درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الصحيح و الأعم / مباحث الفاظ - اقوال در مورد وجود یا عدم حقیقت شرعیه - نظر استاد - دلیل ایشان

 

درباره حقیقت شرعیه سه نظر عمده وجود دارد :

نظر اول: شارع الفاظ صلاة و صیام و حج را برای معانی خاص وضع نکرده است اما پیامبران و ائمه علیهم السلام با قرائن این الفاظ را در این سلسله معانی استعمال کردند لذا این عده منکر حقیقت شرعیه اند و شارع این الفاظ را از معانی لغویه گرفته و در موضوعات شرعیه به نحو مجاز و به کمک قرائن استعمال کرده است.

نظر دوم : شارع این الفاظ را در معانی لغویه اش استعمال می کند مثلا صلاة در همان معنای دعا استعمال شده اما اجزاء و شرایط صلاة از سوی شارع مشخص شد لذا این اجزاء و شرایط حقیقت شرعیه دارند پس صلاة از باب تعدد دال و مدلول است ، دال اول همان معنای دعا است و مدلول اول همان دعاست و دال دوم اجزا و شرایط مثل رکوع و سجود و ....

نظر سوم: عده ای قائل به وضع تعینی اند یعنی در اثر کثرت استعمال حقیقت در ارکان مخصوصه شده است ، و خود مرحوم آخوند در مورد این سه قول فرمودند که حقیقت شرعیه وضع تعیینی به وسیله استعمال است. یعنی پیامبر در جمع مردم فرمودند صلوا کما رأیتمونی اُصَلّی از این استعمال حقیقت شرعیه نماز مشخص شد.

نظر استاد: این الفاظ چه در زمان شارع و چه قبل از شارع در ادیان گذشته که در تمامی ادیان حقیقت شرعیه به انشاء فعلی است و نه به انشاء قولی یعنی شارع نفرمود وضعتُ الصلاة لارکان مخصوصه، بلکه انشاء شارع عملی و فعلی است چون الفاظ از ماهیات مخترعه شرعیه است و در میان مردم این الفاظ نبوده و اگر هم بوده معنای لغوی داشته لذا عملا پیامبران به مردم معانی این الفاظ را فهماندند و اینها را به سفر حج بردند و تک تک ارکان حج را نشان داده اند پس نظر ما با نظر آخوند فرق کرد آخوند قائل به استعمال است که پیامبر فرمودند صلوا کما رأیتمونی اُصَلّی و ما به انشای فعلی قائل ایم که پیامبر جلسه گذاشتند از باب لتبین للناس

دلیل استاد: سیره عقلاست چون روش عقلا و طریقه عقلا این است که در امور و ماهیات مخترعه برنامه و جلسات تبیین می گذارند قطعا وجود مقدس پیامبر اسلام جلسات تبیین و تشریح ماهیات مخترعه گذاشتند و مثل یک مسئله گو بودند چون این الفاظ از دو حال خارج نیست یا مهمل است که از شارع حکیم مهمل بر نمی آید و یا مطلق است که در مطلق مقدماتی لازم دارد و یکی از مقدمات آن این است که مولی در مقام بیان باشد وقتی خدا بگوید "اقیموا الصلاة" در مقام بیان ارکان مخصوصه است یا "لله علی الناس حج البیت" درمقام بیان مناسک حج است و این بیان را به عهده پیامبر گذاشت لذا در قرآن، نماز دو رکعت واجب است و ما نماز سه و چهار رکعتی نداریم و بقیه را به عهده پیامبر گذاشت اما معانی دو قسم است، تارة معانی مستحدثه است یعنی مربوط به زمان اسلام است و اخری معانی مستحدثه نیست و در ادیان گذشته هم هست مثل روزه که ﴿کما کتب علی الذین من قبلکم﴾ مرحوم آخوند در معانی غیر مستحدث قائل به حقیقت لغویه است و حقیقت شرعیه را نسبت به معانی غیر مستحدث انکار می کند اما ما حقیقت شرعیه را در معانی غیر مستحدث مثل مستحدث می دانیم چون احکام شرعیه در عصر پیامبر با احکام شرعیه در ادیان گذشته فرق می کند آن حدی که از صیام استفاده می شود امساک از اکل و شرب و .... است اما این صیام افطاری و سحری و سی روز دارد و ... اینها احکام جدید است و در میان ادیان گذشته نبود از این جهت پیامبر درباره صیام باید تبیین کنند لذا آنچه که معانی غیر مستحدث را تشکیل می دهد در زمان اسلام ، احکام آن فرق کرد و نمی توان با این احکام متداول گفت حقیقت شرعیه نداریم بلکه انشاء فعلی داریم.

 

جمع بندی بحث:

اولا : ما منکر حقیقت شرعیه نیستیم چون الفاظ را ماهیات مخترعه شارع می دانیم.

ثانیا : حقیقت شرعیه هم در ادیان گذشته و هم در اسلام بوده چون نیاز به تبیین دارد.

ثالثا : انشاء قولی نبوده بدین صورت که "وضعت هذا اللفظ لفلان" بلکه انشاء فعلی ( وضع تعیین به انشاء فعلی ) بوده که پیامبر تبیین می کردند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo