ما بهترین راه این است که از مبنای آخوند دست برداریم یعنی بگوییم مفهوم متباین از مفهوم متباین حکایت نمی کند

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo