درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/08/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (مشتق - هل المشتق مسالة اصولی ام لا؟ - ثمرات بحث مشتق)
تنبیه پنجم و ششم مشتق در کفایه نیازی به بحث ندارد چون فایده علمی ندارد لذا اگر امروز بحث میشود به اعتبار بحث درسی ما است.
تنبیه پنجم: آیا بحث مشتق یک بحث اصولی است یا نه؟ مسائل اصولی آن مسائلی است که در استنباط احکام شرعیه واقع میشود یا در مقام عمل منتهی به آن قاعده اصولی شود، اصول عملیه چون عمل ما منتهی به قاعده استصحاب و برائت شده است میباشد اما حجیت خبر ثقه و عادل مسئله اصولی است چون در کبری قیاس استنباط واقع میشود مثلاً «وجوب الصلاة ما اخبر به الثقه و کل ما اخبر به الثقه فهو واجب العمل» که این عبارت «فهو واجب العمل» همان حجیت اصولی است که حجیت اصولی در قیاس استنباط احکام شرعیه قرار میگیرد.
بر این اساس مشتق مسئله اصولی نیست چون مشتق مثل علم رجال موضوع حکم را بیان میکند مثلاً در رجال بحث میشود که این راوی خبر ثقه است و در اصول بحث میشود خبر ثقه حجت است در اینجا هم درباره موضوعات شرعیه نسبت به مشتقات بحث میشود که آیا وضع برای اعم یا اخص شده است؟ لذا ثبوت موضوع برای حکم شرعی نیازمند به این مسئله است لذا میتوانید بگویید که بحث مشتق از مبادی تصدیقیه علم اصول است نه از مسائل علم اصول که ثبوت حکم یا محمول برای موضوع میشود مبادی تصدیقیه، اما شناخت موضوع و محمول یا همان تصور موضوع و محمول میشود مبادی تصوری که تارة تصور میشود زید و قیام و اخری ثبوت قیام برای زید را تصدیق میکنید که زید قائم در اینجا هم ثبوت وضع اعم یا اخص را برای مشتق تصدیق میکنید که عدهای اعمی و عدهای اخصی شدهاند.
تنبیه ششم: ثمرات فقهی مباحث مشتق است:
ثمره اول: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث مناهی نهی کردهاند از بول کنار درخت مثمر «نهیٰ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم أن یبول تحت الشجرة المثمرة»[1] که اگر مشتق وضع برای اعم باشد درختی که الآن میوه ندارد ولی قبلاً میوه داده بول کردن کنار این درخت مکروه است اما اگر وضع برای اخص بشود الآن این درختی که میوه ندارد تحت نهی واقع نمیشود و زمانی مکروه است که متلبس به میوه باشد صاحب جواهر[2] از جماعتی از متأخرین این قول اخص را نقل کرده است.
ثمره دوم: وضو یا غسل با آب مُشَمِّس (آبی که خورشید گرم کرده) بعد از سرد شدن آیا مکروه است یا نه؟ همچنین غسل میت با آب مُسَخِّن بعد از سرد شدن مکروه است یا نه؟ که در روایات از این آب نهی شده که این نهی تنزیهی است یعنی کراهت دارد حال اگر مشتق وضع برای اعم شده پس وضو و غسل بعد از ارتفاع مشمسیت و سخونت مکروه است چون تلبس به مبدأ نیاز به فعلیت نیست اما اگر وضع برای اخص شده مکروه نیست چون فعلیت در تلبس به مبدأ لازم است.
ثمره سوم: در باب وقف بحث است که اگر وقف را برای یک سکونت خاصی قرار دهد مثلاً وقف سکونت مدرسه برای طلاب و یا وقف خانههای روستا برای اهل آن و پس از مدتی آن روستا خالی از افراد شد آیا جایز است این موقوفه را به دیگران بدهند یا نه که بنا بر وضع اعم حق ندارند بدهند چون تلبس فعلی شرط نیست اما بنا بر وضع برای اخص میتواند اجاره بدهد.
ثمره چهارم: عنوان جلّال یعنی نجاستخوار که اگر وضع برای اعم باشد آن حیوان حلالگوشت جلّال بعد از زوال نجاستخواری بنا بر وضع اعم حق ندارند از گوشت آن بخورند اما بنا بر وضع اخص میتوان از گوشت آن استفاده کرد. بله این بحث مشتق به اجماع و نص در جلّال تخصیص خورده که اجماع و نص بر استبراء جلّال است.
ثمره پنجم: در باب خمس که اگر در بین سال حساب خمسی خانهای را از محل درآمد و کسب بخرد اما در آن خانه ساکن نشود چون خانه دیگری دارد آیا این خانه از مؤونه حساب میشود که اگر حساب شود خمس دارد و الا خمس ندارد که اگر مشتق را وضع برای اعم بدانیم در اینجا خمس دارد چون صدق سکنی از قبل نمیکرد و ایشان نیازی به این خانه نداشت لذا بر ایشان بنا بر اعم واجب است خمس بدهد اما بنا بر اخص خمس ندارد و در همینجا برخی از فقهای اعمی هم گفتهاند خمس ندارد مثل میرزای قمی به این دلیل که مؤونه زائده صدق نمیکند بلکه مؤونه است که قصد اصل ایشان برای سرمایه نبوده است.