درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (مشتق - امر سوم و چهارم مرحوم آخوند در وجود داشتن یا نداشتن اصل در تعیین موضوع له مشتق - اشکالات ایشان - تحقیق جامع درباره استصحاب حکمی و موضوعی و اجمال مخصص و مبنای علماء در این باره)

 

در جلسه قبل مرحوم آخوند در کفایه به اموری اشاره کردند که آیا اصلی در تعیین موضوع له مشتق وجود دارد یا نه؟

اما امر سوم ایشان: غلبه است که ما قاعده داریم که إن الظن یلحق الشیی بالاعم الاغلب یعنی اگر جایی شک بود و یک طرف ظن بود آن ظن، آن مورد شک را داخل در غلبه می‌کند که لابد این مورد غالبی است که ما نسبت به او ظن پیدا کرده ایم که بر اساس این قاعده ما می دانیم که مشترک معنوی در میان الفاظ اغلب از حقیقت و مجاز است و معمولا مردم از الفاظ مشترک معنوی استفاده می کنند و لفظی که حقیقت و یا مجاز باشد نادر است و بر اساس این قاعده می‌شود گفت مشتق برای اعم وضع شده چون مشترک معنوی است و قدر جامع دارد جامع بین حال تلبس و من انقضی عنه المبدأ.

اشکال آخوند به این امر فوق:

اولا: صغری ممنوع است یعنی اینکه غالب الفاظ مشترک معنوی است پذیرفته نیست چون خیلی ها می گویند غالب الفاظ مجازات ست و مجاز اکثر از مشترک معنوی است لذا این قاعده فوق جاری نیست چون صغری احراز نشده است.

ثانیا: کبری ممنوع است چون غلبه دلیل اعتبار وحجیت ندارد ما زمانی می توانیم غلبه را مرجح قرار بدهیم که دلیل حجیت داشته باشد و لذا غلبه در اصول به عنوان یک دلیل پذیرفته نشده است چون خیلی مواقع شارع کاری به اکثر و غالب ندارد و خود غلبه ظنی است و محتاج به امضای شارع است.

اما امر چهارم: استصحاب حکمی است.

تحقیق جامعی درباره استصحاب حکمی: مورد شک تارة بخاطر فقدان نص است و اخری بخاطر تعارض نصین است و ثالثة اجمال نصین است مورد بحث ما داخل در قسم سوم است و اجمال هم یا اجمال مصداقی و یا مفهومی است و مورد بحث ما داخل در اجمال مفهومی است چون ما مفهوم مشتق را از نظر ضیق و توسعه نمی دانیم که آیا دایره مشتق مضیق و فقط حال تلبس را می گیرد و یا موسع است و اعم از حال تلبس و من انقضی عنه است.

اما در شبهه مفهومیه ما دنبال مخصص هستیم که مخصص دو قسم است:

قسم اول: منفصل است مثلا مولا گفت اکرم العلماء و چند ساعت بعد گفت لا تکرم الفساق و ما مفهوم فاسق را نمی دانیم که کبیره است و یا صغیره که علما میگویند ما اینجا اصلی نداریم که تعیین کند کدام است و باید تحقیق کند تا مشخص کند ودر اینجا هم ما می خواهیم به این آقا اقتدا کنیم و می دانیم قبلا مرتکب گناه شده اگر فاسق معینا حمل بر حال تلبس باشد الان می شود اقتدا کرد چون الان که گناه نمی کند اما اگر مشتق یعنی فاسق وضع شده برای اعم الان نمیشود اقتدا کرد چون او متلبس به لباس فسق است و در اینجا شبهه مفهومی است و چنین اصلی پیدا نمی شود چون در شبهه مفهومیه اجمال مخصص منفصل اصل عملی نداریم.

قسم دوم: مخصص متصل است مثلا مولا گفت اکرم العلماء الا الفاسق و نمی دانم این شخص به اعتبار گناه صغیره فاسق شده یا نه که در اینجا دو مبنا است: برخی مثل آخوند برائتی شده اند و برخی مثل شیخ استصحاب جاری می کنند و اتفاقا أین مثال در ما نحن فیه هم جاری است مثلا نمی دانم غروب به استتار خورشید است و یا به ذهاب حمره مشرقیه این که چرا نمیدانم چون مخصص مجمل است زیرا آن روایاتی که درباره غروب آمده اجمال مفهومی دارد که با استتار خورشید یا به ذهاب حمره مشرقیه است لذا شیخ استصحاب عدم غروب جاری می کند تا حالا که غروب بود حالا که شک کردی استصحاب عدم غروب جاری کن ولی مثل آخوند استصحاب موضوعی را قبول ندارد چون غروب موضوع است و نباید استصحاب را در موضوع جاری کرد و باید در حکم جاری کرد که آیا نماز مغرب بر من واجب شده یا نه؟ اینجا اگر شک در تکلیف باشد برائت جاری است لذا در کفایه فتوای به برائت داد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo