درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1401/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: (فور و تراخی - ادله قائلین به فوریت - اشکالات در ادله)

اشکال استاد بر مرحوم حائری ره: ایشان به دو نکته اشاره فرمودند که از نظر ما مخدوش است:

نکته اول: ایشان علل تشریعیه را مثل علل تکوینیه گرفتند و وجه تشبیه را اقتضا گرفتند که همان‌طوری که اراده تکوینی مقتضی وجود مراد است و تخلف مراد از اراده محال است همچنین اراده تشریعی هم مقتضی مراد است و تخلف مراد از اراده محال است. ما اصل اقتضا را قبول داریم اما مراد در اراده تشریعی، طبیعیُّ الصلاة است که طبیعی صلاة جامع بین فرد حالی و استقبالی است یعنی اگر کسی در اول وقت نماز نخواند می‌تواند وقت‌های بعدی امثال امر بکند لذا مراد در اراده تشریعی دامنه‌اش وسیع است و مثل مراد در اراده تکوینی نیست.

نکته دوم‌: رابطه بین اراده و مراد، علت و معلول است که اراده، علت برای پیدایش مراد است و ما این را قبول داریم که اراده تکوینی علت تامه پیدایش مراد تکوینی است اما هرگز اراده تشریعی علت تامه مراد تشریعی نیست مثلاً علت تامه احراق نار است که تکوینی است اما علت امتثال امر مولا نسبت به نماز قطعاً اجزایی دارد و یکی از اجزای علت، اراده خداست اما جزء دیگر هم، اراده خود مکلف است چون انبعاث به روح انسان برمی‌گردد روح من زمانی منبعث می‌شود که من امر مولا را قبول بکنم لذا امر مولا جزء العلة است.

دلیل دوم‌ دلالت امر بر فوریت: آیه استباق و سرعت است ﴿فاستبقوا الخیرات﴾ و آیه ﴿سارعوا الی مغفرة من ربکم﴾ که یکی از مصادیق خیر و مغفرت مأمورٌ به است مثل نماز و حج و روزه و ... که تعبیر به سبقت و سرعت به وضوح می‌رساند که انسان درباره این واجبات شرعیه تأخیر نکند و فوراً انجام بدهد وگرنه وجهی نبود بفرماید سارعوا.

اشکالات به دلیل فوق:

اول: مسابقه در میان افراد است یعنی بین خودتان نسبت به خیرات مسابقه ببندید درحالی‌که بحث ما در مأمورٌ به است لذا این آیه ربطی به مأمورٌ به ندارد.

دوم: اگر امر به سبقت و سرعت در میان مأمورٌ به ها واجب باشد تخصیص اکثر لازم می‌آید چون بسیاری از واجب‌ها موسع‌اند یا برخی بدل دارند که نیازی به سرعت و سبقت نیست.

سوم: امر به سرعت و سبقت امر ارشادی است لذا برای کسی وجوب تکلیفی درست نمی‌کند بلکه معنایش این است که درحالی‌که می‌خواهید نماز بخوانید اول وقت بخوانید پس فوریتی درست نکرد.

چهارم[1] : اگر سبقت به خیرات واجب باشد از وجوبش عدم‌ لازم می‌آید مثلاً ۵۰ تا فعل خیر داریم که نسبت به این‌ها ۳۰ تا را سبقت گرفتیم و بقیه لازم می‌آید واجب نباشد که از وجوب عده‌ای، عده دیگری واجب نباشد.

اشکال استاد به دلیل آقا ضیاء: امر به سبقت، امر به مقدار نیست بلکه امر به طبیعی خیرات است لذا هیچ تزاحمی بین خیرات نیست لذا هر خیری انجام شود طبیعی خیر انجام می‌شود.

 


[1] آقا ضیاء در بدائع الافکار ج۱ ص۲۵۳.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo