درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/09/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (واجب تعبدی و توصلی - اخذ قصد امتثال امر در انشاء مثل امر صل - محال بودن آن به نظر مرحوم نائینی ره - اشکال مرحوم امام به نائینی ره - اقسام اعتباری - مبنای استاد در این قسم - اشکال استاد به مرحوم امام ره و نائینی ره)

بحث در این بود وقتی شارع عبادتی را می‌خواهد انشاء بکند آیا به قصد امتثال امر انشاء می‌کند یا نه؟ مثلاً بفرماید که «صل مع قصد امتثال الامر» مرحوم نائینی ره قائل به استحاله شدند و فرمودند که محال است قصد امتثال امر در متعلق امر دخیل باشد چون لازم می‌آید قصد امر که دو رتبه از مقام انشاء متأخر است مقدم شود، آنچه در نظر ایشان است مسئله اعراض است که اوامر شرعیه را به اعراض قیاس کرد همان‌طوری که تقدم معروض بر عرض رتبی است مثل تقدم علت بر معلول همچنین تقدم امر بر قصد امر تقدم رتبی است لذا قصد امر که تأخر رتبی دارد اگر در متعلق انشاء دخیل باشد لازم می‌آید ما هو المتأخر متقدم بشود.

اشکال مرحوم امام ره بر ایشان[1] : قیاس مع الفارق است چون اوامر در احکام شرعیه در مرحله انشاء از دو حال خارج نیست یا از اعتباریات و صفات نفسانی است و یا از امور واقعیات و خارجیات است که اگر از قسم اول باشد هرگز با عرضی نباید قیاس کرد چون امر اگر از صفات نفسانی باشد به معنای اراده است و اراده عرضی نیست اما اگر منظور ایشان خارج و واقع است:

اولاً: اوامر شرعیه اعتباری است و امور اعتباری خارجی نمی‌شود و خارجی مختص تکوینیات است نه اعتباریات.

ثانیاً: خارج ظرف سقوط امر است نه ظرف ثبوت امر که ما در خارج نماز می‌خوانیم که امر مولا را امتثال کنیم لذا خارج ظرف سقوط است و مقام انشا ظرف ثبوت است و نباید بین آنها قیاس کرد.

اشکال استاد به مرحوم امام ره: ایشان در بیان مرحوم نائینی به دو مطلب توجه نفرمودند:

مطلب اول: مبنای مرحوم نائینی در اوامر و انشائات شرعیه این است که اوامر قضایای حقیقیه‌اند نه ذهنیه و عقلیه لذا قضیه عقلیه به اعتبار خارج سنجیده می‌شود و به همین خاطر ایشان بحث را به سمت عرض بردند چون مباحث عرض و عرضی مباحث خارجیه و قضایای حقیقیه‌اند که در ظرف خارج محقق الوقوع است مثلاً ﴿لله علی الناس حج البیت﴾ معنایش این است که «کلما تحققت الاستطاعةُ یجب الحج» هر گاه در خارج موضوع استطاعت محقق شد حج واجب است. لذا مرحوم نائینی ره حق دارند مسئله اوامر شرعیه را به اعراض خارجیه مقایسه بکنند.

مطلب دوم: مبنای مرحوم نائینی ره همان مبنای ملاصدرا است و هو المختار که آیا اوامر شرعیه در حوزه اعتباری و جدای از خارج است؟ یا اینکه در خارج هم هست؟ بیان دیگر که آیا احکام شرعیه اعتباری صرف‌اند و یا اینکه خارجیه هستند و واقعیت دارند؟

توضیح ذلک: اعتباری دو معنا دارد:

تارة: اعتباری در مقابل تکوینی است که اینجا حق با مرحوم امام ره است که اگر کسی بگوید احکام شرعیه اعتباری است یعنی واقعی نیست و تکوینی نیست حرف درستی است چون خارج ظرف سقوط است نه ثبوت.

اخری: اعتباری است یعنی معتبِر و قانون‌گذار دارد که قانون‌گذار می‌تواند زمانی قانون را بردارد و مبنای آقای نائینی ره همین قسم دوم است و هو المختار که احکام اعتباری است به خاطر اینکه معتبِر دارد و معتبر خدا و پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام هستند لذا هرگز منکر خارجیت احکام نیستیم که چگونه احکام خارجی نباشند درحالی‌که باید وضو یا تیمم گرفت و نماز خواند. پس اشکال ما به مرحوم امام ره این شد که:

اولاً: اوامر شرعیه و انشاء در مرحله اراده نیست و داخل در قضایای عقلیه نیست بلکه انشاء یک قضیه حقیقیه است و محمول بر خارج است و هرگز موطن آن در عقل و نفس نیست بله منشأ انشاء اراده است نه اینکه انشاء اراده باشد ولی خود انشاء یک قضیه حقیقیه است، ﴿کتب علیکم الصیام﴾ یک قضیه حقیقیه است.

ثانیاً: اینکه متعلق احکام خارجیبت ندارد حرف خوبی است اما منظور شما از خارجیت، ظرف خارج است نه وجود واقعی و خارجی درحالی‌که بحث ما این است که اوامر شرعیه در عین اینکه اعتباری‌اند وجود خارجی و واقعی هم دارند لذا امام ره بین اینکه خارج ظرف باشد و بین وجود خارجی جابجا کردند و بحث را از وجود خارجی به سمت ظرفیت خارج بردند که ﴿کتب علیکم الصیام﴾ بااینکه اعتباری است اما وجود خارجی دارد اما ظرف وجوب در خارج نیست پس علوم اعتباری در ظرف خارج نیست اما وجود خارجی دارند و اشکال مرحوم امام ره بر آقای نائینی وارد نیست.

اشکال استاد بر مرحوم نائینی ره: تقدم رتبی یعنی در عین وحدت عقل یک تغایری بین علت و معلول اعتبار می‌کند همان‌طوری که خورشید به محض روشن شدن روز می‌آید پس معلول عین علت است اما عقل می‌گوید بین علت و معلول یک تغایری است. آن تغایر را تقدم رتبی می‌گویند یعنی رتبه علت مقدم بر رتبه معلول است و عقل این تقدم را درست می‌کند حال آنچه در مسائل اوامر و مسائل شرعیه در مقام انشاء نیاز داریم این است که شارع قبل از انشاء قیود و شرایط مثل طهارت و موضوع مثل صلاة و قیود مثل موالات را ببیند و آنگاه امر را تشریع بکند مثل ﴿اقیموا الصلاة﴾ اما آنچه در خارج می‌بینید تأخر زمانی است یعنی زمان وضو گرفتن و رو به قبله ایستادن که زمان اینها در مقام امتثال است لذا اگر کسی قصد امر بکند تقدم رتبی و تأخر زمانی دارد و چیزی که از یک جهت تأخر زمانی و از یک جهت تقدم رتبی دارد استحاله لازم نمی‌آید و ما هو المتأخر متقدم نمی‌شود چون بینهما فرقٌ که ما هو المتأخر همان قصد امر زمانی است و ما هو المتقدم قصد امر رتبی است.


[1] مناهج الاصول ج۱ ص۲۶۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo