درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (واجب تعبدی و توصلی - عدم اخذ امر در مرحله امتثال - وجوه علت آن - نظر استاد - جمع بندی بحث)

نظر مختار بر این شد که قصد امتثال امر جزء یا شرط برای نماز و امثال نماز در مقام لحاظ و تصور و انشاء و فعلیت نیست و این سه مرحله بحث شد.

اما مرحله چهارم (مقام امتثال): در این مرحله هم قصد امر جزء یا شرط برای نماز نیست و اجزاء و شرایط نماز رکوع و سجود و ... است و قصد امر هیچ‌کدام از این موارد نیست، علت آن به چند جهت است:

جهت اول: قصد امر در حد ذاتش توقف بر اجزاء و شرایط دارد که اگر فرض بکنیم یکی از اجزا و شرایط عبادت قصد امر است لازمه‌اش این است که قصد امر هم مؤخر و هم مقدم باشد اما مؤخر باشد چون تا رکوع و سجود و ... نباشد امر اقیموا الصلاة معنا ندارد اما اینکه قصد امر مقدم باشد چون به عنوان اینکه جزء یا شرط دخیل می‌دانید و جزء یا شرط مقدم بر اقیموا الصلاة است لذا لازم می‌آید که هم قصد امر مؤخر باشد و هم مقدم باشد که معقول نیست یعنی غیرقابل‌تصور است و ثبوتاً چنین حالتی را ندارد و این جمع بین نقیضین است که هم مقدم باشد و هم نباشد و محال است.

جهت دوم: امتثال در صورتی است که نسبت به صلاة به قصد امتثال قادر باشیم و ما قدرت بر امتثال نماز به قصد امتثال امر نداریم چون وقتی می‌توانیم صلاة را به قصد امتثال بیاوریم که صلاة امر داشته باشد لذا صلاتی که امر ندارد به قصد امر نمی‌توانیم اتیان بکنیم و اگر فرض کنیم که صلاة به قصد امتثال متعلق امر است معنایش این است که طبیعی نماز امر ندارد بلکه نماز به قصد امتثال امر دارد که لازم می‌آید قصد امتثال امر را به قصد امتثال امر بیاوریم.

جهت سوم: اگر قصد امر جزء یا شرط عبادت باشد حال امری که به این نماز تعلق می‌گیرد از دو حال خارج نیست:

تارة: نماز مقید به قصد امر متعلق اقیموا الصلاة است که لازمه‌اش این است که طبیعی نماز امر نداشته باشد و وقتی ذات نماز امر ندارد چگونه می‌خواهید صلاة مقید به قصد امتثال را قصد کنید چون مقید بماهومقید امر دارد نه ذات صلاة و مقید بماهومقید را نمی‌شود به قصد امتثال آورد مثل‌اینکه یک شرطی خودش مشروط به یک شرطی باشد که چگونه حصه مشروط به یک شرط به قصد شرط آورده شود.

اخری: صلاة مرکب از اجزاء و شرایط باشد که یکی از شرایط و اجزای آن قصد امتثال باشد در اینجا محال لازم می‌آید که این صلاة مرکب از اجزاء و شرایط قصد امتثال را به قصد امر امتثال بکنیم چون کار امر ایجاد داعی است یعنی اقیموا الصلاة ما را به‌سوی امتثال اجزاء و شرایط نماز تحریک می‌کند که چرا رکوع و سجده و ... را انجام می‌دهیم چون امر اقیموا از خدا صادر شده است پس‌کار امر ایجاد داعی است حال اگر قصد امر جزء عبادت باشد لازمه‌اش این است که امر به صلاة به داعی خودش بشود درحالی‌که هیچ شیء نمی‌تواند علت خودش باشد، نار علت احراق است اما هرگز نار علت نار نیست در اینجا چگونه ممکن است امر به اجزاء داعویت داشته باشد و برای خود این امر هم داعویت داشته باشد که لازمه‌اش این است که امر برای امر داعویت دارد یعنی امر علت خود امر است.

جمع‌بندی بحث: قصد امر جزء یا شرط عبادت نیست بلکه یک امر عقلی است و عقل می‌گوید نماز را به قصد قربت واجب است آورده بشود چون در مقام عبودیت هستید و مولا مولویت دارد و تناسب حکم و موضوع ایجاب می‌کند که به قصد قربت انجام بشود اما در مرحله تصور و لحاظ اگر قصد امر به عنوان جزء نماز ببیند محال عقلی لازم نمی‌آید اما ازآنجایی‌که مرحله اثبات فرع بر مرحله ثبوت است باید گفت که در مرحله اثبات وجوب قصد قربت وجوبش عقلی است پس در مرحله ثبوت هم وجوب قصد قربت به عنوان جزء یا شرط لحاظ نشده است.

اما مرحله انشاء که اگر قصد امر به عنوان جزء یا شرط نماز انشاء بشود لازم می‌آید در وجود علمی مقدم و در وجود انشایی مؤخر باشد یعنی در علم خدا قصد امر جزء یا شرط است اما خدا این قصد امر را برای بعد از تشریع صلاة و روزه گذاشته است که وقتی من گفتم اقیموا الصلاة شما قصد امر بکنید.

اما مرحله فعلیت که امر جزء یا شرط نیست چون از فرض وجودش عدمش لازم می‌آید چون قصد امر یک حصه‌ای است که از سوی امر می‌آید و فرض ما این است که قبل از امر چنین حصه‌ای وجود ندارد و اگر حصه‌اش متوقف بر امر نیست و ملازم با امر است قدرت بر ملازم نیست چون قدرت ما بر قصد امر زمانی است که امر شارع صادر بشود و فرض ما این است که این حصه یعنی قصد امر، امر ندارد لذا از فرض وجودش عدم لازم می‌آید مثل توقف شرط بر مشروط که اگر قدرت بر مشروط نباشد قدرت بر شرط نیست و در اینجا اگر قدرت بر امتثال نباشد فرض عدم می‌شود نه فرض وجود.

خلاصه: پس اخذ قصد قربت در مقام امتثال از سه جهت رد شد:

جهت اول: هم تقدم و تأخر قصد امر لازم می‌آید.

جهت دوم خارج از قدرت مکلفین است.

جهت سوم: اگر قصد امر مقید به قصد امر باشد تالی فاسد آن این است که طبیعی و ذات نماز امر ندارد و دیگر اینکه قصد امر به قصد امر آورده شود یعنی چیزی بخواهد علت خودش باشد و این امکان ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo