درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الوضع / مبنای مرحوم خوئی در حقیقت وضع

مرحوم خویی در محاضرات حقیقت وضع را عبارت از تعهد و الزام نفسانی دانسته‌اند و بر همین مبنا ایشان معتقد است که هم اخبار و هم انشاء کارشان این است که اعتبار نفسانی را ادراک کند و این اعتبار نفسانی به دو صورت است :

صورت اول : گاهی تکلیفی را به عهده مکلف قرار می دهد و آن اعتبار درونی را با لفظ ابراز و انشاء می‌کند را تایید می‌کند مثلا بعت برای لزوم وفی به عقد بیع و انکحت را برای زوجیت، اضرب را برای ماده ضرب(زدن) و صورت دوم: اینکه یک امر تکلیفی نیست که بر عهده مکلف و مخاطب قرار بدهد بلکه برای حکایت است آن هم با لفظ ابراز می‌شود مثلا با لفظ زید قائم می‌خواهد ابراز کند زید ایستاده است و لذا اگر درباره انشاء گفته اند ایجاد است قطعا بدانید از قبیل ایجاد تکوینی مثل ایجاد جوهر و عرض نیست و ایجاد اعتباری هم مثل ملکیت و زوجیت نیست و ایجاد وجوب و حرمت هم نیست بلکه نفس اعتبار نفسانی کافی است حتی نیازی به لفظ و تکلم هم ندارد چون تکلم و لفظ در جمله انشاییه غالبا برای ابراز آن اعتبارات نفسانی است لذا چه لفظی باشد و نباشد آن اعتبار نفسانی موجود است و هم وضعا و هم رفعا برای آن اعتبار نفسانی باید ارزش قائل بود و هرگز لفظ ، واضع اعتبار نفسانی و رافع اعتبار نفسانی نیست و فقط کار لفظ مبرزّیت است فقط آن اعتبار نفسانی را ابراز می کند پس آنچه مهم است اعتبار درونی است که گاهی به صورت امر ابراز و گاهی به صورت جمله خبریه ابراز می شود و هر چه هست آن اعتبار درونی است .

اما سه اشکال به این مبنا وارد است ولی دو اشکال را مطرح می‌کنیم:

اشکال اول : اگر لفظ جنبه مبرزیت دارد لازمه اش این است که صیغه نکاح با لفظی که مترادف انکحت یا زوجیت است منعقد شود در حالی که شما چنین چیزی نمی گویید مثلا زوجه می گوید اعتبرتُ فی نفسی زوجیت زید و شوهر بگوید قبلتُ اعتبارک ِ ، هرگز صحیح نیست پس لفظ اثر گذار است یا لفظ انکحت علقه زوجیت یا زوجت که صیغه های معین شده از طرف شارع است عقود منعقد شود اگر همه کاره، اعتبار نفسانی بود نیازی به این صیغ نبود پس این گونه صیغه ها منشأ اثر است.

اشکال دوم : این که می گوید لفظ، علت برای اعتبار نیست نه ظاهرا و نه واقعا چون همه اعتبار معانی با اعتبار نفسانی ساخته می‌شود و همه کاره معانی اعتباری است دو تالی فاسد دارد :

یک : اینکه تمام امضائات عقلاییه باطل می شود چون اگر کسی قراردادی را امضا کرد می تواند از امضایش برگردد و بگوید این امضا صرفا یک امضا بوده و اعتبار نفسانی من نبود در حالی که در تمام ادیان و ملل همین امضا معتبر است و کاری به اعتبارات درونی ندارند

دو: اگر بیع و شرائی در قالب بعت و قبلت ایجاد شد می توانند ثمن و مثمن را انتقال ندهند و ادعا کنند تملکی حاصل نشده چون از نظر ما الفاظ سببیت ندارد و این لفظ از روی غفلت بوده است ، پس به نتیجه می رسیم الفاظ اسبابند و نقل و انتقال مسبب از همین لفظ بعت و قبلت است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo