درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/02/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (استعمال لفظ در بیش از معنای واحد - تحریر محل بحث - نظر آخوند - ادله ایشان)

بحث این بود که آیا استعمال لفظ واحد در اکثر از معنای واحد جایز است یا نه؟ اقوال قبلاً بیان شد و قبل از پرداختن به ادله و اشکالات آن لازم است که محل و عنوان بحث تحریر شود، مرحوم میرزای رشتی فرمودند که منظور علما این است که آیا معانی می‌تواند موضوع حکم نفیا و إثباتا شود یا نه؟ مثلا این پنج معنا که همه این پنج تا موضوع حکم واحد شوند چه حکم اثباتی و چه نفی باشد پس آیا می‌شود چند تا معنا برای یک حکم موضوع بشوند یا نه؟ محمول واحد ولی موضوع در عین متعدد یکی شود.

مرحوم آخوند در کفایه این مبنا را قبول ندارند چون این مبنا قابل نقض است برای اینکه موضوع واحد می‌تواند هم موضوع حکم واحد بشود و هم موضوع احکام متعدد بشود مثلا تارة می‌گویید ده نفر این سنگ را برداشتند در اینجا همه ده نفر موضوع واحد برای حکم واحد شده‌اند، برداشتن سنگ حکم واحد مجموع این ده نفر در حکم موضوع واحد هستند و اخری می‌گویید این ده نفر عالم هستند در اینجا معنا واحد است به نام علم اما هم موضوع و هم حکم متعدد است و هرکدام از این ده نفر موضوع علم هستند لذا معانی متعدد هم می‌تواند موضوع حکم واحد و هم موضوع احکام متعدد بشود اگر موضوع احکام متعدد شد استعمال لفظ در اکثر از معنا نشده است بلکه معنا واحد است و موضوع و حکم متعدد است که معنا علم و موضوع آن ده نفر هستند لذا مرحوم آخوند تحریر محل بحث را فرمود که استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد علی سبیل الاستقلال و الانفراد است به‌طوری‌که در عین اشتراک وقتی استعمال شود گویا مشترک نبوده است مثل لفظ عین که ۷۰ تا معنا دارد و برای هر معنایی مستقلاً وضع شده است به‌طوری‌که اگر عین در جاسوس استعمال شود شریکی بنام عین ندارد لذا آیا استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد به‌طوری‌که هم مستعمل فیه متعدد و هم موضوع له متعدد باشد و فقط وضع و استعمال واحد باشد می‌باشد، مرحوم آخوند از سه جهت استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد را عقلا محال می‌داند:

جهت اول: جهت افنائی لفظ است که همیشه لفظ را در معنا افناء می‌کند یعنی به‌طوری‌که غافل از لفظ هست و تمام توجه به معنا است مثلا کلمه آب که الف و ب را نگاه نمی‌کند بلکه توجهش به معنای آن است در این صورت افنای یک لفظ در دو معنا محال است عقلا.

جهت دوم: اجتماع مثلین که افنای لفظ در معنا به فنای آلی است نه استقلالی یعنی آلت و ابزار رسیدن مخاطب به معنا تلفظ است و اگر یک لفظ را در دو معنا به فنای آلی افناء کنید اجتماع مثلین است.

جهت سوم: افنای وجود واحد در وجودات هم محال است لفظ یک وجود است و اگر بخواهید در ده معنا استفاده شود هر معنایی یک وجود است پس یک وجود را در ده وجود فانی کرده‌اید و این خلاف برهان و قاعده الواحد لا یصدر عنه الا الواحد است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo