درس خارج اصول استاد مهدی احدی
1401/10/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: (مرّة و تکرار - اقوال در مورد معنای آن - نسبت بین این دو - نظر استاد - ثمره افتراق بین این دو)
امر هشتم: آیا صیغه امر دلالت بر مرّة و تکرار میکند یا نه؟ یعنی اگر به ما امری شود یکبار انجام بشود یا چندین بار؟ در اینجا اموری باید بحث شود:
امر اول: منظور از مرّة و تکرار چیست؟ سه نظریه وجود دارد:
نظر اول: مرّة یعنی فرد و تکرار یعنی افراد.
نظر دوم: مرة به معنای وجود واحد و تکرار به معنای چندین وجود است.
نظر سوم: مرة یعنی دفعه و تکرار یعنی دفعات است، دفعه مقابل تدریج است مثلاً اگر شما ده تا سنگ را به تدریج وارد منزل کنید این میشود دفعات اما اگر یکباره وارد منزل کنید دفعه میشود.
اما نسبت بین این سه نظریه: برخی میگویند بین دفعه و مرة عموم و خصوص مطلق و برخی من وجه است مثلاً دفعه با یک وجود و هم با چند وجود تناسب دارد مثل اگر به یک شیء امر شود میتوان ده چیز را به یک دفعه انجام داد اما مره به معنای فرد قابل تعدد نیست چون مره به معنای یک فرد با یک فرد وجود میگیرد لذا هر مره ای دفعه است اما هر دفعهای مره نیست و آن دفعهای مره است که به معنای فرد نباشد اما اگر دفعه به معنای وجود باشد یقیناً به چند فرد مره صدق میکند به این بیان بین آنها عموم و خصوص مطلق است.
بهبیاندیگر: بین آنها من وجه است چون وجود دو قسم است یکی آنی و دیگر مستمر، موردی که فرد و مره و دفعه صدق میکند وجود آنی است اما آنجایی که وجود مستمر است ولو اینکه یک فرد باشد دفعه نیست بلکه دفعات است پس ماده افتراق دفعه وجود مستمر است چون دفعه وجود آنی است نه مستمر و اما ماده افتراق فرد و مره جایی است که دفعات باشد و به صورت مستمر نباشد اما ماده اشتراک بین این سه مورد وجود آنی است که هم فرد و مره و دفعه است.
نظر استاد: نسبت بین آنها عموم و خصوص مطلق داست چون دفعه اعم از فرد است و فرد اخص از دفعه است مثلاً اگر گفتید مقتضای امر مره به معنای فرد است خصوصیت فردیه تحت طلب میرود مثلاً اکرم العالم که آن فردی که انتخاب میشود باید عالم باشد اما اگر مقتضای امر مره به معنای وجود واحد باشد دیگر خصوصیت فردیه تحت طلب نمیرود لذا در تحت عنوان بحث باید گفته شود که آیا امر دلالت بر مره به معنای وجود واحد میکند یا دلالت بر تکرار به معنای وجودات میکند یا نه؟ اما مره به معنای فرد و تکرار به معنای افراد درست نیست چون خصوصیت فردیه تحت طلب نمیرود.
سؤال: ثمره این افتراق چیست؟
جواب: در مقام امتثال این افتراق حاصل میشود چون اگر از مره فرد در نظر گرفته بشود و خصوصیت فردیه را جدا کنید امتثال حاصل نشده است چون خصوصیت فردیه تحت طلب است اما اگر مره معنای وجود واحد باشد امتثال حاصل شده است چون وجود واحد به تحقق طبیعت برمیگردد و طبیعی امر به یک متعلق با یکبار وجود گرفتن امتثال حاصل میشود و لو اینکه خصوصیت فردیه مراد نباشد مثلاً خطاب صل وارد شد که این خطاب طبیعی صلاة را شامل میشود نه افراد آن لذا خصوصیت فردیه دخیل نیست مثلاً نماز صبح یا مغرب و ... باشد این دخیل نیست و همینکه یکبار نماز را اتیان بکنی امتثال حاصلشده است چون مره به معنای وجود واحد است یا اکرم الانسان که یکبار کسی اکرام شود امر مولا حاصل شده است.
اما مره به معنای دفعه افتراقش با وجود و فرد این است که اگر افراد متعددی را یکبار وجود دهد امتثال حاصل شده است و اگر مره به معنای فرد یا وجود واحد باشد امتثال به یکی از افراد حاصل میشود و نیازی به امتثال افراد یا وجودات متعدد نیست شاهد آن این است که حضرت ایوب در حال بیماری قَسم خورد که اگر خوب شود صد ضربه یا کمتر به همسرش تازیانه بزند و چون همسر ایشان در دوران بیماری ایوب مراقبت از او کرد و وقتی ایوب خوب شد و از این قسم پشیمان شد خدا این مشکل را حل کرد که فرمود بستهای از ساقههای گندم و مانند آن را بگیر و به زن خودت بزن تا این قَسم انجام شود، ﴿وَخُذۡ بِیَدِكَ ضِغۡثًا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَلَا تَحۡنَثۡ سوره ص 44﴾ وجه شاهد ما این است که دفعات در قالب یک دفعه انجام شد که صد باز کردن یا یکبار انجام شد اما اگر قسم به تازیانه زدن صد فرد میشد هر گز با یکبار انجام نمیشود اینجاست که ما دفعه را اعم از فرد و فرد را اخص از دفعه گرفتیم و بین آنها عموم و خصوص مطلق قائل شدیم.