درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (مره و تکرار - دلالة الامر علی المرة و التکرار هل یختص بهیئة الامر أو المادة؟ - اقوال و ادله - نظر استاد - امتثال الامر دفعة هل یوجب سقوط التکلیف ام لا؟ - اقوال - نظر استاد)

در بحث مره و تکرار مطلب اول این بود که مره به معنای دفعه نیست بلکه به معنای وجود واحد است و حتی به معنای فرد هم نیست بلکه یعنی یک‌بار این عمل در خارج وجود پیدا کرد.

مطلب دوم: دلالت امر بر مره و تکرار آیا مربوط به هیئت امر است یا ماده امر است؟

نظر اول (نظر معروف از صاحب فصول): و هو المختار این بحث مربوط به هیئت امر است مثلاً آیا امر دلالت بر مره می‌کند یا تکرار؟ که منظور همان هیئت «صَلِّ» یا «اقیموا الصلوة» است.

نظر دوم: این بحث مربوط به ماده است که ماده اکرم یا اقیموا با یک‌بار محقق می‌شود یا بیشتر؟ پس حق همان نظر اول است و مرحوم صاحب فصول علت آن را بیان می‌کند ولی ما این علت را قبول نداشته و دلیل دیگری داریم.

اما علت صاحب فصول ره: سکاکی درباره مصدر مجرد از ال و تنوین معتقد است که چنین مصدری دلالت بر طبیعت و ماهیت می‌کند مثلاً ضرْب دلالت بر ماهیت زدن می‌کند ما از این بیان سکاکی الهام گرفتیم که هیئت افعل و هرچه بر وزن افعل است در باب مشتقات، ملاک بحث مره و تکرار است، همان‌طوری که سکاکی بحث را روی ماده نمی‌برد ما هم کاری به ماده نداریم.

اشکال استاد بر دلیل ایشان:

اولاً: میان مصدر و سایر مشتقات تباین است چون مصدر إبای از حمل دارد -یعنی مصدر نمی‌تواند حمل بر ذاتی بشود- نمی‌توانیم بگوییم «زیدٌ عدْلٌ» اما سایر مشتقات إبای از حمل ندارند مثلاً اگر بگوییم «زیدٌ ضاربٌ» درست است پس بین إبای از حمل و عدم إبای از حمل تباین می‌شود وقتی تباین شد قیاس مشتقات به بحث مصدر قیاس مع‌الفارق است چون جناب آقای سکاکی گفته بود که هیئت مصدر دلالت بر ماهیت دارد و این قاعده مال مصدر است و ما نمی‌توانیم این قاعده را در مصدر بیاوریم چون بین مصدر و بین مشتقات وجه اشتراکی وجود ندارد.

ثانیاً: هیئت مصدر در سایر مشتقات باقی نیست مثلاً هیئت ضرْب در ضارب و مضروب باقی نیست بلکه آنچه در مشتقات باقی است ماده ضرْب است مثل یضرب و ضارب که جناب سکاکی حرفی از ماده ضرب نزده است تا حرف ایشان را از ماده ضرْب درجای دیگری ببریم لذا اصطلاح کرده‌اند که وضع یا شخصی است یا نوعی که وضع هیئت، شخصی است یعنی ضرْب برای شخص مصدر و هیئت ضارب برای شخص زننده وضع شده است اما وضع نوعی برای ماده است نه هیئت لذا هیئت اسم فاعل و مفعول و امر حاضر شخصی است اما نوعاً همه مشتقات ماده ضرْب را دارند.

اما دلیل استاد برای اثبات قول اول: قبلاً خوانده شد که هیئت افعل برای بعث و طلب وضع شده است، «اضرب» شما را تحریک می‌کند به زدن و مسئله تکرار یا مره برای این است که بدانیم این هیئت بعثیه یا طلبیه با یک‌بار حاصل می‌شود یا چندین بار؟ وقتی شارع می‌فرماید «صل» این هیئت طلبیه را آیا با یک‌بار نماز خواندن امتثال کرده‌ام یا با چندین با امتثال حاصل می‌شود؟ اینجاست که می‌گوییم مسئله مره و تکرار مال هیئت طلبیه و بعثیه است نه ماده آن و شاهد آن اینست که در بحث طلب و اراده آنچه موردبحث بود هیئت طلبیه بود نه ماده چون ماده جنبه حدوثی دارد، آنچه از «اضرب» به دست می‌آید زدن است اما ما از زدن بحث نمی‌کنیم بلکه می‌خواهیم بدانیم یک‌بار زدن است یا چند بار؟ که این از هیئت اضرب به دست می‌آید نه ماده اضرب.

مطلب سوم: اگر امری وارد شود بنام «صل» آیا با یک‌بار امتثال حاصل می‌شود یا نه؟

مبنای اول: امر دلالت بر مره می‌کند که بر این مبنا امتثال امر به یک‌بار حاصل می‌شود و مولا تحصیل امتثال بعد از امتثال را از ما نخواسته است و لذا تکلیف با همان یک‌بار ساقط شده است.

مبنای دوم (آخوند): امر دلالت بر طبیعت می‌کند و نظری به مره و تکرار ندارد و یک‌بار یا چندبار خواندن ارتباطی به طبیعت ندارد لذا این بحث در اوامر جایی ندارد چون اوامر یک‌ متعلق بیشتر ندارند و آن همان طبیعت است که امر به صیام می‌کند که متعلق آن همان طبیعت صیام است و یک‌بار یا چند بار از این طبیعت فهمیده نمی‌شود.

نظر استاد: اکتفا به یک‌بار از روح و ماهیت و طبیعت امر به دست نمی‌آید بلکه ما باید غرض مولا را توجه بکنیم که یک‌بار یا چند بار از آن غرض مولا به دست می‌آید مثلاً در باب عتق رقبه در کفارات ثلاث خصال غرض مولا یک عتق است نه چند عتق حال اگر کسی متمکن بود و در یک روز چند تا عبد را آزاد کرد باز هم یک امتثال به حساب می‌آید لذا همچنان که امتثال در ضمن یک فرد انجام می‌شود همچنین امتثال در ضمن چند فرد هم انجام می‌شود چون غرض نهایی مولا علت تامه امتثال است. مثلاً اگر مولا آب را طلب کرد غرض اینجا رفع تشنگی مولا است و اگر با دوبار رفع تشنگی حاصل نشد اما با سوم رفع تشنگی حاصل شد اینجا غرض حاصل شده است و همین بحث در وضو است مثلاً اگر کسی یک‌بار وضو گرفت و بعد از وضو موانع وصول آب به پوست را دید در اینجا باید وضو را اعاده کند و این اعاده وضو از باب تکرار امر نیست پس امتثال بر پایه حصول غرض مولا است و علت تامه امتثال غرض مولا است و دفعه یا دفعات مدخلیت ندارد و فرد یا افراد سببیت ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo