درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/02/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد - اشکالات بر مبنای آخوند ره - دفاع استاد از ایشان)
اشکالاتی بر ادله مرحوم آخوند وارد شده است:
اما اشکال اول: از حاج شیخ عبدالکریم حائری ره در درر الفوائد که شما فرمودید که در استعمال واحد یک لفظ نمیتواند در چند معنا بر سبیل استقلال و انفراد فانی شود درحالیکه این مبنا قابل نقض است، نقض اول در عموم استغراقی و نقض دیگر وضع و موضوع له عام اما عموم استغراقی با عام مجموعی فرقش این است که در عموم مجموعی کل عام اراده شده است مثل اینکه این ده نفر جمیعا فلان کار را کردند اما در عموم استغراقی عام محمول بر افراد است و هرکدام از افراد عام مستقلاً و جداگانه تحت حکم عام هستند مثل إن الانسان لفی خسر پس افنای انسان در تک تک افراد انسان در باب خسران یک حقیقت غیرقابلانکار است لذا چرا میگویید یک لفظ در استعمال واحد نمیتواند بر چند معنا فانی شود.
اما در باب وضع گفته شد که وضع عام، وجه برای همه افراد عام است و تک تک افراد عام از عموم بهرهبرداری میکنند و هیچ فردی نیست که بگوید من نیاز به این عام ندارم مثلاً مِن برای عموم ابتدا وضع شده و وجه برای هر نقطه این است که ابتدا محسوب بشود و کار وجه، حکایت و کشف است که شخص از منزل به فلان محل رفت پس همانطوری که وضع عام فانی در تک تک افراد است همچنین در یک استعمال میشود یک لفظ را برای معانی متعدد فانی کرد.
نظر استاد: این دو نقض فوق بر مرحوم آخوند وارد نیست چون از دقت در بیان مرحوم آخوند روشن میشود که ایشان استعمال لفظ در معنا را افناء میداند یعنی متکلم با گفتن آب لیوان توجهی به این لفظ ندارد بلکه میخواهد توجه مخاطب را به آن لیوان جلب کند این فناء در آن واحد در معنای دیگری امکان ندارد چون اجتماع مثلین پیش میآید و یا ماهیت واحده موجود به وجودات متعدد میشود آب لیوان ماهیت واحده است اگر هم افنا در این لیوان و هم آن لیوان شود دو فنا لازم میآید و اجتماع دو فنا اجتماع مثلین است ضمن اینکه یک ماهیت بنام آب لیوان موجود شد به دو وجود و از نظر عقلی محال است.
اما وجه، افنا نیست بلکه کشف است و کشف و حکایت غیر از افنا است و یا عام استغراقی افنا نیست بلکه شمول است مثل کلمه شیی که یک معنای فراگیر دارد و هر شیی از اشیا را در برمیگیرد مثل اینکه کسی از جهات مختلف عکس میگیرد که تمام این عکسها از یک نفر حکایت دارد و در عام استغراقی انسان یک معنا دارد بنام حیوان ناطق و مصادیق آن متعدد است.
اشکال دوم از محقق اصفهانی ره[1] : ایشان این مطلب را میپذیرند که استعمال افنای لفظ است اما اشتباه مرحوم آخوند آن است که این لفظی که از دهان خارج میشود و یک موجود خارجی است این را افناء میداند درحالیکه این لفظ یک صورت ذهنی و نفسانی دارد و مقوم لحاظ آن موجود خارجی نیست بلکه مقوم لحاظ آن صورت نفسانی است لذا میتواند دو لحاظ کند و اجتماع مثلین نشود مثلاً بگوید آب لیوان و هم لحاظ کند لیوان متوسط و هم لحاظ لیوان بزرگ کند چون لحاظ خارجی نیست و در ظرف ذهن است و ذهن میتواند دهها صورت را ملاحظه کند، اگر افناء همان موجود خارجی لفظ بود حق با ایشان بود و اجتماع مثلین لازم میآمد.
اشکال استاد: ما قبول داریم که لحاظ صورت ذهنی است اما صورت نفسانی سه قسم است تارة: قضیه ذهنیه و اخری: قضیه خارجیه و ثالثة: قضیه حقیقیه است، ملاک قضیه ذهنیه و خارجیه این است که مطابق با خارج باشد لذا ما صورت وهمی را قبول نداریم اما ملاک قضیه حقیقیه در صدق و کذب، نفس الامر است حال وقتی قبول کردید ملاک صورت ذهنیه خارج است چطور میتوانید یک صورت ذهنیه را در یک استعمال در آن واحد در دو معنا فانی کنید پس حرف آخوند درست است بله اگر صورت ذهنی در ظرف محمول بود نیاز به صدق و کذب خارجی نبود اما بحث ما آن صورت ذهنیه است که خارج را حکایت و فانی در خارج است لذا نمیتوان دو فنای آلی هم زمان جمع بشود.