درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الصحيح و الأعم / مباحث الفاظ - حقیقت متشرعه - ادامه راه‌حلهای ارائه شده از مبنای مرحوم آخوند ره - اشکالات استاد - راه‌حل استاد

 

قبل از اینکه درباره حقیقت شرعیه نظر داده شود مقدمه ای عرض می شود: علمای اصول به پیروی از مرحوم آخوند ره به مسئله استعمال پرداخته اند چون مردم از الفاظ ادیان و شرایع بی خبرند مثل صیام و صلاة و حج که در فکر مردم یک الفاظ جدیدی است لذا مرحوم آخوند قائل است که این الفاظ توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم استعمال شد و با این استعمال وضع تشکیل شد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند صلوا کما رأیتمونی اُصَلّی که همه فهمیدند که منظور ایشان نماز است نه دعا.

اشکال بر این مبنا این است که اجتماع ضدین لازم می آید که در یک زمان هم استعمال و هم وضع قابل جمع نیست چون استعمال لحاظ آلی و فنایی است و وضع لحاظ استقلالی است و مستقل است و آلی با استقلالی قابل جمع نیست.

مرحوم محقق اصفهانی فرمودند در اینجا دو تا جعل و مجعول است یکی جعل لازم و دیگر جعل ملزوم یعنی لازمه وضع ، استعمال است که با استعمال وضع جعل می شود ، جواب دادیم که ملزوم مقدم بر لازم است و لازم متاخر از ملزوم است چگونه با جعل متاخر ، متقدم جعل می شود و معقول نیست.

مرحوم آقا ضیاء الدین عراقی فرمودند: دو تا جعل به اعتبار این است که یکی شخصی است و دومی طبیعی است شخص اُصَلِّی استعمال است اما طبیعت صلاة موضوع له است لذا دو تا جعل مستقل و دو مجعول مستقل است و اجتماع ضدین نشد.

اشکال استاد : استعمال لفظ به عقیده شما انشاء شخص لفظ است و از طرفی هم انشاء طبیعت لفظ است و ممکن نیست در یک مقام یک لفظ را هم در شخص و هم در طبیعت در انشاء واحد و جعل واحد قرار دهید ، وجه عدم امکان از باب اجتماع ضدین نیست و اجتماع ضدین را حل کردید اما از باب این است که انشاء شخص لفظ به شرط شیء است یعنی به شرط اراده شخصیت و انشاء طبیعت لفظ را بشرط از شخصیت است یعنی لا بشرط از شخصیت یعنی اگر من بخواهم طبیعت لفظ را استعمال بکنم مشروط بر این است که شخصیت آن را در نظر نگیریم حال چطوری ممکن است در یک اراده و استعمال هم بشرط شیء و هم لا بشرط شیء اراده شود در حالی که جمع بین نقیضین است.

ا گر بگویید هر طبیعتی در شخص هست در جواب می گوییم بله اما حرف ما این است که ملحوظ به نحو لا بشرط و ملحوظ به نحو بشرط شیء قابل لحاظ نیست چون دو امر متناقضین است و تناقض در قوام است.

راه‌حل سوم از آقای خویی ره[1] : وضع امر نفسانی است که در افق نفس ثابت است و استعمال خارج از افق نفس است ، حال نتیجه این است که وضع همیشه قبل از استعمال است لذا وضع نفسانی ابتدا تشکیل می شود و نیازمند به مُبرز است و استعمال مبرز است و ابراز می کند آن حقیقت درون من را توسط استعمال مثلا در درون خودم اراده کردم که عبا را به فلان طلبه بدهم و به او می دهم آن استعمال می شود که با این استعمال قصد درونی من ابراز شد و در اینجا نه تقدم و تاخر و نه دو لحاظ و ملحوظ و ... نیست.

اشکال استاد : ایشان توانستند مشکل را حل کنند اما با مبنای مشهور نمی سازد و مخالف است چون مبنای مشهور در استعمال اِفناء است نه ابراز یعنی از باب ما به یُنظر است استعمال آلت است و نگاه فنایی دارد همانطوری که لفظ در مقام تکلم فانی در معناست همچنین استعمال فانی در وضع است یعنی توجهشان به آن وضع است بر اساس این مبنا اشکال این است که چطور پیامبر در مقام استعمال صلاة را برای ارکان مخصوصه هم حقیقت وضعیه درست کرد و هم استعمال درحالی که وضع نگاه مستقل می خواهد و استعمال نگاه آلی دارد و جمع بین استقلال و آلی چطور ممکن است

راه‌حل چهارم از استاد : که نوع الفاظ عبادات در قرآن آمده ، و وضع در عالم قرآن محقق شده بود اما پیامبر برای مردم تبیین کردند از باب اینکه لِتُبین للناس است لذا ما می گوییم وضع الفاظ به استعمال نیست و الفاظ عبادات را شارع وضع کرد خودش فرمود اقيموا الصلاة الفاظ صلاة از ماهیات مخترعه شرعیه است. شاهد بر این مطلب : می گویید شما فلان سوره مکی و مدنی یا اقیموا الصلاة مکی است و یک نزول دفعی و یک نزول تدریجی است پس معلوم است که همه اینها را شارع وضع کرده است لذا به نفس استعمال وضع تشکیل نشده است و وضع مستقلی ندارد و ما می گوییم در عصر پیامبر هیچ معنای متعارضی نداشتیم لذا آنجا که پیامبر فرمودند صلوا کما رأیتمونی اُصَلّی این از باب تبیین است و کاری به حقیقت و مجاز نیست که از آن چهره وضع ، پرده برداری می کند مثلا الان که درس بازگو می شود یعنی که می خواهم حقیقت و مجاز را انجام بدهم نه بلکه می خواهم پرده برداری کنم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo