درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (مشتق - بیان اشکالات به بزرگان در فرق بین مبدأ مشتق و اشتقاق)

در این جلسه با ارائه نکاتی اشکال کلام بزرگان روشن می‌شود:

نکته اول: مبدأ بر دو قسم است: یکی مبدأ حقیقی یعنی در خارج وجود دارد که متحصل است مثل بیاض و سواد و دوم مبدأ مشهوری که در خارج وجود ندارد بلکه برای علمای صرف و نحو و به دنبال آن علمای فقه و اصول و کلام شهرت پیدا کرده است مثل علم و ضرْب که بین مبادی حقیقی و مشتقات اتحاد است. مثلاً ابیض مشتق و بیاض مبدأ ابیض است که بین آن‌ها اتحاد است که ثوب الابیض به معنای الثوب البیاض ابیض است لذا در اینجا شیء در تقدیر نیست و نباید گفت شیء له البیاض اما بین مبادی مشهوری و مشتقات اتحادی نیست چون در مشتقات سه چیز است مبدأ و نسبت و وصف مثلاً در ضارب یکی ذات ضرب و دیگری نسبت ضرب که از هیئت ضارب به دست می‌آید و دیگری وصف آن‌که فاعلی است در اینجا اگر گفته شود زید ضارب به معنای زید ضرب نیست چون بین ضرب و ضارب وحدتی نیست این بیان در کتاب الشواهد الربوبیه ملاصدرا ص ۴۳ است.

با این نکته اشکال کلام صاحب فصول و آقای خویی روشن می‌شود که صاحب فصول فرمود فرق بین مبدأ و مشتق اعتباری است و جدا نکرد بین مبدأ حقیقی و مبدأ مشهوری درحالی‌که بین مبدأ حقیقی و مشتق اتحاد است و همچنین اشکال کلام خویی روشن شد که ایشان بین مبادی مشهوری و حقیقی فرقی نگذاشتند و آنچه مایه اشتباه مرحوم خویی شده است عبارت اسفار ج ۱ ص ۴۲ است که در آنجا ملاصدرا اتحاد عرض و عرضی را مطرح کرده و محقق سبزواری دو وجه برای اتحاد عرض و عرضی در تعلیقه اسفار در همان صفحه بیان کرد:

وجه اول: این اتحاد عرض و عرضی در مبادی حقیقی است نه مشهوری چون در مبادی مشهوری ترکیب است و در جایی که ترکیب است اتحاد معنایی ندارد مثلاً در ضارب که مرکب از ذات و نسبت و وصف است.

وجه دوم: این است که در مشتقات باید ملاحظه کرد که برخی از مشتقات جنبه صدوری دارد ضارب یعنی من صدر عنه الضرب لذا در آنجا ترکیب اتحادی یا انضمامی را بحث نکنید.

مرحوم محقق اصفهانی پس از نقل این دو وجه می‌نویسد «و هذان الوجهان ایضا ظاهران فی دعوی الاتحاد بین المفاهیم المشتقات و مبادی الحقیقه دون المشهوریه و الحاصلها دعوی الاتحاد بین الخصوص العرض و العرضی لا کل مشتق و مبدأ الحقیقی» این دو وجه در اطراف مبادی حقیقی و مفاهیم مشتقات جاری است که آنجا می‌توان بحث کرد که بین عرض و عرضی اتحاد است البته هر مشتقی این‌طور نیست لذا مرحوم خویی بحث را جدا نکردند و اتحاد عرض و عرضی را در کل مشتق پیاده کردند.

مثال برای اتحاد بین مبدأ و مشتق: بین حرارت و حار یا بین برودت و بارد که اتحاد است چون حقیقت حرارت همان حار و حقیقت برودت همان بارد است و نباید بین آن‌ها جدا کرد که حرارت عرض است و حار عرضی است و برودت عرض و بارد عرضی است و بین آن‌ها اتحاد است.

نکته دوم: چرا علما بحث بشرط لا و لا بشرط را بیان کردند؟ هر ذاتی و حقیقتی که در جهان است اطوار و مراتب و شئونی دارد مثلاً مراتب استاد و شاگرد که در یک ذات حقیقی است که اگر این مراتب و شئون نبود اصلاً قابل حمل نبود و قضیه حملیه‌ای تشکیل نمی‌شد پس آنچه مصحح حمل است این مراتب است و کار لا بشرط این است که این مراتب و شئون یک ذاتی را بیرون می‌آورد و در ذهن افراد می‌اندازد. پس بین دو شیء مباین آنچه دو شیء مباین را وصل می‌کند اطوار ذات است و اصولاً اطوار یکی از روش‌های اتحاد در عالم است، واقعاً اگر بین وجود ممکنات و خدا هیچ شأن و طوری نبود اصلاً خالقیت خدا قابل درک نبود بله حقیقت وجود ما امکانی است و حقیقت وجود خدا وجود واجب است اما شئونی و اطواری در عالم هستی است که به خاطر آن بگویم من مخلوق و او خالق است که یکی از شئون این است که من مرکب از هست و چیست هستم و خدا فقط هست است و همین باعث شده خدا من را خلق کند.

نظر حق: با این تفسیر روشن شد که مرحوم آخوند نظرش حق است چون فرمودند مشتق لا بشرط است و مبدأ اشتقاق بشرط لا است و منظورش این است که ضارب یکی از اطوار ضرب است چون در ضارب چند طور است هم ضرب و نسبت و وصف که می‌شود لا بشرط اما در خود ضرب این چند تا نیست پس می‌شود بشرط لا و اتحاد عرض با عرضی هم همین است که عرضی یکی از اطوار عرض است مثلاً دیوار با رنگ دو وجود و دو موضوع است اما به اعتبار اینکه دیوار رنگ می‌پذیرد و یکی از اطوار سواد و بیاض است و از این جهت قابل حمل است چون در ابیض یک ذات بنام دیوار و یک نسبتی بنام وضع افتاده که ابیض لا بشرط است اما در بیاض جز اتحاد با ابیض چیزی ندارد لذا نمی‌توان گفت الجدار بیاض اما می‌شود گفت الجدار البیاض ابیض.

اما اشکال کلام امام ره این است که ایشان فرق بشرط لا و لا بشرط را تحصل و عدم آن گرفتند درحالی‌که تحصل و عدم آن مربوط به خارج است ولی بحث ما در مفاهیم مشتق مثل مفهوم ضارب هست که خلط بین مفهوم و خارج شده است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo