درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (دلیل دوم بر وضع مشتق بر تلبس یا عدم آن - اقسام صحت حمل و صحت سلب - اقسام تقیید - اشکال مهم میرزای رشتی ره - جواب مرحوم آخوند ره)

 

دلیل دوم بر وضع مشتق برای حال تلبس صحت سلب و عدم صحت سلب است ما دو صحت حمل داریم: یکی صحت حمل مفهومی که حمل اولی می‌گویند و دوم صحت حمل مصداقی که حمل شایع صناعی می‌گویند. در مقابل هم، دو تا حمل سلبی داریم یکی سلب مفهوم و دیگر سلب مصداق که منظور از صحت سلب، سلب مصداقی است. مثلاً زید لیس بضارب که سلب ضرب و زدن از زید نسبت به حال تلبس جایز نیست و حقیقت ندارد و مجاز است اما عدم صحت سلب ضاربیت از زید در آن حال تلبس حقیقت است لذا کشف می‌کنیم که مشتق برای خصوص متلبس به مبدأ وضع شده است چون نسبت به متلبس به مبدأ صحت عدم سلب دارد اما نسبت به من انقضی عنه صحت سلب دارد لذا عدم صحت سلب نشانه حقیقت و صحت سلب نشانه مجاز است.

اشکال مهم میرزای رشتی[1] بر این دلیل:

استدلال به عدم صحت سلب و صحت سلب در اینجا هم غیر صحیح و هم غیر مفید است چون اگر منظور مستدل، سلب مطلق باشد که دروغ است و اجتماع متناقضین لازم می‌آید یعنی بگوید زید لیس بضارب فی شیء من الازمنه و این دروغ است چون چند روز قبل زده بود و اجتماع متناقضین یعنی هم بگوید هیچ زمانی نزد و هم گفته شود دیروز زده است و اگر منظور سلب مقید است مثلاً کلمه فعلاً یا الآن آورده شود که زید لیس بضارب فعلاً این سلب صحیح است اما مفید نیست چون علامت مجازیت نیست و آنچه علامت مجازیت است سلب مطلق است درحالی‌که ما می‌خواهیم یک قاعده‌ای درست کنیم که آن قاعده علامت حقیقت و مجاز باشد.

اما جواب مرحوم آخوند ره:

اینکه گفتید اگر سلب مقید باشد این قاعده مفید فایده نیست چون سلب مطلق علامت حقیقت و‌ مجاز است نه سلب مقید، حرف شما در یک مورد درست و در دو مورد غلط و علامت مجاز است.

توضیح ذلک: تقیید بر سه قسم است:

اول: تقید مسلوب یعنی مشتق و محمول مثلاً زید لیس بضارب فعلاً یا الآن که قید فعلاً قید ضارب است در اینجا حق با شماست که سلب مقید علامت مجاز نیست.

دوم: تقید مسلوب عنه یعنی موضوع که زید الآن لیس بضارب که در اینجا سلب مقید علامت حقیقت و مجاز است.

سوم: تقیید سلب است یعنی تقیید لیس است که زید لیس الآن بضارب که الآن قید سلب شده است اینجا هم علامت حقیقت و مجاز است.

اما شرح قسم اول: همیشه نقیض اخص، اعم از نقیض اعم است مثلاً نقیض انسان لا انسان است و اعم از نقیض حیوان که لا حیوان است لذا می‌گوییم کل لا حیوان لا انسان که صحیح است اما هرگز درست نیست که کل لا انسان لا حیوان و در اینجا وقتی می‌گویید زید لیس بضارب الآن، مستلزم این نیست که زید لیس بضارب مطلقا پس صحت سلب مقید علامت مجاز نخواهد بود چون یصدق زید لیس بضارب فعلاً، اما و لا یصدق زید لیس بضارب مطلقا، از این جهت صحت سلب و عدم آن، علامت حقیقت و مجاز نیست چون صدق آن رفت و صدق فقط زید لیس بضارب الآن می‌باشد و وقتی این صادق بود دیگری که زید لیس بضارب مطلقا کاذبه است پس دیگر این قاعده علامت حقیقت و مجاز نمی‌شود، عبارت اخری: که کل رید لیس بضارب مطلقا یصدق علیه زید لیس بضارب الآن ولی کل زید لیس بضارب الآن لا یصدق علیه زید لیس بضارب مطلقا.


[1] بدائع الافکار ص۱۸۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo