درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (مشتق - ادله وضع مشتق برای اعم - فرق حیثیت صدوریه با تعلیلیه - اشکالات ادله)

 

بحث در مورد ادله قائلین به وضع مشتق برای اعم است و چهار دلیل آورده‌اند:

دلیل اول: تبادر که اگر مشتق بدون هیچ قرینه‌ای استعمال شود آنچه به ذهن تبادر می‌شود اعم از حال تلبس و من انقضی عنه است مثلاً قاتل به کسی که یک سال قتل انجام داده الآن هم اطلاق می‌شود.

اشکال استاد: تبادر از لفظ مشتق برای اعم، تبادر حاقی نیست بلکه به‌عنوان قرینه خارجیه است و آن همان قرینه صدوریه است که اگر عملی از کسی صادر شود این عمل همواره باقی و از بین نمی‌رود و ذهن ما که تبادر می‌کند به اعتبار این است که از این آقا صادرشده لذا سارق یعنی من صدر عنه السرقه وگرنه آنچه تبادر حاقی است این است که آن عمل فعلاً انجام شود که اگر فعلاً انجام نشود حاقی نیست بلکه به اعتبار من صدر عنه السرقه است.

دلیل دوم: عدم صحت سلب است یعنی هرگز نمی‌توان مشتق را از من انقضی عنه سلب کرد مثلاً ضارب و قاتل را از من انقضی عنه نمی‌شود سلب کرد و خود علامت عدم صحت سلب علامت حقیقت است لذا کسی که کتک خورده نمی‌شود گفت لیس هذا بمضروب یا در فقه هست پشت سر کسی که حد خورده نماز نخوانید لا تصل خلف المحدود.

اشکال استاد: حیثیت صدور با حیثیت وقوع از قبیل تقابل تضایف است نه تضاد مثلاً بین حیثیت صدور ضرْب و وقوع ضرْب تضایف است و تضایف یعنی متضایفین قوة یا فعلاً باشد مثلاً ابوت با بنوت حالا فعلاً پدر و پسری باشد یا بعداً یا بین اسم فاعل و مفعول تضایف است چون اسم فاعل صدوری و مفعول وقوعی است حال این عدم صحت سلب بخاطر تضایف است که بین حیث صدور و وقوع تضایف است اما به اعتبار ماده تضایف نیست و بحث ما در ماده است نه حیثیت تضایف یعنی ماده ضارب به معنای زدن است و بر کسی که الآن نمی‌زند صادق نیست لذا مثل سید حکیم در حقائق الاصول می‌فرماید که اطلاق ماده ضرب بر کسی که فعلاً کتک نخورده جایز نیست و به اعتبار اینکه قبلاً کتک خورده مجازاً جایز است و حیثیت صدور و وقوع از آثار ماده است و بین آثار ماده، فعلیت وجود دارد ولی بحث ما در آثار نیست بلکه در خود مضروب و قتل است.

دلیل سوم: کثرت استعمال است وقتی موارد استعمال مشتقات در میان جامعه را احصا می‌کنیم به این حقیقت می‌رسیم که عموم جامعه مشتقات را برای من انقضی عنه استعمال می‌کند مثلاً به کسی که ده سال قبل قتل انجام داده الآن هم می‌گویند هذا قاتل و اگر این استعمال را مجاز بدانیم کثرت المجازات لازم می‌آید و قبیح است ضمن اینکه الفاظ وضع شده برای تفهیم مقاصد متلکم به مخاطبین و آنچه مخاطب از انت قاتل می‌فهمد مجاز نیست بلکه حقیقت است چون القای کلام به مخاطب بر سبیل حقیقت است.

اشکال آقای خویی ره: باب مجاز اوسع است و قبیح نیست چون در باب تشبیه و کنایه و استعاره و مبالغه در کلمات فصحا زیاد دیده می‌شود لذا کلمات مجاز بیشتر از حقیقت است.

اشکال استاد به مرحوم خویی ره: این اشکال وارد نیست چون این مجازات مربوط به باب خطابات و فن بیان است و هیچ ثمره فقهی ندارد اما آنچه می‌خواهیم بحث کنیم این است که آیا من انقضی عنه از این مشتق بدست می‌آید که بتوانم یک ثمره فقهی درست کرد یا نه؟

اشکال استاد به دلیل سوم: کثرت مجازات لازم نمی‌آید چون این استعمالات فعلی نیست تا مجاز بشود بلکه این استعمالات از حیث صدور قتل یا ضارب است نه اینکه الآن زده است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo